چهار ماه گذشت. شاید زمان کشته شدن «مهسا [ژینا] امینی» کمتر کسی احتمال میداد که طی چند ماه با صدها کشته، زندانی سیاسی، معترض اعدامی و بدنهای تکهپاره مواجه خواهیم شد. جمهوری اسلامی طی چهار ماه، گستردهترین مدل سرکوب خود را پیاده کرد؛ در خیابان مردم را کشت و زندهها را به بند کشید تا بگوید مثل ۴۰ سال گذشته، هیچ خط قرمزی در خشونت و سرکوب ندارد. حالا در کنار خانوادههای داغدار و سرگردان میان زندانها، گروهی از معترضان طی این چهار ماه، مورد شلیک هدفمند قرار گرفته و سر و صورتهایشان آسیب دیده است. بسیاری از آنها، در سراسر ایران، چشمشان را از دست دادهاند. گستردگی، نظاممند بودن و آگاهی جمهوری اسلامی از شلیک هدفمند به سر و صورت معترضان و آسیبهای جدی به چشمهای آنها، بیانگر آن است که جمهوری اسلامی مرتکب «جنایت علیه بشریت» شده است.
در این گزارش، از «کوثر خوشنودیکیا» مینویسیم. ملیپوش رشته «تیروکمان» و مدالآور ورزشهای ملی و بینالمللی که طی روزهای گذشته، ویدیویی از او در رسانهها منتشر شد. او از دست دادن چشم خود را توسط نیروهای سرکوب توضیح میدهد. بعد از چند ساعت، این ورزشکار گفتوگو با هر رسانهای را تکذیب کرد.
«ایرانوایر» با توجه به هدف تهدید قرار گرفتن برخی از قربانیانی که چشمشان را از دست دادهاند، این احتمال را وارد میداند که این فرد هم با برخورد نیروهای امنیتی مواجه شده باشد.
«از طرف کسانیکه لباس یگانویژه تنشان بود، به ما تیراندازی شد. من و پدرم زخمی شدیم. ایشان دو تیر به دست چپشان خورد، من سه تیر به دست راستم و یکی به چشم چپام خورد. من هیچوقت ناراحت اتفاقی که افتاده، نخواهم بود، هیچوقت احساس پشیمانی نداشتم از اینکه آن روز، در آن لحظه آنجا بودم. شاید اگر به خاطر یک سانحه این اتفاق افتاده بود هیچوقت به زندگی برنمیگشتم، الان که به خاطر یک هدف بینایی یک چشمام را از دست دادم، در هیچ لحظهای برای خودم و اتفاقی که افتاده، احساس غم نداشتم.»
شبی از شبهای آذر بود و معترضان به خیابانها آمده بودند. شهرهای مختلف صدای تیر بود و دود اشکآور. کوثر خوشنودیکیا با پدرش در خیابان بود که هر دو مورد هدف شلیک نیروهای امنیتی قرار گرفتند. یکی از تیرها به النگوی دست کوثر برخورد کرده بود و تکهای از آن هم کنار ساچمه سلاح سرکوبگران، در چشماش نشست. همانطور که خودش میگوید، حالا باید با یک چشم به دنیا نگاه کند. ساچمهای هم در دست چپش هست که زندگی را برای او سختتر کرده است. کوثر با لبخند به دوربین نگاه میکند و میگوید پشیمان نیست.
پس از پخش این گفتهها در رسانهها بود که کوثر خوشنودیکیا یا همان «مهبانو» که خودش ترجیح میدهد، صفحه اینستاگرام خود را از حالت خصوصی به عمومی تغییر داد و در یک پست نوشت که ویدیو خصوصی بوده و «هیچ مصاحبهای با هیچ خبرگزاری و شبکه داخلی و خارجی صورت نگرفته.»
طبق اطلاع «ایرانوایر» تعدادی از قربانیان این جنایت جمهوری اسلامی که چشمهایشان آسیب دیده، تحت نظر و تهدید هستند که باید سکوت کنند. از سوی دیگر، تعدادی از قربانیان هم در گفتوگو با «ایرانوایر» گفتهاند بعد از احضار یا بازداشت، آنها برگهای را امضا کردهاند که اجازه مطالعه آن را نداشتند. خودشان احتمال میدهند تعهد به سکوت و عدم شرکت در تظاهرات بوده است.
کوثر خوشنودیکیا [مهبانو] کیست؟
برخی از همتیمیهایش در تیم ملی «تیروکمان» کوثر را یک «نابغه» در این رشته معرفی میکنند. کسی که بین بچههای تیم، شخصیت متفاوتی داشته است. او صاحب چندین مقام بینالمللی است و در صفحه اینستاگراماش پر است از تصاویرش وقتی با تیر و کمان، هدف خود را نشانه گرفته بود.
چشمهایش؛ کوثر خوشنودیکیا، ملیپوش تیروکمان که حالا از تیر و چشم مینویسد
کوثر خشنودینیا یکی از زنان ورزشکار فعال است. کسی که در حوزه خودش بارها از تبعیض علیه زنان ورزشکار و کاستیها و لابیهای مقامات سخن گفته است.
وقتی در همایش تجلیل از مدالآوران، در هتل «پارسیان» استان «کرمانشاه» پشت میکروفون رفت، به عنوان نماینده ورزشکاران، صدای آنها شد و به مسوولان و مقامات دولتی گفت: «مساله اول، مساله بیمه ورزشکاران است. الان فکر نمیکنم هیچکدام از ورزشکاران وضعیت بیمه بسامانی داشته باشند. اکثر ورزشهای ما، ورزشهای پرخطری هستند. اگر من ورزشکار تیراندازی با کمان در زمین تمرین اتفاقی برایم بیفتد یا سالهای ملیپوشی من تمام شود، هیچ تصمیمگیری درباره بیمه من نشده است. اگر اتفاقی برای من ورزشکار بیفتد، کسی پاسخگو خسارتی که باید پرداخت شود و هزینه درمان نیست.»
او صحبتهای خود را ادامه میدهد. دوربین از پشت میز مسوولان فیلمبرداری میکند. مردان نشسته در میزهای نخست، مشغول به صحبت کردن با هم هستند و کوثر ادامه میدهد: «مشکل بعدی حقوق مصوب برای ملیپوشان است، هیچکدام از فدراسیونها قادر به پرداخت این حقوق نیستند. در صورتیکه ورزشکار ملیپور زندگیاش را جا میگذارد و در اردو حاضر میشود، از روح و روان و شادیها و خانوادهاش میگذرد تا اسم خودش، استاناش و کشورش در بالاترین مقامها قرار بگیرد.»
این ورزشکار در دورههای مختلف به شرایط حاکم بر ورزش زنان خصوصا در ردههای تیم ملی هم اعتراض کرده است. او در مرداد سال جاری تصمیم گرفت با همراهی «حسام الدین کوثر»، «ویدا حلیمیان»، «حمزه نکویی» و «راحله فارسی» حضور در اردوی تیم ملی برای شرکت در «بازیهای کشورهای اسلامی» را تحریم کند.
دلیل تحریم آنها تبعیضها، لابیها و بیعدالتی بود.
«ایرانوایر» پیشتر در گزارشی دلیل این تحریمها را دخالتهای یک فرمانده ارشد نظامی نزدیک به فدراسیون «تیروکمان» برای اعمال فشار به سرمربی و حضور فرزند خود در رقابتهای بینالمللی عنوان کرده است.
کوثر خشنودیکیا، اول فروردین ۱۴۰۱ پس از اینکه موفق شد به مقام سوم و مدال برنز رقابتهای آسیایی پوکت در «تایلند» در بخش کامپوند دست یابد، به خبرنگاران گفته بود که اولین و مهمترین هدف زندگیاش، کسب مدال از مسابقات المپیک ۲۰۲۸ است.
او ورزش حرفهای را در رشته «تیروکمان» از سال ۱۳۹۸ آغاز کرد و در کمتر از یک سال، در رقابتهای استانی به مقام قهرمانی رسید و به رقابتهای انتخابی تیم ملی راه یافت. کوثر در سال ۱۳۹۹ در رقابتهای انتخابی تیم ملی تیروکمان ایران در بخش «کامپوند» بهترین رکورد را میان دختران تیرانداز به اسم خودش ثبت کرد و وارد تیم ملی ایران شد.
کوثر خوشنودیکیا ستارهای مستعد برای درخشش در رقابتهای جهانی بود که در آبان ۱۴۰۰، در اولین حضور خود همراه تیم ملی تیروکمان در مسابقات «آسیایی بنگلادش» در بخش تیمی همراه با «گیسا بایبوردی» و «راحله فارسی»، به مقام نایب قهرمانی آسیا دست یافت. کمی بعد، در ۱۱دی۱۴۰۰ در مسابقات قهرمانی کشور در بخش «کامپوند» زنان، به مقام قهرمانی رسید و بار دیگر در اردوی تیم ملی «بهترین امتیاز در رکوردگیری» را به نام خودش ثبت کرد.
حالا کوثر یک چشم خود را از دست داده است، دستاش که کمان تیروکمان را میکشید آسیب دیده است و همچنان مینویسد: «خیلی هدفها دارم و برای رسیدن بهشون بیشتر از قبل تلاش میکنم.»
از چشم و تیر نوشته بود
«تو مرا به نام میخوانی | نامت را نمیدانم | تو به من اشاره میکنی | اشاره نمیتوانم | من برای آنکه | چیزی از خود به تو بفهمانم | جز چشمهایم چیزی ندارم.»
چشمهایش؛ کوثر خوشنودیکیا، ملیپوش تیروکمان که حالا از تیر و چشم مینویسد
یا وقتی در مرداد ۱۳۹۸ بیخبر از سرنوشت اعتراض و سرکوب، در پستی نوشته بود: «انسان میمیرد | تنها با یک تیر خلاص | و شلیکهای بیشتر تو | فقط جسدش را متلاشیتر میکند | آدم فقط یکبار میمیرد؛ با یک تیر | و شاید با یک حرف آخر!»
گشتی در پستهای اینستاگرام کوثر خوشنودیکیا، شما را با زنی ورزشکار و امیدوار آشنا میکند که شعر، موسیقی، ترانه، رزهای آبی و امید دادن به دیگران، در او موج میزند. عاشق پاییز و به قول خودش «آبان» سوگلی دلبرانه آن است. او وقتی تیرهایش به هدف میخورد، از «امید» نوشت.
چشمهایش؛ کوثر خوشنودیکیا، ملیپوش تیروکمان که حالا از تیر و چشم مینویسد
کوثر وقتی در قهرمانی آسیا مدال آورد، آن را به «دختران سرزمینم» تقدیم کرد و نوشت: «افتخار این مدال رو تقدیم میکنم به همه “دختران سرزمینم” که با تمام وجود برای رسیدن به آرزوهاشون تلاش میکنن و ناملایمات زندگی رو تاب میارن.»
او در پستهای مختلفی یک ماههای اخیر درباره تبعیضهای مختلف از جمله جنسیتی در عرصه ورزش و همینطور اعتراضات خود و همتیمیهایش، مصاحبهها با تلویزیون و رادیو را منتشر کرده است.
در نمونهای دیگر، او در تابستانی که گذشت درباره سرمربی تیم ملی تیروکمان گفته بود: «اسماعیل عبادی در حضور بقیه کمانداران بیان کردند که همه مدالهای شما روی هم به اندازه یک مدال انفرادی من ارزش ندارد. برای من فرقی نمیکند که تیم اصلا نتیجه میگیرد یا نمیگیرد. من مسافرت و اعزامم را میروم و حقوقم را میگیرم.»
اسماعیل عبادی این مساله را تکذیب کرد.
چشمها؛ ابزار ادامه مبارزه، سندی برای ثبت جنایت
«بمیرد دلی که بترسد»
این جملهای است که کوثر خوشنودیکیا در پایان روایتهایش از آسیب دید خود میگوید و جملهای است که پای برخی پستهای او خودنمایی میکند. خودش میگوید هرگاه که در مسابقات مضطرب میشد، همین مصراع را برای خود تکرار میکرد.
این جملهای است که کوثر در آخرین پست اینستاگرامیاش به شکل هشتگ هم نوشته است. همان پستی که با یک چشم بسته شده، حکایت خود را با لبهایی خندان و چشمی زیبا و درشت خیره به دوربین، ثبت کرد.
«ایرانوایر» در گزارشی مفصل توضیح داده است که با توجه به گستردگی پروندههای دریافتی و روایتها، بررسی حقوقی و پزشکی آنها، قربانیان این نوع سرکوب، قربانیان «جنایت علیه بشریت» هستند.
کوثر هم حالا کنار تعدادی دیگر از آسیبدیدههای این جنایت، با چشمی بسته شده با پانسمانی سفید، خط مقدم پردهبرداری از «جنایت علیه بشریت» هستند که قابل پیگیری حقوقی است. «ایرانوایر» در مجموعهای از گزارشها به روایت قربانیان میپردازد؛ چه آنها که در عرصه عمومی حرف میزنند و چه آنها که با نام مستعار، اسناد پزشکی خود را در اختیار «ایرانوایر» قرار دادهاند.
برگرفته از سایت ایران وایر، ۲۵ ژانویه ۲۰۲۳