وال استریت ژورنال: چرا واضح است که حمله حماس با تایید ایران بود؟

اندکی پس از حمله حماس به اسرائیل، وال‌استریت ژورنال با استناد به منابع حماس، گزارش داد که حمله ۷ اکتبر با چراغ سبز جمهوری اسلامی بود. دولت آمریکا می‌گوید مدارک مستندی در دست نیست که دخالت ایران را اثبات کند و تهران نیز مدعی است حماس مستقل عمل می‌کند.

شای خطیری در مقاله‌ای که در وال‌استریت ژورنال منتشر شده است، می‌نویسد نبود شواهد مستند در دست نهادهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل جای تعجب ندارد، زیرا آن‌ها حمله حماس را هم نتوانسته بودند پیش‌بینی کنند. کسانی که جمهوری اسلامی را می‌شناسند باور نمی‌کنند که این حمله با تایید و رضایت رهبر جمهوری اسلامی صورت نگرفته باشد.  

در جمهوری اسلامی، مقام‌های منتخب و منصوبان سیاست‌های شخص علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، را اجرا می‌کند. محمد خاتمی، رئیس‌جمهوری پیشین، یک بار خود را «تدارکاتچی نظام» خواند.

حکم رهبر جمهوری اسلامی قانون است و زنجیره‌های فرماندهی نظامی و دولتی را میزان دسترسی به قدرت تعیین می‌کند، نه قانون.

به عقیده خطیری، درک این ساختار برای تحقیق در مورد میزان دخالت ایران در جنگ حماس و اسرائیل حیاتی است. اگر خبرگزاری‌های دولت جمهوری اسلامی در حلقه سیاست‌گذاری خامنه‌ای نباشند، بعید است از دخالت تهران در این حمله خبر داشته باشند. بنابراین، بعید است جامعه اطلاعاتی با رهگیری مکاتبات افراد خارج از دفتر خامنه‌ای بتواند به اطلاعاتی کلیدی دست پیدا کند.  

خطیری در ادامه می‌نویسد ایران بیشتر از طریق نیروهای نیابتی و اقدام‌هایی در «محدوده خاکستری» مانند عملیات سایبری با آمریکا و اسرائیل می‌جنگد، که حوزه فعالیت اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه است.

پس از اینکه خامنه‌ای چراغ سبز ‌داد، قاآنی و سایر مقام‌ها با مجوز رهبر جمهوری اسلامی، بدون هیچ توضیحی، به سایرین دستور دادند که پول و تدارکات را برای حماس جابه‌جا کنند. در این مورد، یک مقام میان‌رده حماس که با فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه ارتباط داشته باشد معتمدتر از وزیر امور خارجه یا حتی رئيس‌جمهوری ایران است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا و همین‌طور وال‌استریت ژورنال، قاآنی در آوریل و ژوئن با مقام‌های حماس و جهاد اسلامی فلسطین دیدار داشت، همان زمانی که گفت‌و‌گوها با آمریکا در مورد آزادسازی دارایی‌های بلوکه‌شده ایران در جریان بود و واشنگتن از سختگیری در اجرای تحریم‌ها کاسته بود. در این اثنا، ایران علنی ادعا می‌کرد که در افزایش خشونت فلسطینی‌ها در اسرائیل نقش دارد. حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، در آوریل گفت: «امروز رژیم صهیونیستی نمی‌داند از کجا مورد حمله قرار گرفته است.»

به عقیده خطیری، این ترفندی بود تا توجه اسرائیل و منابع نظامی و اطلاعاتی را از مرز غزه منحرف کند.

او در ادامه می‌نویسد انگیزه‌ها و زمان‌بندی جمهوری اسلامی روشن است. در توافق ماه اوت برای آزادی پنج زندانی آمریکایی، دولت بایدن موافقت کرد پنج زندانی ایرانی را آزاد و ۶ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را به قطر منتقل کند. گزارش‌ها حاکی از آن بود که خامنه‌ای اجازه مذاکرات هسته‌ای را داده و صادرات نفت به میزان پیش از تحریم‌ها رسیده است.

نویسنده مقاله معتقد است احتمالا خامنه‌ای انتظار نداشت این رویکرد آمریکا پس از حمله حماس ادامه پیدا کند، بنابراین جمهوری اسلامی پول کافی جمع‌آوری کرده است تا چند سال دیگر دوام بیاورد. چراغ سبز او برای مذاکرات هسته‌ای چیزی جز فریب نبود. تنها موردی که تهران را غافلگیر کرد و انتظارش را نداشت این بود که گفته می‌شود آمریکا هفته گذشته ۶ میلیارد دلار را بلوکه کرد، اقدامی که قطر با آن مخالف است.

اسرائیل مشغول برنامه هسته‌ای تهران و مرز شمالی‌اش بوده است، که هم از سوی نیروهای ایرانی مستقر در سوریه و هم حزب‌الله لبنان تهدید می‌شود. به‌رغم وضعیت دشواری که درگیری در غزه ایجاد کرده است، مرز شمالی اسرائیل را در معرض خطر نظامی بزرگ‌تری قرار می‌دهد.

به عقیده خطیری، حماس و جهاد اسلامی در این حمله اهداف سیاسی خودشان را داشتند، اما احتمالا بیشترین نفع را ایران می‌برد. جمهوری اسلامی انتظار دارد که سیاست امنیت داخلی اسرائیل متوجه فلسطینی‌ها شود، و تهران را از فشار نظامی در سوریه و عراق برهاند. به باور جمهوری اسلامی، وقتی اسرائیل در تلاش است تا با حماس به توافق برسد و جلو انتفاضه سوم را بگیرد و از مرز شمالی‌اش محافظت کند، آن‌ها آزاد خواهند بود تا برنامه هسته‌ای را پیش ببرند.

خطیری در پایان می‌نویسد هنوز زود است بگوییم این قمار نتیجه مطلوب جمهوری اسلامی را خواهد داشت یا نه، اما روشن است که این جنگ با تایید خامنه‌ای بوده و او منتظر است تا از آن منتفع شود.

برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳