تصویر وضعیت وخیم منابع بانکی در آمار رسمی

خورشید شَعیری − آماررسمی نشان می‌دهد عامل اصلی گرانی دلار «ازدیاد ریال» است نه کمبود دلار.

در محافل دوستانه و خانوادگی ایرانیان بار دیگر پرسش‌هایی مانند: «چی بخریم؟ » یا «دلار بهتره یا طلا» به گوش می‌رسد. معاملات بازارهای سرمایه‌گذاری در ایران، دوباره از بروز نشانه‌های «رشد تورمی» حکایت می‌کند. وضعیت بازارها در ماه‌های گذشته برای ایرانیان یادآور رشد افسار گسیخته قیمت‌ها پس از خروج آمریکا از برجام است، طوفانی که بخشی از دارایی‌های مردم را با خود برد و باعث شد بسیاری از آن‌ها نسبت به عواقب تکرار بحرانی مشابه هشیار باشند. همه مواظب‌اند که تجربه‌های تلخ سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ تکرار نشوند.

رشد نرخ دلار که از تابستان امسال آغاز شد، حالا با پشت پای سیاسی چین به جمهوری اسلامی شتاب بیشتری گرفته است. بیانیه مشترک چین و عربستان معامله‌گران را نسبت به درآمدهای نفتی ایران بدبین کرده و دلار را به کانال ۳۹ هزار تومان رسانده است و وقتی این مقاله را می‌خوانید احتمال می‌رود از ۴۰ هزار تومان گذشته باشد. در بیانیه چین و عربستان با درخواست از ایران برای همکاری با آژانس انرژی اتمی و محترم شمردن «رژیم عدم اشاعه» سلاح‌های هسته‌ای، بر لزوم دخالت نکردن ایران در امور داخلی کشورهای همسایه تأکید کردند. جمهوری اسلامی که تاکنون روی فروش نفت به چین حساب ویژه‌ای باز کرده بود حالا بار دیگر با خیانت «شریک یک طرفه» خود دست تنها مانده است.

گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد از افزایش پایه پولی ۴۱ هزار میلیارد تومان ناشی از رشد خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و ۵۱ هزار میلیارد ناشی از افزایش بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی است که از این میزان فقط ۳۱ هزار میلیارد تومان آن در مهرماه بوده است. این وضعیت از وخامت شدید منابع بانکی حکایت می‌کند که حالا اثر آن در بازارها مشخص شده است.

این تحولات از نگاه فعالان بازارهای مالی در ایران ادامه همکاری اقتصادی با بزرگ‌ترین مشتری نفت ایران به چالش کشیده است. این نگرانی از سوی دیگر با احتمال کاهش همراهی چین با ایران برای دستابی به توافق با غرب نیز در بازار قیمت گذاری شد.

نشانه‌های خیزش دوباره مسکن
یکی از مهم‌ترین اثرات رشد انتظارات تورمی حالا در بازار مسکن آشکار شده است، بازاری که معمولا با تاخیر به تحولات اقتصادی واکنش نشان می‌داد اما حالا خیلی زود اهداف قیمتی بالاتر را هدف‌گذاری کرده است.

معاملات مسکن در مهرماه ۱۰ درصد کاهش یافته بود و قیمت‌ها تقریبا ثابت مانده بود، اما در آبان ماه این بازار هم از خواب کوتاه مدت بلند شده است. در این ماه حجم معاملات مسکن ۵۰ درصد رشد کرد و به هشت هزار واحد مسکونی رسید. در بُعد قیمتی هم هر متر مربع مسکن شهری در تهران با ۶,۸ درصد رشد به رکورد ۴۶,۷ میلیون تومان رسید.

در این میان نرخ اجاره‌بها که نسبت به قیمت مسکن در سال‌های گذشته دچار عقب‌ماندگی شده بود، با شتاب بیشتری به حرکت درآمده است. اجاره‌بها از ابتدای امسال حدود ۳۷ درصد رشد کرده که این میزان هفت درصد بیشتر از نرخ مسکن است. نرخ اجاره در حالی حباب منفی نسبت به قیمت را تخلیه می‌کند که نرخ‌های پیشنهادی موجران در کلان‌شهرها از کف دستمزد مشمولان قانون کار هم بالاتر رفته و همین موضوع باعث مهاجرت متقاضیان به شهرهای کوچک‌تر شده است.

جهش معاملات و قیمت‌های بخش مسکن در صورت تداوم ممکن است نشانه‌ای از یک حرکت صعودی دیگر در این بازار باشد و این در حالی است که قیمت‌های فعلی هم فراتر از قدرت خرید متقاضیان مصرفی مانند زوج‌های جوان است. به همین دلیل ناظران ارزیابی می‌کنند که جهش حجم معاملات و قیمت‌ها احتمالا با اهداف سوداگرانه و از سوی دلالان زمین و مسکن انجام می‌شود و یا برخی در حال تبدیل دارایی‌های دیگر خود به مسکن بوده‌اند.

خودرو، برنده رالی صعودی قیمت‌ها
برنده گرانی در ماه‌های گذشته بی‌شک بازار خودرو است. خودوهای ساخت داخل با بیش از ۲۴ درصد رشد در دو ماه گذشته از دلار هم سبقت گرفتند؛ پراید در سقف تاریخی خود قرار گرفت و قیمت برخی خودروها تا ۳۰ میلیون تومان گران‌تر شده است. در بازار تهران دنا پلاس ۶۰۰ میلیون و پژو ۲۰۶ تیپ ۲ حدود ۳۹۰ میلیون تومان معامله می‌شود.

تا پیش از این احتمال آزادسازی واردات، قیمت خودرو را تقریبا بدون تغییر قرار داده بود اما با افزایش قابل توجه نرخ دلار، بازار خودرو نه تنها خود را به سطوح بالاتری رساند بلکه با این جهش رکود ابتدای سال را هم جبران کرد.

سقف‌شکنی سکه
سکه پس از خودرو بیشترین نفع را از رشد نرخ دلار برده است. بازار سکه و طلا به دلیل قابلیت نقدشوندگی و در امان ماندن از ریسک‌های سیاسی اولین انتخاب سرمایه‌گذاران ایران در مواقع ناامنی است. آغاز خیزش عمومی مردم از شهریور ماه و انقلابی شدن فضای عمومی کشور تقاضا برای سکه را افزایش داده است. همچنین محدودیت‌هایی که دولت برای خرید دلار از بازار آزاد قرار داده، بخشی از تقاضای دلار را به سمت سکه منحرف کرده است.

قیمت جهانی انس طلا پس از فروکش کردن آثار اقتصادی جنگ اوکراین از دو هزار دلار به کانال هزار و ۶۰۰ دلار رسیده بود اما به مرور با اخبار بازگشایی اقتصاد چین و کاهش سرعت رشد نرخ بهره فدرال رزرو به کانال هزار و ۷۷۰ دلار رسیده است.

در ایران هم سرمایه‌گذاران که انتظارات تورمی را بالاتر از سطوح گذشته می‌بینند اقبال قابل توجهی به این بازار نشان دادند. تمام این عوامل همزمان با افزایش تنش‌های سیاسی و امنیتی در ایران و بیانیه تهدیدآمیز چین و عربستان، قیمت سکه امامی را در آخرین روز کاری هفته گذشته به ۱۹ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رساند.

ابهام در آینده بورس
بورس تهران در دو هفته گذشته، به دلیل رشد نرخ دلار نیمایی تا سطح ۲۹ هزارتومان رشد چشم‌گیری داشت با این وجود ادامه این روند در بازار سرمایه با ابهامات زیادی مواجه است. تحلیل‌گران بازار سرمایه به دلیل توقف طولانی مدت شاخص کل بورس در دو سال گذشته قیمت سهام را در سطوح مناسبی برای خرید ارزیابی می‌کنند اما ادامه روند انقلابی کشور احتمالا مهم‌ترین عامل بازدارنده تداوم رشد این بازار است. بازار سهام که خلاف سکه ریسک‌ٰگریز است موانع و ابهامات متعددی را در مسیر می‌بیند.

رشد بیشتر قیمت سکه نسبت به بورس هم تاییدکننده این فرضیه است که سرمایه‌گذاران احتمال ادامه روند انقلابی را بیش از احتمال ثبات و بازگشت روند عادی می‌دانند. با این همه شاخص کل بورس تهران، در هفته گذشته حدود پنج درصد رشد کرد؛ رشدی که از نظر معامله‌گرانِ خوشبین نقطه آغازی برای بازگشت بورس به رالی تورم پس از دو سال دوری از مسابقه تورم ارزیابی شد. با وجود این در همان هفته نیز بورس بازدهی کمتر از دلار، طلا و حتی خودرو کسب کرد.

خالص تغییر مالکیت سهام در هفته گذشته ۲۰ میلیارد تومان از حقوقی به حقیقی و ارزش معاملات به سطح امیدبخش ۶ هزار میلیارد تومانی رسید. تثبیت ارزش معاملات با میانگین بالای پنج هزار میلیارد تومان در ادامه می‌تواند سهامداران را به رونق دوباره بورس امیدوار نگه دارد؛ رونقی که بورس همچنان با آن فاصله دارد.

ریشه حرکت بازارها چیست؟
افزایش انتظارات تورمی احتمالا مهم‌ترین دلیل رشد بازارها در ایران است. اما چرا در ماه‌های گذشته انتظارات تورمی رشد کرده است؟ فارغ از ریسک‌های سیاسی و امنیتی می‌توان به عملکرد بحران‌زای نظام بانکی در ماه‌های گذشته اشاره کرد، عاملی که مسئولان جمهوری اسلامی در تریبون‌های رسمی کمتر به آن می‌پردازند. مثلا صالح‌آبادی، رئیس کل بانک مرکزی به‌تازگی در واکنش به افزایش نرخ دلار ادعا کرده بود که ارز کافی برای مدیریت بازار داریم. (منبع) با وجود این، نگاهی به آماررسمی نشان می‌دهد عامل اصلی گرانی دلار «ازدیاد ریال» است نه کمبود دلار.

در روزهای گذشته معامله‌گران احتمال دادند که افزایش خرید نفت عربستان از سوی چین درآمدهای نفتی ایران را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلیل دست به خرید دلار زدند. اما این رویداد دلیل کامل سقوط ریال را بازگو نمی‌کند؛ سقوطی که پیش از انتشار اخبار سیاسی با افزایش نقدینگی از سوی بانک مرکزی کلید خورده بود و این تحولات تنها سرعت آن را بیشتر کرد.

گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد از افزایش پایه پولی ۴۱ هزار میلیارد تومان ناشی از رشد خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و ۵۱ هزار میلیارد ناشی از افزایش بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی است که از این میزان فقط ۳۱ هزار میلیارد تومان آن در مهرماه بوده است. این وضعیت از وخامت شدید منابع بانکی حکایت می‌کند که حالا اثر آن در بازارها مشخص شده است. البته این تنها یک ضلع بحران است. ضلع دیگر این دولت است که با کسری بودجه و ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی در عمل به روند افزایش نقدینگی دامن زده است.

روایت رسمی از وضعیت بازار پول (نگاه کنید به اینجا) نشان می‌دهد ناترازی بانک‌ها حالا به یک بحران تمام عیار تمام شده و اضافه برداشت آن‌ها باعث تحمیل این ریسک به شکل تورم به عموم مردم شده است.

بر اساس آخرین گزارش پولی و بانکی بانک مرکزی که ۲۳ آذرماه منتشر شده است، بانک‌ها -به عنوان عوامل پایدار رشد نقدینگی- برای پوشش نرخ‌های سود سپرده بالایی که به مشتریان پیشنهاد می‌دهند، ناچار به اضافه برداشت شده‌اند. همین عامل تورم را همچنان در سطوح بالا نگه داشته است.

این روند پایه پولی را در هفت ماهه نخست امسال ۱۱۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته که با ضریب فزاینده هشت به شکل نقدینگی اقتصاد را متورم‌تر کرده است. افزایش پایه پولی به میزان ۱۸ درصد، در یک دهه گذشته بی‌سابقه بوده و می‌توان این چالش را اصلی‌ترین عامل حرکت قیمت‌ها در بازارهای کالایی و سرمایه‌ای دانست.

برگرفته ای از سایت رادیو زمانه، ۲۱ دسامبر ۲۰۲۲