گشت‌های ارشاد موتوری و طالبانی‌گری در دانشگاه‌های ایران

روز یک‌شنبه، چهارم اردیبهشت‌ماه، گروهی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت، در اعتراض به نحوه برخورد حراست این دانشگاه با دختران دانشجو و ضرب و شتم یکی از فعالان دانشجویی، تجمع کردند. روی برخی از پلاکاردها نوشته شده بود که «یک دانشجو را بزنید، همه ما را زده‌اید» و دانشجویان شعار می‌دادند: «حراست عامل دست قدرت»!

اعتراض دانشجویان برای چیست و چرا حراست دانشگاه‌های ایران فشارها را افزایش داده‌اند؟ ایران‌وایر برای پاسخ به این پرسش‌ها، با «نسیم روشنایی»، روزنامه‌نگار ساکن هلند و «ایران منصوری»، استاد دانشگاه بیرمنگام و «مینا»، شهروند ساکن تهران که هر سه زمانی فعال دانشجویی بودند، گفت‌وگو کرده است.


چرا دانشجویان علم و صنعت تجمع اعتراضی به پا کردند؟

سه هفته بعد از بازگشایی دانشگاه‌ها در ایران، گروهی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران، علیه سیاست‌های حراست این دانشگاه در سخت‌گیری و آزار دختران دانشجو، به‌دلیل «بدحجابی» و ضرب و شتم دانشجویی که مشغول پخش بیانیه بوده، اعتراض کردند. ویدیوهایی که از این تجمع در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، نشان می‌دهد که خواسته اصلی دانشجویان، توقف فشارها و رفتار پلیسی نیروهای حراست است.

پیش از این و در روز جمعه دوم اردیبهشت‌ماه، وب‌سایت «انصاف نیوز» در گزارشی به نقل از شماری از دانشجویان دانشگاه پلی‌تکنیک تهران، نوشته بود که «تذکر به لباس و پوشش دانشجویان تنها به درهای ورودی دانشگاه محدود نمی‌شود» و «ماموران حراست و انتظامات دانشگاه در اقدام بی‌سابقه‌ای با راه انداختن گشت ارشاد موتوری، در صحن دانشگاه و حتی محیط‌های کمتر شلوغ» نیز، فشارهایی را روی دانشجویان اعمال می‌کنند که با گذشته متفاوت است.

در این گزارش، این فشارها «محدودیت‌های طالبانی» و «بی‌سابقه» توصیف شده بود. همچنین، فرستادن دانشجویان به خوابگاه برای تعویض مانتو، تذکر به دانشجویان و نوشتن شماره دانشجویی دختران و پسرانی که کنار هم نشسته‌اند، دست‌ بردن به سمت موهای یک دختر دانشجو برای این‌که موهای او را بپوشانند و اجبار به باز کردن زیپ پالتو برای این‌که مامور حراست قانع شود که لباسی که یکی از دختران دانشجو زیر پالتویش پوشیده به اندازه کافی بلند است یا خیر، به عنوان نمونه‌هایی از این اعمال فشار، ذکر شده بود.

هفته گذشته، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در بیانیه‌ای، این اقدامات نیروهای حراست دانشگاه را «نظم پلیسی» تعبیر کرده و نوشته بود که «مراجعه مکرر دانشجویان به دفتر این انجمن به‌خاطر سوء‌رفتار و پایمال شدن کرامت انسانی شان توسط حراست و سرپرستان خوابگاه‌های دختران»، این بیانیه را صادر کرده است.

پس از انتشار این بیانیه و در زمان توزیع آن بین دانشجویان نیز، ماموران حراست دانشگاه، دانشجوی جوانی را که در حال پخش آن بود، با موتور تعقیب کردند، او را به زمین انداختند و سپس روی زمین کشاندند. صفحه اینستاگرام انجمن آرمان دانشگاه علم و صنعت، تصاویری از کبودی‌ها و خراشیده شدن بدن این دانشجو را منتشر کرده و در بیانیه دیگری، این رفتار را «فراقانونی»، توصیف کرده بود.

چند روز پیش از آن نیز انجمن‌ اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در نامه‌ای سرگشاده به رئیس این دانشگاه درباره‌ «برخوردهای سلیقه‌ای با پوشش و حجاب دانشجویان» انتقاد کرده بودند.

آیا برخورد با دانشجویان بر سر حجاب موضوع جدیدی است؟

«ایران منصوری»، استاد دانشگاه بیرمنگام که خود زمانی در دانشگاه پلی‌تکنیک تهران دانشجو و فعال بوده، درباره تجربه خود از تحمیل مقنعه به‌عنوان حجاب قابل قبول در دانشگاه، به ایران‌وایر می‌گوید: «موضوع حجاب، فقط مربوط به فعالان دانشجویی نبود و در پلی‌تکنیک اصولا اجازه ورود به دانشجویانی که روسری و شال به سر داشتند، داده نمی‌شد.»

او درباره شیوه‌ای که خود برای نافرمانی مدنی به‌کار می‌برده تا مقنعه سر نکند نیز می‌گوید: «من جلوی در دانشگاه و مقابل چشمان حراست، شالم را در می‌آوردم و برای چند لحظه تا مقنعه را سر کنم، بی‌حجاب می‌ماندم، ولی خب چون عملا خارج از دانشگاه بودم، کاری از دستشان ساخته نبود.»

منصوری در ادامه به ارعاب یکی از دانشجویان توسط ماموران حراست دانشگاه پلی‌تکنیک نیز اشاره کرده و می‌گوید: «یکی از دانشجوها که فقط خوش لباس بود را جلوی در نگه داشته بودند و به او گفته بودند اگر این‌طوری لباس بپوشی، مثل ایران منصوری می‌شوی و می‌روی زندان. در حالی که من برای فعالیت سیاسی زندان افتاده بودم و آن دانشجو فقط لباس‌های قشنگ می‌پوشید.»

«نسیم روشنایی»، عضو تحریریه رادیو زمانه و فعال دانشجویی سابق نیز فشارها به دانشجویان، درباره نحوه پوشش آن‌ها را موضوع جدیدی ندانسته و می‌گوید: «با توجه به شناختی که از حاکمیت داریم، کاملا قابل پیش‌بینی بود که بعد از این‌که دانشگاه‌ها حضوری شود، این اتفاق بیفتد.»

او ادامه می‌دهد: «با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، افرادی رییس دانشگاه‌ها شده‌اند که به هسته قدرت نزدیک‌ترند و معتقدند که باید درباره حجاب، پوشش زنان و روابط دختران و پسران دانشجو سخت‌گیری بیشتری کنند. بنابراین، این سبک زندگی که دختران و پسران جوان انتخاب کرده‌اند را بر نمی‌تابند و با زور و ارعاب سعی در تحمیل سبک زندگی ایده‌آل دیکتاتوری به ۸۰ میلیون جمعیت ایران و دانشجویان دارند.»

او توضیح می‌دهد: «همیشه این سخت‌گیری‌ها را داشته‌ایم و هر از گاهی که دولتی که کمی میانه‌رو است، روی کار بوده، اندکی از این فشارها کمتر شده ولی این پروسه هیچ‌وقت قطع نشده است.»

به باور روشنایی، کارنامه زن‌ستیزانه ابراهیم رئیسی و مدیرانی که در دولت او منصوب شده‌اند، در اعمال این فشارها بر زنان دانشجو، بی‌تاثیر نبوده است.

«مینا»، شهروند ساکن تهران نیز این موضوع را تایید کرده و با اشاره به انتصاب «محمد مقیمی»، یکی از اساتید تندرو دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، به‌عنوان رئیس دانشگاه تهران می‌گوید: «اقدامات قبلی مقیمی بر کسی پوشیده نیست. او در پردیس قم دانشگاه تهران که فضای بسیار محافظه‌کارانه‌ای دارد، معاون فرهنگی و دانشجویی بوده و موقعی که در زمان ریاست فرهاد رهبر، معاون مالی و اداری دانشگاه تهران بود نیز، با این‌که هیچ ربطی به او نداشت، به حجاب دانشجویان کار داشت.»

او توضیح می‌دهد، روابط او با امنیتی‌ها و خود فرهاد رهبر که از وزارت اطلاعات آمده بود، همان‌زمان هم مشکوک بود، چه برسد به الان که رییس یکی از امنیتی‌ترین دانشگاه‌های ایران شده است.

اشاره این فعال دانشجویی سابق، به سمت معاونت امور مالی و اداری «محمد مقیمی» در سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ است. مقیمی همان زمان نیز بابت نصب گیت‌های امنیتی در درهای ورودی پردیس مرکزی دانشگاه تهران، مورد انتقاد شدید بسیاری از فعالان دانشجویی این دانشگاه بود.

اما نسیم روشنایی، با اشاره به قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که در آبان‌ماه سال گذشته در ایران تصویب شد، می‌گوید: «سرکوب و کنترل زنان نقطه اتحاد حکومت ایران است و زنان برای این حکومت به‌عنوان ابزاری برای تولید مثل و افزایش جمعیت هستند.»

این عضو سابق گروه «دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب»، ادامه می‌دهد: «برای این حکومت مهم نیست که زنان حقوق برابر داشته باشند و با آن‌ها مثل انسان برخورد شود. برای این دولت و مدیران آن مهم است که این زن هر چه زودتر ازدواج کند و پنج، شش یا هفت بچه درست کند. وقتی پوشش زنان به زعم آن‌ها اسلامی نیست، برایشان از پیش مفروض است که این زنان قرار نیست، ایدئالی که حاکمیت برای زنان در نظر دارد را رعایت کنند و سعی می‌کنند شرایط برای آن‌ها دشوار کنند.»

چرا فعالان، اقدامات اخیر حراست دانشگاه‌ها را «طالبانی» می‌خوانند؟

روشنایی معتقد است که حضور طالبان در همسایگی ایران و خشونت این گروه در حذف زنان از دانشگاه‌های افغانستان، بر افزایش سخت‌گیری‌ها در مرزهای ایران هم بی‌تاثیر نبوده است.

او در توضیح این موضوع، به ایران‌وایر می‌گوید: «ایدئولوژی که طالبان در پیش گرفته با ایدئولوژی جمهوری اسلامی تفاوت چندانی ندارد و در افغانستان هم با برخورد وحشیانه طالبان با زنان دانشجو، آن‌ها از فضای اجتماعی رانده می‌شوند. اتفاقی که در ایران می‌افتد هم، همان طالبانیسم است که در دولت رئیسی شدت گرفته است.»

«مینا» نیز در همین‌باره می‌گوید: «درست است که در جمهوری اسلامی زنان را هنوز کاملا و به‌وضوح از دانشگاه اخراج نکرده‌اند، ولی عملا با سیاست‌های سهمیه‌بندی جنسیتی، حضور زنان را در بسیاری از رشته‌های عمدتا پردرآمد، محدود کرده‌اند.»

او توضیح می‌دهد: «در رشته‌های مهندسی، پزشکی و پیراپزشکی که معمولا بازار کار بهتری دارند، امکان قبولی پسران بسیار بیشتر است و این تبعیض ساختاری، به‌طور نامحسوسی به خانه‌نشین شدن زنان ایرانی، علی‌رغم بالا بودن مشارکت آنان در تحصیلات عالی، منجر شده و از این جهت شبیه کاری است که طالبان انجام می‌دهد.»

اشاره این فعال دانشجویی سابق به طرحی است که در مجلس هفتم شورای اسلامی به تصویب رسید و به مرور ظرفیت ورود زنان به دانشگاه‌ها را محدودتر کرد. در این قانون، سازمان سنجش آموزش کشور که متولی برگزاری آزمون ورود به دانشگاه در ایران است، با هدف «حفظ قداست خانواده» و «ایجاد تناسب بین راهیابی دختران و پسران به دانشگاه» ورود زنان به دانشگاه‌ها را به شدت محدود کرد. فقط از سال ۹۱ تا ۹۳، هشت هزار و ۶۰۰ ظرفیت برای تحصیل زنان در دانشگاه‌های ایران حذف شد و در عوض، داوطلبان مرد را جایگزین آن‌ها کردند.

آیا این محدودیت‌ها اثری دارند؟

به باور نسیم روشنایی، روزنامه‌نگار ساکن هلند، «زنان ایرانی و بسیاری از مردان جوان، امروزه با سبک زندگی و پوشش خود الگوی ایده‌آل جمهوری اسلامی را رد می‌کنند و در مقابل آن مقاومت می‌کنند.»

او در این‌باره به ایران‌وایر می‌گوید: «این برای حاکمیتی که می‌خواهد همه گوش‌به‌فرمان باشند، سنگین تمام می‌‌شود و با گشت ارشاد حتی در فضای دانشگاه‌ها، بگیر و ببند، تهدید و ستاره‌دار کردن و از خوابگاه بیرون کردن و خشونت، با آن سبک زندگی مقابله می‌کند.»

او توضیح می‌دهد: «دانشجوها همیشه مقاومت کرده‌اند. در آن زمان که من دانشجو و فعال دانشجویی بودم، ما زنان دانشجو، علی‌رغم سخت‌گیری‌ها کار خودمان را می‌کردیم. از آرایش، پوشش، فعالیت سیاسی دانشجویی و حتی روابط عاشقانه‌مان، هر چه می‌خواستیم انجام می‌دادیم و این فشارها فقط خشم و نفرت از این حاکمیت را در دل ما می‌کاشت و ما را به سمت کنش‌های جدی‌تر سوق می‌داد.»

روشنایی، از تداوم این مقاومت در روزگار کنونی نیز خبر داده و می‌گوید: «علی‌رغم تمام بگیر و ببندها، این روند هنوز ادامه دارد. زنان و مردان جوان در زندگی روزانه خود، علیه حکومت مقاومت می‌کنند. مقاومت روزانه بخش‌های مختلف جامعه مدنی ایران، مثل پیچکی است که حتی اگر جلوی آن دیوار بگذارند هم، از دیوار نفوذ می‌کند، رد شده و به سمت نور رشد می‌کند.»

برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۲۵ آوریل ۲۰۲۲