طارق الحمید
عربستان سعودی بهتازگی اعلام کرده است که «گفتوگوها با جمهوری اسلامی ایران تاکنون در راستای حقیقتیابی و راستیآزمایی بوده و به نتیجه ملموسی دست نیافته است». همزمان، سران چهار کشور غربی (آمریکا، فرانسه، آلمان و بریتانیا) نیز ضمن صدور بیانیهای مشترک، درباره سرعت یافتن اقدامهای تحریکآمیز جمهوری اسلامی ایران هشدار دادهاند. آیا اینها در رفتار جمهوری اسلامی ایران تغییری پدید خواهد آورد؟ و آیا این درک را به تهران خواهد داد که همیشه سزاوار خوردن هویج نیست بلکه امکان دارد گاهی ضربه چماق را احساس کند؟ درست است که واشنگتن در این اواخر تحریمهایی علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرده است اما آیا این تحریمها بهتنهایی کافیاند؟
البته هماکنون صداهایی در واشنگتن بلند شده که لزوم تهدید به اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را خواستار است. برای مثال، دنیس راس، نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور خاورمیانه، در مقاله جالبی در «فارن پالیسی» نوشته است: «جمهوری اسلامی ایران دیگر آمریکا را جدی نمیگیرد؛ از اینرو اگر دولت بایدن خواهان پیشرفت در پرونده هستهای ایران است، باید گزینه نظامی را بار دیگر روی میز بگذارد.»
آیا اگر دولت بایدن به نصیحت آقای راس عمل کند، جمهوری اسلامی ایران درس عبرت میگیرد و هشدارها و گفتوگوها را جدی خواهد گرفت؟ من در این مسئله عملا شک دارم؛ بهویژه اینکه در عمل ثابت شده است که جمهوری اسلامی ایران نهتنها وقتکشی میکند، بلکه اخیرا یک پایگاه نظامی آمریکا را با پهپاد هدف قرار داده است. گذشته از آن، گروههای وابسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران در عراق برای تغییر نتایج انتخابات اخیر مجلس، تلاش دارند بغداد را به آتش بکشند و شبهنظامیان حوثی دنبالهرو تهران در یمن کماکان به فعالیتهای خصمانه و اقدامهای تروریستی خود ادامه میدهند.
از سوی دیگر، تهران میداند که دولت آمریکا مشغول مشکلات داخلی خود است و تابهحال در بازنگری در فهرست دشمنان خود سرگردان بوده است. همچنین بهخوبی دریافته است که فشار آمریکا اکنون بیشتر متوجه متحدان آن است تا دشمنانش. افزون بر آن، تعامل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران تاکنون از طریق افرادی صورت گرفته که همه مخالف جنگ و تنشاند و در میان آنها حتی یک نفر هم نیست که طرفدار جنگ باشد؛ به این معنا که واشنگتن تابهحال از تهدید نظامی در برابر اقدامهای ویرانگر تهران استفاده نکرده است.
درست است که دولت جو بایدن معامله فروش سامانه موشکی به عربستان سعودی را نهایی کرد و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت که «این معامله در واکنش به افزایش حملات به قلمرو عربستان سعودی صورت گرفته است» و وزارت خارجه آمریکا هم اعلام کرد که «فروش این سامانه موشکی در راستای تعهدات رئیسجمهور جو بایدن مبنی بر دفاع منطقهای از عربستان سعودی انجام شده است»، علیرغم این تحول، رژیم جمهوری اسلامی ایران پس از کشته شدن قاسم سلیمانیِ در حمله هوایی آمریکا در بغداد، تاکنون اثری از چماق را احساس نکرده است. این در حالی است که رژيم جمهوری اسلامی ایران تنها زبان زور را میفهمد و نه به گفتوگوها بهعنوان یک راهحل دیپلماتیک نگاه میکند و نه به هشدارها وقعی مینهد.
به همین دلیل است که نه بیانه چهارگانه سران کشورهای غربی بر رفتار جمهوری اسلامی ایران تاثیری میگذارد و نه مذاکرات جاری میان ریاض و تهران کاری از پیش میبرد؛ بهویژه اینکه توجه تهران تنها بر اسرائیل معطوف و متمرکز است. چنانچه جیم ریش، سناتور جمهوریخواه و رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، در مصاحبهای با روزنامه الشرق الاوسط با تاکید بر اینکه «ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت»، اطمینان داد: «اسرائیل اجازه چنین کاری را نخواهد داد.» او افزود: «نه آمریکا از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای جلوگیری خواهد کرد و نه سایر کشورهایی که سر میز مذاکره حضور دارند و شکی نیست که شما میدانید منظور من کدام کشور است» وقتی از جیم ریش پرسیده شد که آیا به نظر شما اسرائیل به چنین اقدامی دست خواهد زد؟ وی گفت «بله، من مطمئنم که اسرائيل این کار را میکند.»
بدین ترتیب میتوان گفت که در حال حاضر توجه جمهوری اسلامی ایران و نگرانی آن به حمله نظامی اسرائیل به ایران معطوف است و از سوی دولت بایدن نگرانی احساس نمیکند زیرا تنها زبانی که رژیم تهران آن را میفهمد، زبان زور است.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی،۹ نوامبر ۲۰۲۱