شاهزاده رضا پهلوی طی پیامی در واکنش به ترور سلمان رشدی نوشته که تلاش برای قتل نویسنده برجسته، سلمان رشدی، فقط تازه‌ترین نمونه‌ای است که نشان می‌دهد رژیم تروریست و جنایتکار در ایران برای خفه کردن آزاداندیشان تا کجا پیش خواهد رفت.
سلمان رشدی رمان‌نویس مشهور بریتانیایی- هندی و نویسنده ۷۵ ساله کتاب «آیات شیطانی» روز جمعه ۱۲ اوت (۲۱ امرداد) هنگام سخنرانی در نیویورک با چاقو مورد حمله‌ی یک اسلامیست قرار گرفت. هادی مطر تروریست ۲۴ ساله‌ای که به سلمان رشدی حمله کرد ساکن نیوجرسی، لبنانی‌تبار و نزدیک به حزب‌الله لبنان و در ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
پایگاه خبری «وایس» گزارش داد هادی مطر از طریق شبکه‌های اجتماعی با اعضای سپاه پاسداران در تماس مستقیم بود. یک مقام اطلاعاتی خاورمیانه گفت «مشخص است» که در مقطعی قبل از حمله، مطر با «افرادی که بطور مستقیم با نیروهای قدس سپاه پاسداران ارتباط داشته یا نزدیک به آن بوده‌اند، تماس داشته است.»
یک مقام ناتو در بخش مبارزه با تروریسم از یک کشور اروپایی گفت شواهد نشان می‌دهد این حمله «هدایت شده» بوده و به نظر می‌رسد یک سرویس اطلاعاتی بدون حمایت یا مداخله مستقیم، از طریق یکی از هواداران (سپمات‌ها) این اقدام را کرده است.
روح‌الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار رژیم جمهوری اسلامی در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ فتوای قتل سلمان رشدی را به خاطر نوشتن کتاب «آیات شیطانی» صادر کرد. در این فتوا آمده است «به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم، مولف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است و همچنین ناشران مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام‌اند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام کنند.»
اقدام به ترور سلمان رشدی سه دهه پس از فتوای خمینی رهبر انقلاب اسلامی در ایران و بنیانگذار جمهوری اسلامی که با آن برای نخستین بار بنیادگرایان اسلامی به قدرت دولتی در یک کشور مهم و استراتژیک مانند ایران دست یافتند، با واکنش‌های زیادی روبرو شده است.
در یکی از تازه‌ترین واکنش‌ها شاهزاده رضا پهلوی در پیامی نوشته که «تلاش برای قتل نویسنده برجسته، سلمان رشدی، تنها آخرین نمونه‌ای است که نشان می‌دهد رژیم تروریست و جنایتکار در ایران برای خفه کردن آزاداندیشان تا کجا پیش خواهد رفت. حقیقتا این رژیم انقلابی با تمام موجودیت خود، الهام‌بخش چنین حملات شنیعی است. از مدافعان حقوق بشر و مخالفان ایرانی تا شهروندان و مقامات خارجی، از ایالات متحده آمریکا تا فرانسه، از آرژانتین تا لبنان و سوریه، و تا خود مردم ایران آنهم بطور روزانه، جمهوری اسلامی مدت‌هاست که با کارزار خشونت و ترور خود، جهان را به گروگان گرفته است.»
شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرده که قدرت‌های غربی با ادامه مذاکره، به این رژیم سرکش، برابری اخلاقی داده‌اند و به این کارزار وحشیانه ترور که از بالاترین سطح رژیم فرمان می‌گیرد، جسارت و قدرت و شجاعت بخشید‌ه‌اند.
او افزوده که «آقای رشدی نزدیک بود تاوان این سیاست ناشی از اشتباه محاسباتی را با جانش بدهد. اکنون که او در حال بازیابی سلامتش است، برایش بهبودی سریع و کامل آرزو می‌کنم و به فکر او و خانواده‌اش در این زمان دشوار هستم. باشد که او به زودی و با تنی سالم، نزد کتاب‌ها و نوشته‌هایش که علاقمندان بسیاری دارد، بازگردد.»
در پایان پیام شاهزاده رضا پهلوی آمده که «این حمله نفرت‌انگیز، تنها حمله به آقای رشدی نبود؛ بلکه حمله‌ای به همه آزاداندیشان بود. این حمله، نماد ماهیت رژیمی است که به آن الهام بخشیده است. سرانجام وقت آن رسیده که جهان به صدای ملت ایران که مدت‌هاست نادیده گرفته شده، توجه کند و به آنها در مبارزه‌شان برای آزادی کمک نماید، و یکبار برای همیشه همچون حکومتی مطرود با این رژیم رفتار کند که خود همواره آن را به اثبات رسانده است.»
ده‌ها فعال فرهنگی و هنری و سیاسی ایرانی نیز در بیانیه‌ای مشترک حمله تروریستی به سلمان رشدی را محکوم کرده و نوشته‌اند: «قلب ما با او می‌زند!»
در این بیانیه آمده که «حمله به سلمان رشدی و آثار او، حمله به آزادی بیان و آزادی اندیشه است و نفی این آزادی‌ها کلیه حقوق انسانی را در معرض خطر قرار می‌دهد. فراموش نکنیم که تنها چند ماه پیش از فتوای قتل رشدی، خمینی با فتوای دیگری حکم بر قتل زندانیان سیاسی داد و بر پایه آن هزاران تن در زندان‌های مختلف به دار آویخته شدند. تروریسم اسلامی که امروز سلمان رشدی را در معرض مرگ قرار داده سال‌هاست در سراسر جهان و به ویژه در کشورهای موسوم به اسلامی قربانی می‌گیرد.»
الاهه بقراط روزنامه‌نگار، نویسنده و سردبیر کیهان لندن در مطلبی با عنوان «نون والقلم و ما «لا»یسطرون! سلمان رشدی و آیه‌های شیطانی‌اش» که مهر ۱۳۷۷ با این عبارت که «اندیشه مرز ندارد» شروع کرده بود نوشت: «اگر قلم ننویسد و اگر زبان به سخن گشوده نشود، چگونه می‌توان به اندیشه‌ها پی برد؟ و هنگامی که اندیشه پر می‌کشد و بال می‌گشاید، دو راه بیشتر ندارد: یا باید بیان گردد و یا خفقان بگیرد و پنهان شود. برای دومی دلیلی جز سانسور، فشار و تهدید وجود ندارد و در چنین شرایطی می‌باید همچنان به قلم و آنچه نمی‌نویسد سوگند یاد کرد!»
در بخش دیگری از این مطلب که به معرفی رمان «آیات شیطانی» و مباحث آن نیز پرداخته آمده بود که «اگر مسلمانان متعصّب از بخش‌هایی از کتاب «آیه‌های شیطانی» برآشفتند، بسیاری از مسلمانان نیز واکنشی نشان ندادند و یا به گفتگو درباره آن پرداختند. قطعاً نمی‌توان گفت اوّلی‌ها مسلمان‌ترند، لیکن می‌توان گفت دوّمی‌ها بردبارترند.»
برگرفته ای از سایت کیهان لندن،۱۷ اگوست ۲۰۲۲