نازنین درگاهی
بسیاری از شهروندان در ایران در کشوقوس مراسم خاکسپاری نزدیکانشان درگیر پرداخت هزینههایی میشوند که توجیه قانونی ندارند. موقع دریافت این هزینهها از جمله عوارض برای قبور نیز کسی دستش به مقامهای مسئول که وجود چنین هزینههای را تکذیب کردهاند، نمیرسد.
نظر به اوضاع اقتصادی حاکم بر ایران، به نظر میرسد فصل گرفتن عوارض و غرامت از مردگاه برای مدیران جمهوری اسلامی فرا رسیده است. گرچه شهردار تهران ماه گذشته در حاشیهی جلسهی هیات دولت، دربارهی گرفتن عوارض از صاحبان قبر در «بهشت زهرا» گفت که اشتباه شده است و خلاف قاعده و قانون است، گوش شهروندان از این «اشتباه شده است»ها پر است. موقع دریافت این عوارض هم کسی دستش به شهردار تهران یا دیگر مقامهای تکذیبکننده نمیرسد.
به گزارش تسنیم، علیرضا زاکانی روز ۱۹ بهمن با عقبنشینی از تصمیمات شهرداری مبنی بر دریافت پول از مردگان گفت: موضوع مربوط به آرامگاههای خانوادگیست. از سابق رسم بود که برای دادن خدمات به مجموعههای آرامگاهی پولی دریافت میشد و این موضوع مربوط به قبور عمومی نیست؛ چنین چیزی در سرفصلهای وزارت کشور هم نیست.
او با اشاره به اشتباه برداشت خود از لایحهی جدید شورا گفت: مدیران بهشت زهرا به اشتباه در پیشنویس لوایح نوشته بودند که من هم اطلاعی نداشتم؛ وقتی خبر دادند، گفتم حذف کنند چون خلاف قاعده و قانون است، سابقه هم نداشته است.
عبدالمطهر محمدخانی، سخنگوی شورای شهر تهران هم توییت کرد: در پی اجرای دستورالعمل وزارت کشور برای شفافیت بهای خدمات شهرداریها، جدول هزینههای سازمان بهشت زهرا در قالب یک لایحه به شورا ارسال شد. شهردار تهران با تحمیل هر گونه هزینهی جدید به مردم مخالف است و هزینهای با عنوان نگهداری قبور دریافت نخواهد شد. مردم را بیجهت نگران نکنید.
عوارض نیست؛ بهای خدمات است
مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران اما در توضیح اشتباه شهردار تهران، توضیحی دیگر ارائه کرد که با نظر سخنگوی شورا کاملا متفاوت است.
او گفت: آنچه در خصوص بهشت زهرا (س) مطرح شده عوارض نیست و بهای خدمات است. وزارت کشور این بها را برای کل کشور اعلام کرده و بهشت زهرا یکی از مواردیست که بهای خدمات دریافت میکند و موقع دفن افراد این بها دریافت میشود.
این در حالی است که برخی هزینهها در بخشنامهها قید نمیشود تا بخش خصوصی هم بتواند از ماجرای مرگ شهروندان انتفاع کند.
محمد جواد تاجیک، مدیر عامل بهشت زهرا در صد و بیست ونهمین جلسهی شورای ششم پایتخت در همین زمینه گفت:
آنچه در مجموعهی بهشت زهرا تحت عنوان خدمات به مردم، در مقایسه با آرامستانهای سایر کلانشهرهای کشور صورت میگیرد، این است که این مجموعه ۷۰ درصد کمتر از سایر آرامستانها از مردم نرخ خدمات دریافت میکند، یارانهای که در حال حاضر در طول سال برای خدمات تغسیل و تدفین دریافت میکند، حدود ۴۵۰ میلیارد تومان است که این عدد، عدد کوچکی نیست و قرار شده بخشی از این هزینه توسط شهرداری تامین شود و از خانوادههای کودکان متوفای زیر هفت سال هیچ هزینهای دریافت نشود.
تاجیک همچنین در گفتوگو با وبسایت «بهارستان ایران» بر خلاف اظهارات چمران مدعی شد که هزینههای نگهداشت قبرستان، امنیت آرامستان، نظافت خیابانهای بهشت زهرا و … بالا است و باید این مبالغ از یک منبع تامین بشود.
به گفتهی چمران، مبلغ پیشنهادی، ۱۶۴ هزار تومان برای هر قبر است و در سراسر کشور این هزینه ثابت است که بر اساس برآورد در صورت اجرای این طرح در شورای شهر، شهرداری تهران تنها از دفن درگذشتگان هر سال ۳۷۴ میلیارد تومان درآمد خواهد داشت تا نگرانی مدیرعامل بهشت زهرا رفع شود.
یک شهر در کنار امکانات رفاهی، روانی و اجتماعی و فرهنگیاش نیازمند جایی برای دفن مردگانش است. در سالهای اخیر متوسط فروش زمینهایی که برای مردگان در نظر گرفته شده، از برخی مناطق مرکزی شهرها گرانتر است
اعلام، تکذیب، اجرا
این اولین بار نیست که ضد و نقیضگوییهای مسوولان به عنوان راهی برای سرپوش گذاشتن بر خبرهای بزرگتر به کار گرفته میشود.
محسن جلالیان، شهروند تهرانی، با بیان این نکته به زمانه میگوید: مسوولان جمهوری اسلامی یاد گرفتهاند بخشنامههایشان را با صدای بلند اعلام و بعد تکذیب و بعد زیر زیرکی اجرا کنند. سال ۱۳۸۶ که پدرم فوت کرد در قطعهی ۲۸۴ بهشتزهرا برای او قبری خریدیم. در آن قطعه تمام قبرها دو طبقه است. با وصیت مادرم قرار شد طبقهی دوم قبر برای مادرم رزرو شود. پارسال مادرم هم فوت کرد و با اینکه ما قبر را خریده بودیم، بیش از ۲۰ برابر مبلغی که سال ۸۶ داده بودیم از ما گرفتند به بهانهی خدمات نگهداری. آنوقت میگویند ما نمیخواهیم هزینهای به مردم تحمیل شود.
محسن تنها نیست و خیلی از شهروندان در کشوقوس مراسم خاکسپاری نزدیکانشان درگیر پرداخت هزینههایی میشوند که توجیه قانونی ندارند.
مهدی پ. میگوید: مرداد پارسال همسرم در اثر کرونا درگذشت. ۴۵ میلیون تومان خرج بیمارستان کرده بودم تا نجاتش بدهند اما فوت کرد و برای ترخیص جنازهاش با بیمارستان تسویه حساب کردم. در قطعات جدید به ما قبری دادند که سه متر عمق داشت. کسی که رفته بود پایین برای تلقین، از حال رفت و به زور از عمق سه متری کشیدیمش بیرون. پیش از آن ۲۰ میلیون از من گرفتند تا قبر خانمم را به ما واگذار کنند. توی آن وضعیت که عدهای برای تشییع جنازه آمده بودند، جای بحث کردن نبود. پول غسالخانه و سدر و کافور و کفن، آخوندی که باید نماز بخواند، کرایهی تابوت و ترمه و هزینهی روضهخوان و باند و بلندگو و قبرکن هم به آن اضافه کنید. اینجا همان جاییست که میگویند سرِ گردنه و بهترین جا برای چاپیدن مردم.
به گفتهی مسوولان شهرداری، هزینههایی که شامل فروش قبر و مراسم خاکسپاری اموات است در همان روز از خانوادهها دریافت میشود و جایی برای کم کردن هزینههای دریافتی نیست. بنابراین آنچه از آن به عنوان عوارض سالانه یاد میشود، به گفتهی بهروز شیخرودی، معاون محاسبات و پایش عملکرد شورای پنجم، برای انجام وظایف ذاتی شهرداری مثل نگهداری فضای سبز، نظافت، رفت و روب و … در آرامستانها در نظر گرفته شده است.
کدام خدمات؟
مدیرعامل بهشت زهرا روز ۲۳ بهمن دربارهی قیمت قبور برای سال آینده گفت: در ناحیه یک قیمت هر قبر مبلغ ۳۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، در ناحیه دو مبلغ ۲۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و در ناحیه سه، مبلغ ۱۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خواهد بود.
این در حالی است که بر اساس آمار، هر سال حدود دو میلیون نفر در بهشت زهرا به خاک سپرده میشوند.
یک شهر در کنار امکانات رفاهی، روانی و اجتماعی و فرهنگیاش نیازمند جایی برای دفن مردگانش است. در سالهای اخیر متوسط فروش زمینهایی که برای مردگان در نظر گرفته شده، از برخی مناطق مرکزی شهرها گرانتر است.
میمنت صافی، یکی از شهروندانی است که به تازگی مادرش را از دست داده. او اعتقاد دارد که این هزینهها پیش از مرگ، در قالبهای گوناگون از شهروندان گرفته شده است: ما برای خاکسپاری مادرم در قطعهی هفت که پدر وداییام در آن دفن هستند و یک قبر رزرو شده داشتیم، چیزی حدود ۱۰۰ میلیون تومان هزینه کردیم. این خلاف قانون و متناقض با حقوق شهروندیست.
به گفته صافی، یک فرد سالمند در طول زندگیاش عوارض و مالیات فراوانی را به دولت پرداخته و کمترین وظیفهی دولت، فراهم کردن مراسمی برای حفظ کرامت آن شخص است اما وقتی آدمها میمیرند، «چشم دولت برق میزند برای دریافت پول از بازماندگان».
صافی همچنین میگوید خانوادهی همسر او یک آرامگاه خانوادگی در کنار قطعهی هنرمندان دارند که هر روز یک چیزش کم میشود:
حالا که خانواده برای آن قفل حرفهای و دزدگیر گذاشتهاند، شیشههایش را شکستهاند. این چهطور نگهداری و مواظبتی است که مشمول یک میلیون تومان هزینهی سالانه است.
او اضافه میکند: نه به درختها میرسند، نه مراقب آبخوریهای وقفی هستند، نه به سرویسهای بهداشتی رسیدگی و نه چراغهای سوختهی معابر را عوض میکنند. آن وقت سالی ۱۶۴ هزار تومان میخواهند برای چه بگیرند؟
با توجه به این روایتها به نظر میرسد اکنون زمان گرفتن غرامت از مردگان است و شهرداری پس از عقبنشینی نامطمئن، برای بازپسگیری آن امتیازها به زودی و با قوای بیشتری به میدان بازخواهد گشت.
برگرفته ای از سایت رادیو زمانه، ۱۴ مارس۲۰۲۳