اسرائیل این روزها درگیر یکی از بزرگترین بحرانهای سیاسی داخلی خود است، اما تحلیلگران این کشور خوب میدانند که بحرانهای خارجی نیز همچنان آن را تهدید میکنند. مهمترین این بحرانها رشد برنامه هستهای جمهوری اسلامی است. «موسسه مطالعات امنیت ملی»، مستقر در تلآویو، هفته گذشته دست به شبیهسازی سناریوی احتمالی درگرفتن جنگ بین جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل زد. آموس هارل، تحلیلگر اسرائیلی، روز شنبه، ۷ مردادماه، در مقالهای در روزنامه «هاآرتص» به این شبیهسازی و احتمال درگیری بین ایران و اسرائیل پرداخت.
هارل در این مقاله به سیاست دولت بایدن در خاورمیانه میپردازد: از یکسو، تلاش برای رقمزدن صلح بین عربستان سعودی و اسرائیل و از سوی دیگر، تلاش برای متوقفکردن پیشرفتهای هستهای جمهوری اسلامی حداقل تا انتخابات ریاستجمهوری سال آینده. به نوشته هارل، مقامهای نظامی اسرائیل باور دارند که بخشی از توافق ریاض و واشنگتن باعث میشود عربستان سعودی از نظر دسترسی به سلاحهای پیشرفته به جایگاهی مشابه اسرائیل برسد. در ضمن، واشنگتن نزدیک به پذیرش تقاضای ریاض برای داشتن پروژه هستهای غیرنظامی است. او یادآوری میکند که عادیسازی روابط با ریاض در ضمن کارت اصلی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای بهبود وضعیت سیاسی خود در داخل و خارج از کشور است.
اما این تحلیلگر اسرائیلی با اشاره به شبیهسازی که موسسه تلآویوی هفته پیش انجام داد، یادآوری میکند که «آرامش کنونی در جبهه ایران شاید گمراهکننده» باشد. در این شبیهسازی پیشبینی شده است که اگر ایران اورانیوم را در سطح ۹۰درصدی غنیسازی کند، احتمالا شاهد حمله آمریکا و اسرائیل و جنگی در سطح منطقه خواهیم بود. برخی مقامهای ارشد سیاسی و نظامی از اسرائیل، آمریکا و چند کشور اروپایی در این شبیهسازی شرکت کردند.
شبیهسازی سناریو اینچنین در نظر گرفته شد: تروری مرموز در تهران که کار اسرائیل دانسته میشود و در آن سه دانشمند هستهای کشته میشوند. جمهوری اسلامی سپس دست به غنیسازی ۹۰درصدی اورانیوم میزند و همچنان مدعی است که قصد ساخت سلاح هستهای را ندارد. در اینجای شبیهسازی بود که یک مقام سابق دولتهای دموکرات آمریکا که نقش رئیسجمهوری جو بایدن را ایفا میکرد، تصمیمی غافلگیرکننده گرفت: به باور او، بایدن غنیسازی ۹۰ درصدی را حرکت قاطع بهسوی ساخت سلاح هستهای تلقی خواهد کرد و پاسخی درخور میدهد؛ این بود که در این شبیهسازی، آمریکا در مذاکره با اسرائیل از حمله مستقیم این کشور به ایران حمایت کرد و اسرائیل نیز سپس دست به دو حمله وسیع نظامی به دو تاسیسات هستهای در ایران زد. اینجا بود که چند کشور سعی کردند اوضاع را آرام کنند. اما جمهوری اسلامی ازطریق حزبالله لبنان و گروههای همپیمان خود در سوریه و عراق دست به حمله راکتی به اسرائیل زد. اسرائیل سپس کارخانههای ساخت تسلیحات حزبالله در لبنان را بمباران کرد. واشنگتن به جمهوری اسلامی ضربالاجل داد که ظرف ۲۴ ساعت تمام حملهها را متوقف کند، اما این حکومت به حملههای موشکی خود علیه اسرائیل و اهداف آمریکایی در منطقه ادامه داد. نتیجه این بود که ظرف پنج روز، جنگی وسیع در منطقه درگرفت: اسرائیل و آمریکا علیه ایران، حزبالله و سایر گروههای نظامی شیعه. در شبیهسازی هیچیک از تلاشها برای کاهش تنشها نتیجهای نیافت.
هارل در ضمن مینویسد یکی از نتایج شبیهسازی این بوده است که عربستان سعودی در لحظههای بحرانی از موضع آمریکا و اسرائیل پشتیبانی خواهد کرد، گرچه خودش دست به عمل نمیزند. اروپا کاملا معطوف به جنگ در اوکراین است و توجه چندانی به خاورمیانه نخواهد داشت.
این تحلیلگر معتقد است جنگ احتمالی با ایران شاید دقیقا همان چیزی باشد که اردوی نتانیاهو میخواهد: وادارکردن آمریکا به حمله به تاسیسات هستهای ایران؛ اما باید به یاد داشت که نتیجه این جنگ در شبیهسازی در ضمن چیزی بود که میتواند کابوس بزرگی برای اسرائیل باشد: حملههای بیسابقه به خاک این کشور و درگیری وسیع در کل منطقه.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۳۰ جولای ۲۰۲۳