گزارش تحقیقی از وضعیت زندان قرچک؛ یک دهه نقض حقوق اولیه زنان در زندان قرچک

بیش از ده سال است که نام زندان زنان قرچک با تضییع و نقض حقوق محبوسان این زندان مترادف شده است. روایت‌های متعدد زندانیانی که در یک دهه گذشته مدتی هرچند کوتاه را در قرچک گذرانده‌اند، تصویری واضح از شدت نامساعد و غیرانسانی بودن شرایط زندان و محبوسان را به دست داده است که بیش از هر زمان دیگر ضرورت تعطیلی همیشگی این زندان را نمایان می‌کند. محلی که امروز از آن به عنوان زندان قرچک یاد می‌شود پیش از تغییر کاربری به زندان در سال ۱۳۸۹، برای مدتی محلی برای بازپروری معتادان (کمپ ترک اعتیاد مردان) بوده است و پیش از آن درواقع سوله‌های مرغداری بوده است.

در اواخر سال ۱۳۸۹ سوله‌هایی که کمترین امکانات ابتدایی برای نگهداری افراد را داشتند به زندان زنان تغییر کاربری می‌دهد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ و پس از انتقال گروهی از محبوسان زن از جمله متهمان سیاسی و عقیدتی از دیگر زندان‌ها به قرچک، اولین اعتراض‌های جدی زندانیانی که تجربه تلخ حبس در قرچک را داشتند به شرایط غیرانسانی و اسفناک زندان شروع شد. ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۰ خانواده‎های زندانیان سیاسی زن محبوس در قرچک ورامین با نوشتن نامه‎ای خطاب به ریاست وقت کمیسیون حقوق بشر اسلامی ضمن درخواست کمک برای رسیدگی به وضعیت عزیزان خود به شرح جزئیاتی از وضعیت نامساعد و غیرانسانی سوله‌ها (بندهای) زندان قرچک پرداختند.

با گذشت بیش از یک دهه از زمانی که مقامات مسئول تصمیم گرفتند سوله‌های فاقد کمترین امکانات را به زندانی غیراستاندارد برای زنان بدل کنند، هنوز هم در روایت‌های بسیاری از محبوسانی که تجربه حبس در قرچک را داشتند مهمترین مساله شرایط وحشتناک و غیرانسانی و نقض پیوسته قوانین در این زندان است.

در این سال‌ها زندان قرچک با وجود تمام شرایط غیرانسانی و غیرقانونی نه تنها تعطیل نشده، بلکه توسعه یافته است و تعداد سوله‌های بیشتری برای نگهداری زندانیان در نظر گرفته شده است. با این‌حال گزارش‌ها از تداوم مشکلات و کمبود امکانات اولیه حکایت دارد. گزارش‌هایی که قریب به اتفاق آنها از زبان زندانیان سیاسی و عقیدتی روایت می‌شود که تجربه سپری کردن سخت‌ترین شب‌ها و روزها را در زندان قرچک داشته‌اند.

انتقال ناگهانی زندانی سیاسی قرچک به به اوین را نیز شاید بتوان در راستای وحشت حاکمیت از عریان شدن شدت ظلم علیه زندانیان و نقض مدام و شدید حقوق اولیه محبوسان به وسیله روایت‌گری این محبوسان، ارزیابی کرد. این درحالی‌ست که تنها چند روز پس از انتقال این زندانیان از زندان قرچک به زندان اوین، مصطفی نیلی، وکیل دادگستری در صفحه توئیتر خود اعلام کرد که روز دوم مردادماه ۱۴۰۱ در دادگاه کیفری بابت اعلام جرم دادستان تهران مبنی بر نشر اکاذیب محاکمه خواهد شد. به نوشته مصطفی نیلی مستند این پرونده مصاحبه‌ وی در مورد وضعیت موکلانش در زندان قرچک بوده که اکنون به اوین منتقل شده‌اند.

با وجود تمام فشارهای امنیتی و قضایی و شگردهای مقامات برای مسدود کردن مسیر روایت‌گری و آگاهی‌سازی درباره زندان قرچک، به نظر می‌رسد که حاکمیت نتوانسته و نمی‌توانند حقیقت شرایط فاجعه‌بار این زندان را پنهان کند.

زندان قرچک کجاست؟

زندان زنان قرچک در کیلومتر ۱۷ بزرگراه تهران-ورامین (شرق تهران) و قبل از شهر «قرچک» واقع شده است. سوله‌هایی که امروز به عنوان زندان از آن نام برده می‌شود، پیش‌تر مرغداری بوده است و پس از آن، مکانی برای نگهداری معتادان متجاهر یا پرخطر. این سوله‌ها در منطقه‌ایی بیابانی و به اصطلاح «شوره‌زارها» ساخته شده‌اند. شرایط آب‌وهوایی این منطقه بسیار خشک است. و تابستان‌های بسیار گرم و غیرقابل تحملی دارد و در فصول سرد سال نیز هوا بسیار سرد است. از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی این زندان باعث شده است که حشرات و موجودات خطرناکی چون رتیل و عقرب در محیط زندان مشاهده شود.

ساختار زندان قرچک چگونه است؟

زندان زنان قرچک در ابتدا متشکل از هفت سوله بوده است که در حال حاضر تعداد آنها به ۱۱ سوله رسیده است. با وجود مساحت کم هرکدام از سوله‌ها (بندهای زندان) ظرفیت در نظر گرفته شده برای هر بند، ۲۰۰ نفر اعلام شده است. با این وجود الزاما در هر بند تعداد مشخصی بر اساس ظرفیت نگهداری نمی‌شوند. به عنوان مثال شاید در یکی از بندها فقط ۲۰ نفر نگهداری شوند و در یک بند دیگر تعدادی بیشتر از ظرفیت اعلام شده است. با این وجود باید در نظر داشت که در زندان قرچک اساسا تفکیک زندانیان براساس جرایم آنها وجود ندارد و تقسیم‌بندی و یا جداسازی برخی زندانیان برمبنای مسائل دیگری همچون «اعتیاد» یا «سیگاری بودن زندانیان» و امثال این انجام می‌شود. تقسیم‌بندی بندهای زندان قرچک به شکل زیر است:

بند‌های یک و دو: محکومان به جرم فروش یا حمل مواد مخدر
بند سه: متهمان به فروش مواد مخدر یا سرقت (متهمین فروش مواد مخدر پس از صدور کیفرخواست به بندهای یک یا دو و متهمان به سرقت نیز به بند چهار منتقل می‌شوند)
بند چهار: محکومان به جرم سرقت
بند پنج: اتباع خارجی (بیشتر این محبوسان اهل کشور افغانستان هستند و تعداد آنها در حدود بیست نفر گزارش شده است)
بند شش: محکومان و متهمان زیر ۲۵ سال به اضافه محکومان و متهمان کلاهبرداری و جرایم مالی (از این بند به عنوان بدترین بند زندان قرچک نام برده می‌شود)
بند هفت: محکومان و متهمان قتل، آدم ربایی، اسید پاشی، زورگیری و جرائم خاص مثل قاچاق انسان
بند هشت: محبوسان سیاسی و عقیدتی و یا به اصطلاح «بند امنیتی»

دو بند دیگر زندان، بند ۱ مشاوره و بند ۲ مشاوره نام دارد که اساسا از بقیه بندهای زندان جداست. بند ۱ مشاوره در حال حاضر بند مادران زندانی است و بند ۲ مشاوره هم مخصوص زندانیانی است که بیماری خاص و یا کهولت سن دارند و یا برخی زندانیان مالی.

بند قرنطینه: زندانیان تازه وارد ابتدا به آنجا می‌روند و در صورت اعتیاد به مواد مخدر به مدت سه روز در این بند نگهداری می‌شوند.

به علاوه چند سلول انفرادی نیز مقابل بند ۶ به عنوان تنبیهی برای زندانیان در نظر گرفته شده است که مسئولان زندان از این سلول‌ها با عنوان بند ۹ یا «بند امن» نیز یاد می‌کنند.

بنا به ادعای مقامات زندان قرچک، هر کدام از بندهای زندان، ظرفیت نگهداری ۲۰۰ نفر را دارد. این درحالی‌ست که تعداد ۲۰۰ نفر برای هر بند باتوجه به وسعت کم سوله‌ها بسیار زیاد است. با این وجود در مقاطع زمانی مختلف تعداد افراد در هر بند متفاوت بوده است و به ششصد نفر هم رسیده است. در طول یک دهه گذشته شمار زندانیان محبوس در قرچک بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر بوده است. زندانیان هشت بند اصلی (غیر از دو بند مشاوره و بند قرنطینه) از شرایط و موقعیت یکدیگر و وضعیت عمومی بندها مطلع هستند، اما گرفتن اخبار از دو بند معروف به «بند مشاوره » دشوار است. در بندها هیچ پنجره ای وجود ندارد و در هر بند به ازای هر ۲۰ زندانی یک یخچال تعلق گرفته است.

بزرگترین بخش زندان در دو طبقه ساخته شده است. در طبقه همکف، سالن آمفی‌تئاتر، آشپزخانه، آرایشگاه، فست‌فود، بوتیک (فروشگاه لباس)، سلول‌های انفرادی، باشگاه، مددکاری، آسایشگاه زندانبانان، ریاست اندرزگاه، بندها و هواخوری بندها قرار دارند. در طبقه اول ساختمان اداری، انبار و واحد کارگاه و اشتغال قرار دارد. بیرون از بخش اصلی نیز ساختمان‌های مدیریت زندان، ملاقات شرعی، سالن ملاقات، مهدکودک زندان و بهداری زندان قرار دارند.

تلفن‌های زندان در قسمت «هواخوری» تعبیه شده است و زندانیان برای استفاده از آنها باید در هوای سرد زمستان و گرم تابستان مدت‌های زیادی منتظر بمانند. بنا به گزارش‌های متعدد تلفن‌های زندان فرسوده و قدیمی هستند که باعث قطعی ارتباط و مشکل در کار با آنها می‌شود. هزینه تماس تلفنی نیز تمام و کمال بر عهده خود زندانیان است.

فرصت ملاقات‌ خانواده‌ها با زندانیان به طور متوسط هر سه و یا چهار ماه یک بار است، آنهم در شرایطی که فرد زندانی به قول مقامات «امتیازات» لازم را کسب کرده باشد. کابین‌های مخصوص ملاقات به شدت کوچک و تنگ است و زمان ملاقات کمتر از زمان استاندارد در دیگر زندان‌هاست. سالن ملاقات حضوری یک اتاق حدودا ۱۲ متری است. چهار میز در آن قرار داده شده و تقریبا تمام فضای اتاق را پر کرده است. به این معنا خانواده و زندانی از حداقل حریم خصوصی محروم هستند و حتی نمی‌توانند کنار یکدیگر بنشینند. همچنین یک مامور بالای هر میز می‌ایستد. هیچ سالن جداگانه‌ای برای ملاقات زندانیان با وکلای خود نیز وجود ندارد. افزون بر این، گوشی‌های ملاقات کابینی نیز اکثرا قدیمی و از کار افتاده است.

شرایط بهداشتی زندان قرچک چگونه است؟

یکی از مهمترین موارد نقض پیوسته حقوق زندانیان در زندان قرچک، شرایط غیرانسانی و اسفناک بهداشت محیط زندان و به تبع آن به خطر افتادن جان زندانیان بوده و هست. موضوعی که در یک دهه گذشته نه تنها اقدامی عاجل از سوی مقامات برای آن صورت نگرفته، بلکه همچنان باعث به خطر افتادن جان زندانیان می‌شود. در سال‌های اخیر و برخلاف ادعای مقامات مبنی بر بهتر شدن وضعیت بهداشتی زندان، امکانات اولیه برای بهداشت عمومی زندانیان وجود ندارد. مواردی که در یک دهه گذشته درباره وضعیت بهداشتی زندان قرچک در روایت‌های محبوسان سابق این زندان آمده ، می‌توان در دسته‌های زیر صورت‌بندی کرد:

۱- سازوکار غیراصولی و غیرشفاف در تفکیک زندانیان مشکوک به بیماری‌های واگیردار
متهمان یا محکومانی که وارد زندان قرچک می‌شوند و بنا به اتهام و یا جرم ارتکابی، احتمال ابتلای آنها به بیماری‌های واگیردار و خطرناک همچون «ایدز» و «هپاتیت» زیاد است، در یک فرآیند به اصطلاح «مثلثی» آزمایش‌های مربوطه را انجام می‌دهند و بعد از جواب آزمایش به بند عمومی و نزد دیگر زندانیان می‌روند. اما نکته حائز اهمیت این است که فقط خود مقامات زندان از وضعیت فرد محبوس مطلع هستند و حتی خود زندانی هم از جواب آزمایش‌هایش مطلع نمی‌شود. در بسیاری موارد خود زندانیان با توجه به اینکه بیرون از زندان از وضعیت ابتلای خود به چنین بیماری‌های آگاه بودند (در بیشتر موارد هپاتیت) دیگر زندانیان را از بیماری خود مطلع می‌کردند و با این وجود هیچ اقدامی برای جداسازی این زندانیان صورت نمی‌گیرد.

۲- کمبود و غیربهداشتی بودن فضای استحمام و دستشویی‌ها
متهمان و محکومان در بدو ورود به زندان قرچک یک حوله کوچک، یک جفت دمپایی، یک عدد شامپو و صابون یکبار مصرف و یک مسواک و خمیر دندان از زندان تحویل می‌گیرند و در طول مدت حبس، هیچ‌کدام از این وسایل دوباره به فرد محبوس داده نمی‌شود و باید در صورت نیاز هر کدام از وسایل را از فروشگاه زندان (با قیمت بالا) تهیه کنند.

در هر سوله تعداد ۴ دوش حمام و دستشویی وجود دارد که در طول ۲۴ ساعت تنها یک‌ ساعت از آب گرم برخوردار است. صف‌های طولانی برای استحمام، فشار پایین و سرد بودن آب، شور بودن آب استحمام که عوارض پوستی خطرناک خصوصا برای کودکان ایجاد می‌کند و همچنین شرایط فاجعه‌بار سیستم «فاضلاب» در زندان قرچک، در طول یک دهه گذشته همواره معضلات زیادی را برای زندانیان به وجود آورده است.

حمام، سرویس بهداشتی و ظرفشویی بندهای ۱ الی ۷ در یک فضا تعبیه شده و شیرآلات و مکان انباشت زباله یکی است. حتی شلنگ‌هایی که برای شستن لباس و شست و شوی سرویس بهداشتی استفاده می‌شوند هم مشترک هستند.

۳- دسترسی محدود و نابرابر زندانیان به وسایل بهداشتی
زندانیان در هر بند برای نظافت عمومی جیره بسیار مختصری از زندان دریافت می‌کنند که در واقع اصلا به اندازه نیاز حفظ بهداشت عمومی بندها و محل زندگی افراد نیست. زندانیان ناچارند وسایل نظافت را از فروشگاه زندان بخرند. به تبع زندانیانی که در شرایط مالی بدی هستند (به تعبیری اکثریت محبوسان) ناتوان در حفظ بهداشت محیطی (و فردی) خود هستند. از این رو وضعیت بهداشت به‌خصوص در بندهای مربوط به زندانیان مواد مخدر که در حال ترک هستند، اصلا مناسب نیست.

جیره «پوشک بچه» که زندان به مادران محبوس می‌دهد بسیار کم است و مادران مجبورند برای اینکه جیره‌شان تمام نشود، کمتر از پوشک بچه استفاده کنند.

۴- تهویه نامناسب هوا و امکانات محدود گرمایشی و سرمایشی
موقعیت جغرافیایی خاص زندان قرچک باعث شده تا آب‌وهوای این منطقه به گونه‌ای باشد که در تابستان به شدت گرم و خشک و در زمستان هم به شدت سرد و جانسوز باشد. در طول یک دهه گذشته همواره مساله هوای طاقت‌فرسا و مضر زندان قرچک از اصلی‌ترین مواردی بوده است که محبوسان این زندان درباره آن گفته و نوشته‌اند. هرچند فشارهای زندانیان باعث شد تا مقامات زندان در سال‌های گذشته نسبت به وضعیت تعبیه دستگاه‌های تهویه هوا اقدامات مختصری انجام دهند، اما عمده این اقدامات در نهایت ناکارآمد بوده و در مقاطع مختلف، گزارش‌هایی از خراب شدن دستگاه‌های سرمایشی و گرمایشی و تهویه هوا به گوش رسیده است.

این امکانات اندک با کمترین توجه و هزینه خریداری و در زندان قرچک نصب شده‌اند. بیشتر دستگاه‌های سرمایشی و گرمایشی و تهویه هوا بر بام سوله‌ها تعبیه شده‌اند و از آنجا که هیچ سایه‌بان و محافظی برای آنها در نظر گرفته نشده است، این دستگاه‌ها مدام در معرض برف و باران در فصول سرد و آفتاب و گرمای شدید تابستان هستند و بدیهی‌ست که به سرعت از کار می‌افتند و تقریبا غیرقابل استفاده می‌شوند.

۵- عدم دسترسی به آب سالم
بی‌شک یکی از اساسی‌ترین مشکلات زندان قرچک عدم دسترسی به آب سالم است. موضوعی که از همان اولین اعتراض‌ها به وضعیت زندان در مرکز توجه محبوسان و خانواده‌هایشان بود. آب منطقه‌ای که زندان قرچک در آن واقع شده چنان شور است که زندانیان حتی برای شست‌وشوی لباس‌های خود نمی‌توانند از این آب استفاده کنند، چرا که شدت نمک موجود در آب به لباس‌ها آسیب جدی می‌زند.

اعتراض‌ها و فشارهای زندانیان در طول سال‌های گذشته باعث شد تا مقامات زندان درباره تعبیه دستگاه تصفیه آب برای همه بندها قول‌هایی بدهند اما در نهایت یک دستگاه تصفیه آب برای استفاده همه بندها تهیه شد که به گفته بسیاری از زندانیان اساسا کار نمی‌کند و حتی به جریان برق هم وصل نیست و فقط دستگاهی نمایشی است که برای مواقع بازدید مقامات، کار گذاشته شده است.

هر بند یک دستگاه آب شیرین‌کن دارد که از این دستگاه برای شستشوی لباس‌ها استفاده می‌شود. زندانیان پیش‌تر می‌توانستند از این دستگاه آب شیرین‌کن برای تهیه آب آشامیدنی هم استفاده کنند اما به تازگی این امکان از زندانیان گرفته شده است. زندانیان ناگزیر به خریدن آب معدنی با قیمت‌های بالا از فروشگاه زندان هستند.

۶- غذای بی‌کیفیت و جیره اندک «شیر خشک» برای کودکان
غذای زندان از کیفیت بسیار پایینی برخوردار است. در غذای زندان از سویای دامی به جای مواد پروتئینی (گوشت) استفاده می‌شود و غذاها در ظروف یک بار مصرف تکرار می‌شوند. بسیاری از زندانیان به دلیل کیفیت پایین غذای زندان ترجیح می‌دهند که غذای کنسروی و نیمه‌پخته فروشگاه را تهیه کنند. این کنسروها باید ۲۰ دقیقه در آب بجوشند، اما از آنجایی که امکان فراهم کردن آب جوش وجود ندارد، غذاهای کنسروی را بدون جوشاندن مصرف می‌کنند. فراهم نبودن امکانات جوشاندن آب باعث شده که زندانیان از نوشیدنی‌های گرم مثل چای هم محروم باشند.

جیره‌بندی غذای کودکان خردسال یعنی «شیرخشک» بسیار کم است و مادران مجبور به استفاده حداقلی از این جیره هستند و بسیاری از این کودکان در شرایط غذایی فاجعه‌باری رشد می‌کنند. بدون اینکه پروتئین‌های و ویتامین‌های لازم غذایی به آنها برسد.

۷- امکانات کم و محدود پزشکی و درمانی
امکانات درمانی در زندان زنان قرچک بسیار پایین‌است. اتاق بهداری بسیار کوچک و خالی از امکانات است. همواره با کمبود دارو و وسایل لازم پزشکی روبرو است و بسیاری از وسایل ساده پزشکی (همچون دستگاه فشارسنج) به درستی کار نمی‌کند. به گفته برخی از زندانیان در دوران شیوع کرونا، بهداری زندان به اندازه کافی وسایل آزمایش‌ کرونا نداشته است. اساسا رفتن به بهداری کار آسانی برای زندانیان نیست و قانع کردن زندانبان‌ها برای گرفتن مجوز رفتن به بهداری بسیار دشوار است. در واقع تشخیص رفتن به بهداری با زندابان‌هاست.

بیشتر اوقات پرستاران در بهداری زندان مشغول به کار هستند و اساسا دیدن پزشک در شرایط خاصی میسر است.

محبوسان در زندان قرچک با چه مصائب و خطراتی روبرو هستند؟

شرایط اسف‌بار بهداشتی و مشکلات بنیادی و زیرساختی زندان قرچک تبعات اساسی و جبران‌ناپذیری برای سلامت محبوسان این زندان در طول یک دهه گذشته داشته است و از سوی دیگر مجموعه اقدامات مقامات زندان در رفتار با زندانیان و بی‌توجهی به خواسته‌های طبیعی و حقوق بدیهی محبوسان، فشارهای بی‌شمار روحی و روانی بر این زنان وارد آورده است. این دو موضوع فهرستی از عمده‌ترین مشکلات زنان زندانی در قرچک را پیش رو گذاشته است که هرکدام از آنها به تنهایی دلیل محکمی برای ضرورت تعطیلی این زندان است.

اگرچه در سال‌های اخیر بیشتر توجهات به شکل‌ها و شیوه‌های نقض حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی بوده است، اما بخش عمده‌ای از آنچه چرخه نقض حقوق زندانیان در زندان قرچک را پیش می‌برد، اعمال تبعیض و ظلم حاصل از یک سیستم غیرانسانی و غیرقانونی است که گروه بزرگی از زندانیان را هدف قرار داده است. زنانی که از سر «فقر» مرتکب جرم شده‌اند و اکنون در بدترین شرایط و بدون هیچ پشتوانه‌ای از سمت خانواده، در زندان به سر می‌برند. بسیاری از این زندانیان ناگزیرند برای گذران زندگی‌شان در زندان و تهیه حداقل مایحتاج و چه بسا تامین افرادی بیرون از زندان، کارهای خدماتی و نظافتی را انجام دهند.

محبوسانی که در زندان به نام «رای‌‌کارها» شناخته می‌شوند و کسانی هستند که تمامی کارهای خدماتی و مراقبتی و آشپزی و غیره که در واقع مسئولیت پرسنل و کارمندان زندان است، به عهده آن‌هاست. در انجام تمام این امور، رای‌کاران متعهد می‌شوند که مسئولیت‌ها و عواقب کارهایشان به عهده خود آنهاست. در طول یک دهه گذشته و با تداوم شرایط بسیار غیرانسانی نگهداری زندانیان در قرچک، زنان محبوس بسیاری را برای نشان دادن اعتراض ناچار به اعتصاب غذا کرده است. راهی که آخرین امکان فرد زندانی برای رساندن صدای خود به مقامات است.

در یک نگاه کلی می‌توان مصائب و مشکلات محبوسان زندان قرچک را به این شکل صورت‌بندی کرد:

۱- عدم رسیدگی به وضعیت درمانی و مراقبت‌های پزشکی لازم و شیوع بیماری‌های واگیردار
موضوع عدم رسیدگی به وضعیت سلامت جسمانی زندانیان در قرچک در ابعاد و شکل‌های مختلفی قابل بررسی است؛ دشوار بودن دسترسی به بهداری، بی‌توجهی به درخواست‌های زندانیان بیمار، ممانعت از اعزام زندانیان بیمار به مراکز درمانی بیرون زندان و عدم تفکیک زندانیان مبتلا به بیماری‌های واگیردار و شایع بودن شیوع بیماری‌هایی چون «سل» در زندان. این موضوع به‌خصوص در دوران همه‌گیری کرونا و بالارفتن شمار زندانیان مبتلا به این ویروس در روایت‌های بسیاری از محبوسان دیده می‌شد.

از طرفی، بنا به بسیاری از روایت‌ها برخورد مقامات با زندانیان بیمار و محتاج به کمک‌های پزشکی در موارد زیادی توهین‌آمیز بوده است و در مواردی، کوتاهی پزشکان در رسیدگی به وضعیت زندانی بیمار موجب وخیم شدن حال جسمانی وی و در نهایت فوت زندانی شده است.

۲- تهدید سلامت روحی و روانی زندانیان (خصوصا کودکان) با اعمال رفتارهای خشن
یکی از اساسی‌ترین تبعات نگهداری زندانیان در شرایط سخت و غیرانسانی زندان قرچک، وارد آمدن آسیب‌های جدی روحی و روانی به محبوسان و به‌خصوص کودکانی است که با مادران خود در زندان هستند. خشونت رایج در میان برخی زندانیان که در واقع حاصل چرخه تبعیض‌آمیز شرایط نگهداری محبوسان است، فضای زندان را در بسیاری از مواقع بدل به فضایی خشن و پر از استرس می‌کند که موجب نمایش خشونت فیزیکی و کلامی در بدترین شکل‌های آن می‌شود. اینکه کودکان در معرض چنین خشونت پیوسته‌ای قرار می‌گیرند، بی‌شک تبعات سنگینی در روحیه و سلامت روانی آنها دارد.

تبعات سنگین این فشارهای روحی و روانی اما به اشکال تلخ‌تری چون خودکشی و یا خودزنی زندانیان نیز عیان می‌شود. توهین‌ها و تحقیرها و حتی موارد متعددی از تجاوز به زنان زندانی از سوی دیگر زندانیان در روایت‌های محبوسان یک دهه گذشته در زندان قرچک منتشر شده است.

از سوی دیگر، در سال‌های گذشته برخی از زندانیان سیاسی (که همواره در اعتراضات زندانیان به وضعیت زندان نقش پررنگ داشتند) از سوی زندانیانی که به وسیله نیروهای امنیتی تحریک شده بودند، تهدید به مرگ شدند.

۳- ضرب و شتم و توهین و شکنجه و اعمال محرومیت‌های مضاعف علیه زندانیان
در طول یک دهه گذشته همواره گزارش‌های متعددی از رفتارهای غیرانسانی و غیرقانونی مقامات زندان علیه زندانیان قرچک منتشر شده است؛ از توهین و تحقیر کلامی گرفته تا اعمال شکنجه‌های جسمی و حبس‌های طولانی مدت در سلول‌های انفرادی. حمله نیروهای گارد زندان قرچک (که همگی مرد بودند) در شامگاه پنج‌شنبه ۱۸ بهمن‌ماه ۱۳۹۷ با استفاده از گاز فلفل و گاز اشک‌آور به زنان زندانی در بندهای یک و دو و مورد ضرب و جرح قرار دادن زندانیان، از نمونه‌های شدید‌ترین برخوردها با زندانیان قرچک بود. حمله گارد زندان به دلیل اعتراض زنان زندانی بندهای یک و دو که خواستار رسیدگی به وضعیت یکی از زنان هم‌بندی خود شده بودند صورت گرفت که در نتیجه آن نیروهای گارد زندان با پرتاب گاز اشک‌آور در محیط دربسته بند، زنان زندانی را مورد هجوم قرار دادند. در جریان انتقال دستگیرشدگان اعتراضات دراویش در سال ۱۳۹۶ هم گزارش‌های مبنی بر ضرب و جرح شدید بازداشت‌شدگان در هنگام انتقال به زندان قرچک منتشر شد.

۴- استثمار زندانیان برای کار
با توجه به وضعیت اسفناک زندان قرچک و دشواری‌های فراوان برای تهیه مایحتاج ساده زیست در این زندان، همچون دسترسی به آب آشامیدنی سالم و غذا و حتی دارو، محبوسان بسیاری ناگزیر به انجام کارگری در زندان هستند. اغلب زندانیان جرایم عمومی در قرچک از طبقه بسیار فقیر و کم‌برخوردار جامعه هستند که زن بودن آنها بی‌پناهی‌شان حتی در بین خانواده‌ها را نیز بیشتر و بیشتر کرده است. از این رو نظام استثمار زندانیان برای کار با دستمزدهای ناچیز در زندان، به یک نظام پذیرفته شده و بسیار تبعیض‌آمیز بدل شده است که می‌توان از دل آن به صورت‌های مختلفی از تضییع حقوق زندانیان واقف شد. فارغ از زندانیان معروف به «رای‌کارها» که امور نظافتی دیگر زندانیان را در ازای دریافت ناچیزترین مبالغ انجام می‌دهند، گروهی از ​​زندانیان کارگر از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۵ عصر به کارگاه زندان می‌روند و در ازای دستمزدی به شدت ناچیز در کارگاهی که توسط گروه کارخانجات «حامی» که زیر نظر قوه‌ی قضاییه فعال است مشغول به کار می‌شوند.

۵- محرومیت از حداقل حقوق زندانی مانند حق مرخصی و حق ملاقات و دسترسی به وکیل
محبوسان در زندان زنان قرچک مانند بسیاری از دیگر زندانیان در ایران با محرومیت‌های مختلفی در برخورداری از حقوق زندانیان روبرو هستند؛ عدم برخورداری از «حق مرخصی» حتی در شرایط اضطراری، عدم دسترسی به وکیل و همچنین اعمال سخت‌گیری‌های بی‌شمار برای امکان تماس و ملاقات زندانی با خانواده و نزدیکان.

ترس حاکمیت از اطلاع‌رسانی درباره زندان قرچک

هرآنچه محبوسان و نزدیکان آنها در تمام بیش از ده سال گذشته از زندان قرچک روایت و ثبت و مستند کرده‌اند، نه تنها صورت‌های فاجعه‌بار نقض حقوق زندانیان و شرایط غیرانسانی نگهداری زندانیان را بیش از پیش عیان کرد و تصویری روشن از زندان زنان قرچک برای افکار عمومی و فعالان حقوق بشر به وجود آورده، بلکه توانسته این روایت‌گری را بدل به یک روند اعتراضی پیوسته از سوی زندانیان سیاسی محبوس در قرچک کند. جدی شدن روند روایت‌گری و افشاگری زندانیان سیاسی از شرایط نامساعد و غیرانسانی و بدل شدن این روایت‌گری‌ها به صدای حق‌خواهی دیگر زندانیان قرچک، ضرورت فشارهای امنیتی و سخت‌گیری‌های مضاعف علیه زندانیان را برای مقامات زندان بیشتر کرد.

به گفته بسیاری از محبوسان سیاسی سابق در زندان قرچک، زندانبانان و مقامات زندان، زندانیان جرایم عمومی را تهدید می‌کردند که با زندانیان سیاسی رابطه نداشته باشند. به گفته بسیاری، اساسا دلیل جدا کردن بند زندانیان سیاسی (بند ۸) از دیگر زندانیان همین مساله بوده است. از طرفی با بیشتر شدن تعداد زندانیان سیاسی و تداوم روایت‌گری و افشاگری‌های آنها، تعداد «خبرچین‌ها» و یا به تعبیری زندانیانی که با ماموران همکاری می‌کنند نیز بیشتر شده و نظارت بر زندانیان بسیار بیشتر شده است. در مواردی حتی این «خبرچین‌ها»‌ تلاش می‌کردند علاوه بر شنود گفت‌وگوهای زندانیان، در برخی موارد به محض اینکه یک زندانی مشغول نوشتن یادداشت‌ می‌شده، به ماموران اطلاع می‌دانند. مساله شنود زندانیان در قرچک و حضور «خبرچین‌ها»‌ به حدی بوده است که در زمان حضور کایلی گیلبرت، زندانی دوتابعیتی، در زندان قرچک و در بند زندانیان جرایم مالی، حق انگلیسی حرف زدن نداشته است!

به نظر می‌رسد ترس حاکمیت از این روایت‌گری و افشا شدن صورت‌های بی‌شمار نقض حقوق بشر در نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران، در نهایت منجر به این شد که زندانیان سیاسی زندان زنان قرچک در تاریخ چهارشنبه ۲۹تیرماه و به شکل کاملا ناگهانی از این زندان به اوین منتقل شدند. این در حالی بود که به فاصله کوتاهی از این ماجرا، مصطفی نیلی، وکیل شماری از فعالان سیاسی و مدنی محبوس در قرچک، در صفحه توئیتر خود خبر داد که بابت اعلام جرم دادستان تهران مبنی بر نشر اکاذیب محاکمه در دادگاه کیفری تهران محاکمه خواهد شد. مصطفی نیلی نوشته بود که «مستندات پرونده‌ای که به دلیل آن محاکمه می‌شود، مصاحبه‌‌اش درباره وضعیت موکلانش در زندان قرچک بوده که اکنون به اوین منتقل شده‌اند».

مصطفی نیلی که وکالت نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی، را بر عهده دارد روز دهم خرداد سال ۱۴۰۱ در مصاحبه‌ای با وبسایت امتداد درباره «تهدید امنیت جانی» زندانیان سیاسی در زندان قرچک، از جمله موکل خود و همچنین عالیه مطلب‌زاده، فعال مدنی محبوس، خبر داده بود.

مصطفی نیلی در آن مصاحبه هشدار داده بود که در زندان قرچک فضا برای زندانیان سیاسی «خطرناک» شده است و با وجود این، مسئولان زندان «اقدام عاجلی» برای حفظ امنیت زندانیان سیاسی انجام نداده‌اند.

نقض قوانین و مقررات اولیه زندان برای تحمیل فشار مضاعف به زنان زندانی

این فشارهای مضاعف و ظلم مستمر به زندانیان زن در زندان قرچک در حالی صورت می‌گیرد که حتی با نگاهی ابتدایی به سرفصل‌ها و مسائل مورد اشاره درباره نقض حقوق زندانیان در قرچک ورامین و همچنین شرایط غیرانسانی و نامساعد این زندان برای نگهداری متهمان و محکومان، به راحتی می‌توان به نقض صریح قوانین و مقررات موجود درباره زندان‌های ایران پی برد. مساله عدم تفکیک زندانیان به طور مشخص مغایر با آیین‌نامه نحوه تفکیک و طبقه‌بندی زندانیان است؛ آیین‌نامه نحوه تفکیک و طبقه‌بندی زندانیان در ۱۷ ماده به شرح چگونگی و الزامات تفکیک زندانیان پرداخته است که بررسی مسائل مورد اشاره در زندان قرچک، با اغلب این مواد ۱۷‌گانه و تبصره‌های این آئین‌نامه در تضاد و مغایرت کامل است.

عدم رسیدگی به وضعیت سلامت جسمی و روحی زندانیان نیز مشخصا مغایر با قوانین آئین‌نامه زندان‌هاست که مشخصا روشن کرده «از لحظه ورود یک زندانی به زندان، مسئولیت حفظ جان و سلامتی‌ او بر عهده سازمان زندان‌ها و مسئولان ذیربط است». به عنوان مثال در ماده ۱۱۸ آئین‌نامه سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی ایران آمده است «معاینه و در صورت نیاز معالجه محکومان بیمار به عهده اداره زندان یا مراکز حرفه‌آموزی و اشتغال است.»

عدم دسترسی زندانیان به وکیل و محرومیت‌هایی چون تماس و یا ملاقات با خانواده، مشخصا برخلاف قوانین آئین‌نامه زندان‌هاست.

برگفته ای از سایت ایران امروز، ۳۱ جولای ۲۰۲۲