به دنبال انتشار اخبار مرتبط با احکام سنگین زندان برای بازداشتشدگان اعتراضات، طلسم سکوت بسیاری از خانوادههایی که عزیزی در بند دارند شکسته است. برخی از آنها با ساخت اکانتهای شخصی در رسانههای اجتماعی شروع به اطلاعرسانی درباره عزیزان خود کردهاند، و برخی هم از دوستان و آشنایانی که از محدودیتهای کمتری برای اطلاعرسانی در اینمورد برخوردارند، خواستهاند که صدای آنها باشند.
براساس اعلام برخی از نهادهای حقوقبشری و کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان، در جریان اعتراضات سراسری مردم در ایران، تاکنون بیش از ۱۸ هزار نفر بازداشت شدهاند که تنها نام و اطلاعات مرتبط با نزدیک به ۳۵۰۰ نفر از آنها مشخص شده است.
این گزارش روایت «امید عمران» در مشهد و «سجاد اسلامیزاده» در اهواز، دو بازداشت شده گمنام است که از آخرین وضعیت آنها در زندان، با «ایرانوایر» گفتوگو کردهاند.
***
«بیش از ۵۰ روز از بازداشت پسرم امید میگذرد. پسرم را با اتهامات واهی و ساختگی بازداشت کردند تا بتوانند من را مجبور به همکاری کنند.»
این بخشی از پیام «داریوش عمران» به «ایرانوایر» است. زندانی سیاسی پیشین که اکنون خارج از ایران زندگی میکند و پیشتر در گفتوگو با ایرانوایر، از تجربه تلخ خود برای تن دادن به اعتراف اجباری در جریان اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ صحبت کرده است.
داریوش عمران درباره بازداشت فرزندش امید عمران به «ایرانوایر» میگوید: «امید فرزندم ۱۸ سال دارد. او روزها درس میخواند و بقیه ساعات روز نگهداری از مادر سالمند من را برعهده دارد. در روزهای اول اعتراضات در مدرسه آنها هم، دانشآموزان را تحت فشار گذاشته بودند که سرود “سلام فرمانده” بخوانند. بچهها مخالفت کرده بودند و کادر مدرسه هم زنگ زده بودند به یگانویژه و بچههای مدرسه را حسابی ضربوشتم کرده بودند.»
داریوش عمران میگوید امید فرزندش عصر همان روز همراه یکی از دوستانش عازم کلاس پارکور بوده که بازداشت میشود: «همکلاسیهایش در مسیر شعار میدادند که تعداد زیادی از آنها همراه امید بازداشت و به کلانتری منتقل میشوند. بیشتر همکلاسیهای امید همان روز آزاد شدند، اما امید را همراه با دو نفر دیگه به اطلاعات سپاه و بعد هم به بند قرنطینه زندان وکیلآباد منتقل کردند.»
او با اشاره به اینکه فرزندش تحت فشار بازجویی است میگوید: «بازپرس پرونده امید “محسن گل محمدی تولایی” است و در زمان ضربوشتم و اعتراف گرفتن تحت اجبار از امید، شخصا حضور داشته است. بعد از اطلاعرسانی درباره امید خبردار شدم که او را از بند قرنطینه به بند یک زندان وکیلآباد منتقل کردهاند، اما او باید آزاد شود.»
این زندانی سیاسی سابق با ابراز نگرانی از وضعیت فرزندش و تاکید بر بیگناهی او میگوید: «من را تهدید کردهاند که دیگر پسرم را نخواهم دید. مادر سالمندم را تهدید کردهاند که حق ندارد در مورد نوهاش با کسی صحبت کند. من خبر قتل حکومتی محسن شکاری را که شنیدم حالم بد شد. همسرم هم انقدر دچار ضعف شد که مجبور شدم او را به بیمارستان ببرم، اما پسر من گناهی نکرده و هزاران نفر هم مثل او الان در بند زندانهای جمهوری اسلامی هستند که هیچکس از نام و نشانشان خبر ندارد.»
بر اساس آنچه آقای عمران میگوید، برای امید عمران یک قرار وثیقه دو میلیارد تومانی صادر شده، اما در ادامه روند دادرسی از آزادی او با وثیقه جلوگیری شده است: «وثیقه صادر شده خیلی سنگین است، اما حالا گفتهاند حتی با وثیقه هم آزاد نمیشود. امید هنوز وکیل تعیینی هم ندارد. من تماس مستقیم با فرزندم و خانوادهام ندارم، مادرم ۸۰ سالش است و شرایط جسمی مناسبی ندارد. اتهاماتی که به بازداشتیها از جمله پسر من زدهاند واهی است، و مدام آنها را با اتهام «لیدری در اغتشاشات» تهدید میکنند.»
سجاد اسلامیزاده؛ زندانی که خودش هم نمیداند کجاست
یکی از زندانیان گمنام این روزها، «سجاد اسلامیزاده» شاگرد یک فروشگاه لوازم خانگی در اهواز است. سجاد ۲۷ ساله است و تحصیلاتش را بعد از دیپلم ادامه نداده است.
یک فرد آگاه درباره بازداشت آقای اسلامیزاده به «ایرانوایر» میگوید: «یک ماه و نیم قبل، حوالی ساعت ۳ صبح حدود ۲۰ نفر مامور لباس شخصی به منزل خانوادگی سجاد اسلامیزاده یورش بردند و او را همراه خود بردند. حکم نداشتند، اما ماموران از اداره اطلاعات شهر اهواز بودند.»
به گفته این فرد آگاه، ماموران به خانواده آقای اسلامیزاده گفتهاند صبح روز بعد او را آزاد خواهند کرد: «به خانوادش گفتند دو سه تا سوال از او داریم، جواب میدهد و آزاد میشود. فردا فیش حقوقی آماده کنید برای آزادیاش، اما از فردای آن روز هیچکس جوابی به خانواده نگران این جوان نداده است. خانوادهاش خیلی نگران و تحت فشارند، چون سجاد هیچ فعالیت سیاسی ندارد و همیشه سرش گرم کار بوده است.»
فرد آگاهی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است میگوید سجاد از زمان بازداشت تا امروز، فقط یکبار تماس کوتاه و دو دقیقهای با خانوادهاش داشته و هیچ خبر دیگری از او نیست: «دو هفته بعد از بازداشتش، در تماس کوتاهی که داشته گفته من نمیدانم کجا هستم. فقط میدانم که از تعدادی پله به یک زیر زمین برده شدم و خیلی من را کتک زدهاند. اما تماسش قطع شده و دیگر هم زنگ نزده است.»
جواد اسلامیزاده در همان تماس کوتاه همچنین گفته است چرا برای من وثیقه نیاوردهاید، چون ماموران در جواب این سوال که کی آزاد میشود به او میگویند ما از خانوادهات وثیقه خواستهایم و منتظریم: «این مصداق شکنجه روحی این جوان است. از اداره اطلاعات اهواز هیچ جوابی به خانواده او داده نشده و فقط آنها را تهدید کردهاند که اطلاع رسانی نشود، در حالی که به او گفتهاند منتظر وثیقهایم، اما خانوادهات نیاوردهاند. تلفنهای خانوادهاش را ضبط کردهاند، یوزر و پسورد صفحه اینستاگرام اعضای خانوادهاش را هم از آنها گرفته و همه از دسترس آنها خارج شده و به طور کلی، بسیار تحت فشار نهادهای امنیتی هستند.»
منبع نزدیک به خانواده سجاد اسلامیزاده در ادامه میگوید: «سجاد هم مثل خیلی از بازداشتشدهها از حق دسترسی به وکیل محروم است. علیرغم اینکه از همان ابتدا خانوادهاش با یکی از وکلای مشهور اهواز صحبت کرده و خواهان آن شدند که وکالت سجاد را به عهده بگیرد، اما اداره اطلاعات اهواز اجازه ورود وکیل به پرونده را نداده و گفته است فعلا در مرحله بازپرسی، اجازه انتخاب وکیل ندارد.»
انتخاب وکیل در حالی برای شهروندانی که در جریان اعتراضات سراسری در ایران محدود شده است، که مطابق قانون اساسی ایران و اصل ۳۵ آن به حق داشتن وکیل برای همه متهمان، فارغ از جرم یا اتهام انتسابی اشاره شده است و متهمان در انتخاب وکیل برای خود آزادند.
همچنین مطابق بسیاری از کنوانسیونهای حقوق بشری -که ایران هم سالها پیش به آن پیوسته است- داشتن حق انتخاب وکیل در هر مرحله و تحت هر اتهامی، یک اصل مهم و موکد بوده است و بنابراین، متهمان باید بتوانند در مرحله بازپرسی و بازداشت موقت، با کمک وکیل بیگناهی خود را اثبات کنند.
برگرفته از سایت ایران وایر، ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲