قرهباغ، منطقهای کوهستانی در حدود ۴۰۴۰۰ کیلومتر مربع (۱۷۰۰ مایل مربع) در قفقاز است. این منطقه جغرافیایی در شرق ارمنستان و جنوبغربی جمهوری آذربایجان واقع است که از ارتفاعات قفقاز کوچک تا زمینهای پست بین رودخانههای کر و ارس کشیده شده است. قفقاز یک منطقه کوهستانی مهم از نظر استراتژیک در جنوب شرقی اروپا است. قرنهای متمادی، قدرتهای مختلف در منطقه اعم از مسیحی و مسلمان، برای بهدستگرفتن کنترل آن رقابت کردهاند.
جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان امروزی که پیشتر در زمره مناطق تحت سلطه امپراتوری تزاری روسیه بهشمار میرفتند، هر دو از دهه ۱۹۲۰، یعنی در زمان تشکیل «اتحاد جماهیر شوروی»، بخشی از آن شدند. در آن زمان قرهباغ منطقهای با اکثریت ارمنیتبار بود، اما شوروی کنترل آن را به جمهوری آذربایجان داد و در زمان شوروی، به یک منطقه خودمختار در درون جمهوری آذربایجان تبدیل شد. آن منطقه در حال حاضر از نظر رسمی و بینالمللی بهعنوان بخشی از جمهوری آذربایجان شناخته میشود، هرچند که اکثریت جمعیت آن همچنان ارمنیتبار هستند.
شروع درگیریها
در سال ۱۹۸۸، اولین جنگ در آن منطقه میان جداییطلبان ارمنی و سربازان جمهوری آذربایجان شکل گرفت و بسیاری از آذربایجانیتبارها مجبور به ترک خانههای خود در آن منطقه شدند و تا زمان مذاکرات صلح در سال ۱۹۹۴، نیروهای ارمنستان کنترل آن ناحیه را به دست گرفتند. پس از آن توافق صلح، قرهباغ بخشی از آذربایجان بود، ولی توسط جمهوری خودخوانده ارمنیتبارها اداره میشد.
نگاه کشورهای منطقه به درگیریها
جنگهای منطقه قفقاز محل موضعگیری کشورهای منطقه نیز شده است. ترکیه، روسیه، ایران، و البته اسرائیل، از جمله کشورهایی هستند که در این درگیریها نقش دارند. ترکیه آشکارا از جمهوری آذربایجان حمایت میکند، اسرائیل نیز با تعاملاتی که با جمهوری آذربایجان دارد، منافع خود را با همکاری آن رژیم بهپیش میبرد، ایران و روسیه بهعنوان دو کشوری که با هر دو کشور تعاملات گسترده دارند، تحرکات را زیر نظر دارند و به دنبال تعامل با هر دو طرف باقیماندهاند.
«بخشی از خاک اسلام»، یا تهدید ایران؟
در آغاز درگیریهای میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، بسیاری در ایران، به حمایت از جمهوری آذربایجان پرداختند و ائمه جمعه، آذربایجان را بخشی از خاک «جهان اسلام» میدانستند. اما در ماههای اخیر با بهانه گسترش همکاریهای اسرائیل و آذربایجان، مقامات ایران موضعگیریهای تندی علیه الهام علیاف گرفتهاند و آن را تهدید کردهاند.
درحالیکه جمهوری آذربایجان در یک ماه اخیر چند رزمایش نظامی مشترک با ترکیه و پاکستان برگزار کرده است، الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان، در مصاحبه اخیر خود انتقادهای تندی نسبت به رزمایش سپاه پاسداران در منطقه شمال غرب ایران داشت. به نظر میرسد که ایران درظاهر نسبت به تغییر مرزهای خود در بخش شمال غربی کشور بسیار نگران شدهاست و آن را خط قرمز خود معرفی کرده است.
ادعایی که رد شد
با وجود بازداشت دو راننده کامیون ایرانی به دلیل تردد در منطقه خانکندی قرهباغ، تهران ادعاهای گستردهای اعم از «آوردن اسرائیل به مرزهای ایران»، «اسکان هزاران داعشی در قرهباغ»، «تلاش برای تغییر مرزها با ارمنستان» و نهایتاً «انسداد راههای ایران به بازارهای گرجستان، روسیه و اروپا» مطرح کرد، ولی چنین اتهاماتی که با دیدگاه ارمنستان نیز همسو بود، برای ایران تقریباً «هیچ» نتیجهای نداشت. حتی بعد از ممنوعیت عبور پروازهای آذربایجان بر فراز ایران، ارمنستان خود بلافاصله حریم هوایی خود را به روی آذربایجان باز کرد و غول نفتی روسیه، یعنی کمپانی «لوک اویل» نیز سهم خود را در میدان گازی شاه دنیز آذربایجان ۱۵.۵ درصد به ارزش ۲.۲۵ میلیارد دلار افزایش داد. آرمن گریگوریان، دبیر شورای امنیت ملی ارمنستان، نیز مذاکره ایروان و باکو برای تغییر مرزها و حذف مرزهای مشترک آن کشور با ایران را تکذیب کرده است. در واقع، ایران ادعاهایی حول آذربایجان داشته است که حتی کشور دشمن آذربایجان، یعنی ارمنستان، نیز تاکنون آن را تایید نکرده است.
قرهباغ چقدر برای ایران اهمیت دارد؟
با آن که این منطقه میتواند یکی از راههای انتقال کالا به اروپا باشد، اما عمده صادرات ایران به روسیه از طریق آذربایجان انجام میشود. در سال ۹۹ بیش از یک میلیون و ۵۱ هزار تن کالا به ارزش ۵۰۴ میلیون و ۵۷۵ هزار دلار به روسیه صادر شد که ۶۰۴ هزار و ۵۸۷ تن از آن (۵۷ درصد کل صادرات ایران به روسیه) از خاک آذربایجان به آن کشور صادر شده است.
طبق آمار، ۳۴ درصد از کالاها به وزن ۳۶۰ هزار و ۵۳ تن، از طریق مسیر جادهای از مرزهای آستارا و بیلهسوار با عبور از جمهوری آذربایجان از طریق مرز سامور وارد روسیه شد، ۲۳ درصد به وزن ۲۴۴ هزار و ۵۳۴ تن از طریق راهآهن جمهوری آذربایجان از مرز آستارا به سمت روسیه منتقل شد، و ۴۴۶هزار تن که ۴۲درصد صادرات کشورمان به روسیه بود، از طریق بنادر امیرآباد، فریدون کنار، نوشهر، انزلی و آستارا منتقل شده است که آن نیز ارتباط زیادی به مرز مشترک ایران و ارمنستان و منطقه قرهباغ ندارد. در واقع، در اهمیت حفظ مرز ایران با آذربایجان و تغییر نیافتن مرزهای کشور شکی وجود ندارد، اما باید گفت که در شرایط کنونی بخش مهمی از تجارت ایران از طریق مرزهای آذربایجان در حال انجام است.
واقعیت قدرت ایران در منطقه
این که جمهوری آذربایجان به ریاستجمهوری الهام علیاف با مساحت و جمعیتی بسیار کمتر از ایران، اینگونه نسبت به ایران موضعگیری میکند، نشان میدهد که ایران قدرت نظامی و اقتصادی گذشته خود را حفظ نکرده و نفوذ آن در منطقه کاهش قابلملاحظهای داشته است. خوب یا بد، باید پذیرفت که تحریمهای گسترده غرب علیه ایران در کنار توزیع گسترده یارانه و مدیریت اشتباه اقتصادی، کار کشور را به یک بحران بزرگ رسانده است که ازجمله، در ارتباط ایران با سایر کشورهای منطقه و موضعگیری آنها علیه ایران بروز میکند.
باز هم پای روسیه در میان است؟
کشور روسیه به عنوان یکی از بزرگترین تامینکنندگان انرژی اروپا که وضعیتی تقریبا انحصاری در تامین گاز طبیعی قاره سبز دارد، تمایل چندانی به ایجاد رقیب برای اروپا ندارد. روسیه به فکر ایجاد خط لوله انتقال گاز نورداستریم ۲ است و قصد دارد گاز خود را به آلمان برساند. این خط لوله ١٢٢٥ کیلومتری، با عبور از زیر دریای بالتیک گاز را مستقیم از روسیه به آلمان میرساند و متعلق به شرکت عظیم دولتی گازپروم روسیه است. ایجاد اتحاد منطقهای و ساخت یک خط لوله گاز از سمت ایران به دل اروپا، میتواند تهدید بزرگی برای آن کشور باشد. از همین رو، شاید روسیه چندان از تحولات رخ داده در منطقه نگران نباشد و آن را در راستای منافع خود ببیند.
راه درست نفوذ منطقهای
کشوری که تحتفشار شدید تحریمهای اقتصادی قرار دارد و هر روز دامنه ارتباطات خود را محدودتر میکند، نمیتواند نفوذ منطقهای خود را توسعه دهد. فردریک باستیا بهعنوان یکی از مدافعان تجارت آزاد، مدعی بود که اگر کالاها از مرزها عبور نکنند، سربازها عبور خواهند کرد. ایران نیز اگر به فکر توسعه اقتصادی و سیاسی خود است، راهی جز تجارت آزاد و توسعه ارتباطات واقعی اقتصادی خود نخواهد داشت.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۲۱ اکتبر ۲۰۲۱