اصغر باقرزاده، معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی، از «غربالگری روانی» چهار میلیون دانشآموز در پنج ماه منتهی به مهرماه خبر داد و مدعی شد که این کودکان و نوجوانان به منظور بررسی «سلامت روان» غربالگری شدهاند.
این مقام وزارت آموزش و پرورش ادعا کرد که آزمون غربالگری روانی دانشآموزان با هدف «مراقبت» از آنان در برابر «آسیبهای اجتماعی» انجام میشوند. اما علیرغم ادعای آموزش و پرورش مبنی بر بررسی وضعیت سلامت روان کودکان و نوجوانان، سوالات این آزمونها که دانشآموزان و خانوادههایشان باید به آنها پاسخ دهند، به گونهای طراحی شدهاند که مسائل ایدئولوژیک و تربیتی موردنظر جمهوری اسلامی را نیز در برمیگیرند.
معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش نیز در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا، تلویحا به این موضوع اذعان کرد و گفت پس از اینکه دانشآموزان و والدینشان به سوالات پاسخ میدهند، مشاوران آنها را «بررسی و صحتسنجی» میکنند و پس از اینکه فرایند صحتسنجی و بررسی انجام شد، دانشآموزان به چهار دسته «سالم، در معرض آسیب، آسیبدیده و دارای فوریتهای روانی اجتماعی» تقسیم میشوند.
باقرزاده در ادامه گفت که آموزش و پرورش مکلف است برای «درمان» دانشآموزان دارای «شرایط فوریتهای روانی اجتماعی» مداخله و اقدام کند.
او اعتراف کرد که آموزش و پرورش با اجرای این طرح در زمینه «بالا بردن تابآوری، تخلیه هیجانهای مثبت و ارتقای سواد مجازی و سیاسی» دانشآموزان کار میکند. این مقام دولتی مدعی شد که رویکرد آموزش و پرورش نه سیاسی و امنیتی، بلکه «تربیتی» است.
بهرغم این ادعای معاون وزیر آموزش و پرورش، تعریف حاکمان ایران از «تربیت و مسائل تربیتی» بهخصوص در مورد کودکان و نوجوانان حاکی از آن است که این اقدامها میتواند در راستای منافع سیاسی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی طبقهبندی شود.
در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که نقشهراه وزارت آموزش و پرورش را بر اساس دستورهای علی خامنهای ترسیم کرده است، بهصراحت آمده است که منظور از تربیت «تربیت اسلامی» است و مربیان باید «مبتنی بر نظام معیار اسلامی» دانشآموزان را در مسیر تحقق اهداف حاکمیت «هدایت» کنند.
یکی از مهمترین «ساحتهای ششگانه تربیتی» سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تربیت «اعتقادی، عبادی و اخلاقی» است که همراه پنج ساحت دیگر شامل «تربیت علمی، تربیت اجتماعی و سیاسی، تربیت فرهنگ و تمدن اسلامی و تربیت زیستی و بدنی» بر لزوم تقویت مسائل عقیدتی و «نظام معیار اسلامی» تاکید شده است.
مقامهای وزارت آموزش و پرورش از جمله اصغر باقرزاده ادعا میکنند آزمونهای غربالگری با هدف مراقبت از دانشآموزان در برابر آسیبهای اجتماعی انجام میشوند، با این حال شواهد آشکار میکند که این وزارتخانه برای محافظت از کودکان در برابر خشونتهای خانگی و آسیبهایی مانند اعتیاد هیچ برنامه موثری ندارد. کما اینکه معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به خبرنگار ایسنا درباره وضعیت اعتیاد در دانشآموزان گفت: «آموزش و پرورش دراینباره آماری احصا نکرده و این از وظایف شورای اجتماعی کشور است.»
جمهوری اسلامی در طول بیش از چهار دهه گذشته با ایجاد تغییرات گسترده در آموزشوپرورش برای شستوشوی مغزی دانشآموزان و جذب آنان به عنوان «سربازان تمدن نوین اسلامی» بسیار تلاش کرد. تغییر اساسی محتوای کتب درسی، استخدام طلاب در مدارس، تشکیل بسیج دانشآموزی و تبدیل مدارس به پایگاههای عقیدتی و سیاسی تنها برخی از این اقدامها به شمار میروند. غلامرضا سلیمانی، رئیس سازمان بسیج، بارها در سخنانش گفته بود که هدف ما تربیت هشت میلیون دانشآموز بسیجی است.
با این حال جمهوری اسلامی بهرغم این تلاشهای گسترده و صرف بودجههای هنگفت، موفق نفوده است؛ زیرا با شروع خیزش سراسری، بسیاری از دانشآموزان به اعتراضهای مردمی پیوستند و مدارس را به صحنه اعتراض به حاکمیت تبدیل کردند.
اوایل آبان ۱۴۰۱، هنگامی که خبرنگاران از یوسف نوری، وزیر وقت آموزش و پرورش پرسیدند، دانشآموزان بازداشتی در چه مراکزی نگهداری میشوند، او پاسخ داد آنها به «مراکز روانشناسی» فرستاده شدهاند تا به «شخصیت ضداجتماعی» تبدیل نشوند.
حاکمان ایران، طی یک سال گذشته شمار قابلتوجهی از معترضان از جمله برخی هنرمندان را به «اختلال ضدشخصیت اجتماعی» متهم کردند و بهرغم اعتراض گسترده متخصصان این روند را ادامه دادند. به نظر میرسد، غربالگری دانشآموزان با ادعای «مراقبت از سلامتی روان» آنان نیز در واقع اقدامی با هدف جهتدهی افکار کودکان و نوجوانان و پیشگیری از اعتراضهای آتی است.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۹ اکتبر ۲۰۲۳