ظاهرا زنگ خطر آسیبهای اجتماعی در ایران به صدا درآمده است. همین چند روز پیش بود که «تقی رستموندی»، معاون وزیر کشور و رئیس «سازمان امور اجتماعی کشور»، با اعلام آمارهایی در زمینه آسیبهای اجتماعی، از وخامت اوضاع در زمینههای مختلف پرده برداشت.
به گزارش تجارتنیوز، به غیر از آمارهای مربوط به بیاعتمادی نسبت به دولت و مسئولین یا آمار مصرف موادمخدر و الکل، یکی از مهمترین موضوعات مورد اشاره معاون وزیر کشور، افزایش موارد اقدام به خودکشی در میان ایرانیان بود.
معاون وزیر کشور در این مورد گفته بود: «سالیانه در کشور حدود ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی میکنند که البته مرگ و میر ناشی از این اقدامات حدود ۵۰۰۰ تا ۵۵۰۰ نفر است، با این حال اگر این سیر صعودی مدیریت نشود، در آینده نهچندان دور، ایران در رده کشورهایی قرار خواهد گرفت که میزان خودکشی در آن نگرانکننده است.»
اما آیا وضعیت ایران از این منظر واقعا نگرانکننده است و اگر پاسخ مثبت است، باید نگران کدام عوامل باشیم تا بتوانیم نرخ اقدام به خودکشی در ایران را پایین بیاوریم؟
کوه یخی که باید نگرانش باشیم
آمارهای رسمیِ جهانی (از جمله دادههای آماری «سازمان بهداشت جهانی» یا WHO) نشان میدهد که سالانه حدود ۸۰۰ هزار نفر در جهان بر اثر اقدام به خودکشی جان خود را از دست میدهند. با این حال، برآوردهای جانبی حاکی از آن هستند که تعداد موارد اقدام به خودکشی که الزاما به مرگ فرد منتهی نمیشود، ۲۰ برابر بالاتر از آمار موارد منتهی به مرگ است.
به بیان آماری، در سراسر جهان سالانه ۱۶ میلیون نفر «فکر خودکشی» به سرشان میزند. به این ترتیب، هر سال تقریبا ۰٫۰۱ درصد از مردم جهان بر اثر خودکشی جانشان را از دست میدهند، اما حدود ۰٫۲ درصد از مردم جهان مقدمات خودکشی را برای خود فراهم میکنند.
آنچنان که مراجع و گزارشهای رسمی نشان میدهند، عوامل مختلفی میتوانند در نرخ خودکشی در جوامع و تفاوت این نرخ در جوامع گوناگون دخیل باشند. از «وضعیت مالی شخص» گرفته تا «وضعیت عمومی اقتصادی» در کشور و از «سطح سواد» تا «جنسیت»، «الگوی تابش آفتاب در طول روز»، «میزان فشار کاری» و «سطح دسترسی به اسلحه» همه و همه عواملی هستند که در نرخ خودکشی دخالت دارند.
فقر مهمتر است یا چیزهای دیگر؟
به همین دلیل، آمارها هم عجیب هستند: بالاترین نرخ خودکشی در جهان (بر اساس شاخص «تعداد موارد منجر به مرگ بر اثر خودکشی در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت»)، به کشور آفریقایی «لسوتو» اختصاص دارد.
در این کشور، در سال ۲۰۲۱ میلادی، ۷۲٫۴ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت بر اثر اقدام به خودکشی جان خودشان را از دست دادهاند. مردم «لسوتو» بسیار فقیر هستند، اما فقر تنها عاملی نیست که بر نرخ بالای خودکشی اثر میگذارد.
به عنوان شاهد مثال، دومین کشور در فهرست «ترینهای خودکشی در جهان»، «گویان» (یا Guyana) در آمریکای جنوبی است که هم طبیعتی بیاندازه غنی دارد و هم اینکه با درآمد سرانه حدود ۹ هزار دلاری در سال، شهروندانش به هیچ عنوان فقیر محسوب نمیشوند. (توزیع درآمد و ثروت در این کشور هم تقریبا عادی است.)
شاخص «تعداد موارد منجر به مرگ بر اثر خودکشی در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت») در سال ۲۰۲۱ میلادی در «گویان»، معادل ۴۰٫۳ نفر بوده است. رتبه سوم (۲۹٫۴ نفر) به «سوازیلند» تعلق دارد، اما جایگاه چهارم را کشوری اشغال کرده که نشان میدهد نظریات جامعهشناسانه یا اقتصادی در مورد منشا خودکشی را باید اصلاح کرد: «کرهجنوبی».
ثروتمندان هم خودکشی میکنند
«کرهجنوبی» چهارمین کشور با بیشترین تعداد موارد منجر به مرگ بر اثر خودکشی در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است. در این کشور، در سال ۲۰۲۱ میلادی، ۲۸٫۶ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت، بر اثر اقدام به خودکشی جانشان را از دست دادهاند.
بر مبنای اقتصادیِ صرف، کرهجنوبی یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است: تولید ناخالص داخلیِ اسمی این کشور حدود ۱٫۸ تریلیون دلار (در جایگاه دهمین اقتصاد بزرگ جهان) است و درآمد سرانه شهروندان این کشور هم حدود ۳۵ هزار دلار است.
برای کسانی که اصرار دارند خودکشی را به وضعیت اقتصادی کشورها ربط بدهند، کرهجنوبی یک مثال نقض بزرگ است و البته تنها مثال نقض هم نیست. «لیتوانی»، که درآمد سرانه شهروندانش نزدیک به ۲۷ هزار دلار است، جایگاه هفتم را در این فهرست دارد و «روسیه»، که باز هم کشوری به نسبت ثروتمند است، جایگاه نهم این فهرست را به خود اختصاص داده است.
«ژاپن»، «فنلاند»، «سوئیس»، «بلژیک»، «نروژ» و «آمریکا» هم در رتبههای زیر ۴۰ در فهرست قرار دارند. جالب اینکه حتی نابرابریِ درآمدی هم الزاما نمیتواند این موارد را توضیح بدهد. «آمریکا» اقتصادی به شدت نابرابر دارد، اما «فنلاند» یا «نروژ» چطور؟
اما چرا مردمان کشورهای ثروتمند با اقتصادهایی که شاخص توزیع ثروت و درآمد هم در آنها مناسب است، باز هم خودکشی میکنند؟ در این زمینه، میتوان صدها مورد پژوهش انجام شده را مرور کرد، اما به طور کلی به نظر میرسد که حس «معنادار بودنِ زندگی»، میتواند یک معیارِ غیرکّمی (بدون استفاده از اعداد) برای مدلل کردن این ماجرا باشد.
وقتی آمارها از واقعیت عقب هستند
اما در این میان، جایگاه ایران چقدر بد است؟ ایران در سال ۲۰۲۱ میلادی با ۵٫۲ نفر مورد منجر به مرگ بر اثر خودکشی در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت، جایگاه ۱۲۸ را در جهان داشته و در واقع، وضعیت بهمراتب بهتری نسبت به بسیاری کشورهای مشابه با خود دارد. (دقت کنید که این جایگاه، بر اساس دادههای جهانی است.)
بر اساس این دادهها، در سال ۲۰۲۱ میلادی در ایران حدود ۴۴۰۰ نفر بر اثر اقدام به خودکشی جانشان را دست دادهاند. اما اگر این دادهها را با دادههای «سازمان امور اجتماعی کشور» مقایسه کنیم، به نظر میرسد که برآوردهای جهانی مقداری «کمبرآوردی» (Underestimation) دارند.
اگر آمارهای «سازمان امور اجتماعی کشور» را مبنا قرار بدهیم، تعداد موارد مرگ بر اثر خودکشی در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت برای ایران به ۶٫۴۷ مورد میرسد. به این ترتیب، جایگاه ایران ۲۶ پله تضعیف میشود و به جایگاه ۱۰۲ در جهان (از منظر رواج خودکشی) ارتقا پیدا میکند.
به این ترتیب، جایگاه ایران، میان دو کشور «غنا» و «امارات متحده عربی» خواهد بود، یعنی موارد خودکشی در ایران، بیش از «امارات متحده عربی» و کمتر از «غنا» برآورد میشود. کشورهایی مانند «ایتالیا»، «برزیل»، «ویتنام»، «بریتانیا»، «ازبکستان»، «چین» و «آرژانتین»، حتی با شاخص اصلاحشده هم وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند.
برای بررسی صحت و سقم دادههای آماریِ مورد استفاده در این گزارش، میتوانید اینجا و اینجا را ببینید.)
رشد ناگهانی خودکشی در کشورها
مقصود از این این نوشتار این نیست که نشان بدهد وضعیت آسیبهای اجتماعی در ایران خوب است یا اینکه نباید نگران بود. مهمترین ویژگی دادههایی که رییس «سازمان امور اجتماعی کشور» به آنها استناد کرده، این است که موارد «اقدام به خودکشی» (بدونِ در نظر گرفتنِ اینکه این اقدام منجر به مرگ میشود یا نه)، به حدود سالانه ۱۰۰ هزار مورد رسیده که به خودیِ خود نگرانکننده است.
اما نخست اینکه ۲۰ مورد اقدام به خودکشی به ازای هر مورد مرگ بر اثر خودکشی، الگویی است که تقریبا در تمام جهان تکرار شده و علاوه بر آن، شاخص مورد بررسی هم برای تمام کشورهای مورد بررسی یکسان بوده است. بنابراین، نمیتوان وضعیت ایران را «بسیار وخیم» تلقی کرد.
اما در مورد «رشد موارد خودکشی» چطور؟ این مورد نیاز به بررسیهای بیشتر دارد و به احتمال بسیار زیاد، درست است. برخی پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهند که میزان اقدام به خودکشی، پس از بروز «رکود اقتصادی» در یک کشور، افزایش پیدا میکند. (به عنوان نمونه، روی این لینک کلیک کنید و بخش Economic recessions را ببینید.)
به عنوان مثال، در این پژوهشها به افزایش قابل توجه موارد خودکشی در کشورهای «ژاپن»، «هنگکنگ» و «کرهجنوبی» در سال ۱۹۹۸ میلادی اشاره شده و رابطه «همبستگی» (Correlation) میان بحران اقتصادی و افزایش موارد خودکشی مشاهده شده است. (در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ میلادی، این کشورها درگیر یک رکود اقتصادی بزرگ بودند.)
آیا همین «همبستگی آماری» میان وضعیت عمومیِ اقتصاد کشور و افزایش موارد خودکشی در ایران هم قابل رصد است؟ به راحتی نمیتوان اظهارنظر کرد، اما احتمالا موارد خودکشی در ایران روندی کاملا صعودی داشتهاند. با این همه، برای اظهارنظر دقیق، باید منتظر پژوهشهای دقیق هم بود.
برگفته ای از سایت ایران امروز، ۲۳ ژانویه ۲۰۲۲