کنعان مختار
سرمایهداری ولایی محصولی دارد که بالا رفتن سرعت خط تولید آن در خیابانهای شهرهای ایران کاملا محسوس است: تکدیگری. همه جا گدا میبینیم: پیر، جوان، مرد، زن، و بیشمار کودک.
بر زمین سفت پیادهرو، با صورتی پوشیده در چادر سیاه نشسته است. کودکِ یکی دو سالهای در آغوش دارد و گاه بیگاه زیر لب کلماتی را خطاب به عابرین ادا میکند. فروشنده مغازه روبروی با انگشت نشانش میدهد و میگوید:
این یکی را میبینی؟ هر هفته یه بچه رو میآورد اینجا و باهاش گدایی میکند. معلومه مال خودش نیستند! مردم هم نمیدانند، از سر دلسوزی بهش پول میدهند. تازه فقط این یکی نیست. روزی حداقل ده دوازده تا گدا از این مسیر رد میشوند. پیر، جوان، معلول، زن و مرد، همه جوره بینشان است. آدم نمیداند کدومشون واقعاً مستحق است. کسی هم کاری به کارشون ندارد. این طرفها همیشه گدا بوده ولی دو سه سالی است خیلی زیاد شدند. بعضی وقتها جوانهای سالم هم میآیند و به بهانه اینکه مثلاً پول ندارم بروم شهرمان یا پول شیرخشک برای فرزندم ندارم، گدایی میکنند. بعضیهاشون ول کن نیستند. دم در مغازه هی حرف میزنند، ما هم مجبوریم یه چیزی بهشون بدهیم که مشتریها را نپرانند. همه جا گدا پیدا میشود. تو کوچه، تو پیادهرو، تو پارک، حتی بیرون شهر هم هستند. وسط جادهها میایستند گدایی میکنند. شهرداری هم کاری به کارشون ندارد. به نسبت گذشته خیلی بیشتر شدند.
با افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید مردم، «تکدیگری» نیز در ایران نه تنها رو به گسترش است، بلکه جلوههای متعددی نیز به خود گرفته است.
چیزی که معلوم است و نمیشود انکارش کرد رابطه تکدیگری با فقر است. اگر الان تعداد این افراد زیاد شده، چون فقیر و ندارها زیاد شده، چون بیکاری بیشتر شده، چون قیمت یک قوطی روغن از پارسال تا الان ده برابر شده! همین کافی است که تعداد گداها هم بیشتر شوند.
یک شهروند
آماری از تعداد متکدیان در دست نیست، اما این روزها میتوان تعداد قابل توجهی از آنها را در نقاط مختلف شهر بخصوص خیابانها پر تراکم، سر چهار راهها و ورودیها شهر مشاهده کرد. اگرچه ساماندهی متکدیان از سال ۱۳۷۸ در دستور کار نهادها و ادارات دولتی ایران قرار گرفته، اما تا به امروز پدیده تکدیگری در شهرهای کوچک و بزرگ کشور کاهش نیافته است.
متکدیان بی متولی
شورای عالی اداری در سال ۱۳۷۸ آییننامهای به منظور اصلاح ساختار و ایجاد هماهنگی در فعالیتهای ۱۳ دستگاه اجرایی در خصوص مبارزه با تکدیگری، و شناسایی، هدایت، غربالگری و تعیین وضعیت این افراد تعیین و تصویب کرد. از آن زمان تاکنون نه تنها ساماندهی متکدیان در دستور هیچ یک از دستگاههای متولی قرار نگرفته است بلکه به دلیل وخامت اقتصاد ایران هر روز به تعداد آنها نیز افزوده میشود.
حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، اردیبهشت سال جاری در این زمینه به روزنامه خراسان گفته: «طرحها و آییننامههای متعددی برای کنترل و ساماندهی متکدیان در کشور داریم، اما از آن جا که انگیزهای برای سازمانها و دستگاههای متولی وجود ندارد، این موضوع آنطور که باید به نتیجه نمیرسد.»
معلول، در حال گدایی
پیشتر احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران در خصوص ساماندهی نشدنِ متکدیان ضمن ادعا در مورد «درآمد بالای متکدیان» اظهار داشته: « شبکههای تکدیگری و متکدیان به صورت سازماندهی شده یا غیرسازماندهی شده، چهارراهها را رهن و اجاره میدهند و این افراد را از شهرستانها به سمت تهران با سازماندهی کامل وارد میکنند. سرشبکهها هر چهارراهی را به یک قیمتی به شبکه متکدیان واگذار میکنند و حتی اگر ما هر روز طرح ساماندهی متکدیان داشته باشیم تا وقتی برخورد مناسب با سرشبکههای متکدیان صورت نگیرد، ما روزبهروز شاهد افزایش متکدیان هستیم و یک اقتصاد در کف خیابان وجود دارد.»
موضوع «درآمد بالای متکدیان» که مدام تکرار میشود، مستند نیست و بهانهای است برای نادیدن اصل مسئله. اصل مسئله وجود پدیده گدایی و گسترش مداوم آن است.
در این زمینه، یک فروشنده لوازم بهداشتی به گزارشگر «زمانه» میگوید: بدون شک امروزه تعداد گداها زیاد شده. قبلاً شاید تو شلوغترین خیابانها سه چهار نفر را میدیدی ولی الان اگر بگویم در یک خیابان کوچک به ده دوازده نفر میرسند، مبالغه نکردم. تازه مثل قبل نیست که با دعا و صلوات ازت پول بخواند، هرکی یک جوری رفتار میکند. مثلاً سر چهارراه به بهانه تمیزکردن شیشه ماشین یا نشان دادن برگه پزشکی درخواست پول میکنند. بعضیهاشون ظاهراً حال درست و حسابی هم دارند. از کار افتاده، معلول یا پیر نیستند. البته آدم نمیداند واقعاً چطوری باهاشون رفتار کند. با این وضع اقتصادی خیلیها نان شب ندارد و مجبورند گدایی کنند.
از این شهروند میپرسم: آیا شهرداری اقدامی برای جمعآوری و ساماندهی آنها انجام داده است؟ در جواب میگوید: اصلاً واسه شهرداری مهم نیست! تو این مملکت فقط کار سیاسی نکن، هرکاری میخواهی انجام بده، از کلاهبرداری گرفته تا دزدی و گدایی و… کسی کاری به کارت ندارد. اما سیاسی باشی سه سوته جمعات میکنند. تا حالا ندیدم شهرداری یا جایی دیگهای این افراد را جمع کند.
موضوع «درآمد بالای متکدیان» که مدام تکرار میشود، مستند نیست و بهانهای است برای نادیدن اصل مسئله. اصل مسئله وجود پدیده گدایی ناشی از فقر و گسترش مداوم آن است.
براساس قانون «طرح شناسایی و هدایت افراد متکدی» (۱۳۷۸) دستگاههایی مانند نیروی انتظامی، کمیته امداد، دادگستری، سازمان بهزیستی، اداره کار و امور اجتماعی و شهرداری وظیفه شناسایی افراد متکدی را بر عهده دارند، اما وظیفه اصلی بر دوش شهرداریها است. در این مصوبه، ساماندهی متکدیان، تأمین مکان نگهداری، شناسایی و جمعآوری از جمله وظایف شهرداریها در قابل متکدیان محسوب میشود. پیرو عدم ساماندهی متکدیان، حسن موسوی چلک ضمن بیان کمبود بودجه و ضعف هماهنگی بین متولیان امر اظهار داشته: «از آنجا که عامل اصلی تکدیگری یعنی “فقر”، از بین نمیرود، اقدامات کنترلی نمیتواند به میزان کافی اثرگذار باشد.» او درخصوص عدم برنامهای برای ساماندهی و بیانگیزگی دستگاههای متولی گفته است:
وقتی متکدیان را جمع و به مراکز نگهداری منتقل میکنند، برنامهای برای ساماندهی پس از آن وجود ندارد و کار بینتیجه رها میشود. هماکنون اگر دستگاههای مسئول، کاری هم نکنند نهادی نیست که آنان را بابت کمکاریهایشان بازخواست کند. از اینرو، این آسیب همچنان به مسیر خود ادامه میدهد.
مردم اغلب وجود فقر و افزایش بیسابقه اجاره مسکن و قیمتها را از عوامل اصلی رشد تکدیگری عنوان میکنند. یک شهروند به گزارشگر در مورد «درآمد تکدیگری» میگوید: حقیقتاً نمیدانم این کار چقدر درآمد دارد، ولی چیزی که معلوم است و نمیشود انکارش کرد رابطه تکدیگری با فقر است. اگر الان تعداد این افراد زیاد شده، چون فقیر و ندارها زیاد شده، چون بیکاری بیشتر شده، چون قیمت یک قوطی روغن از پارسال تا الان ده برابر شده! همین کافی است که تعداد گداها هم بیشتر شوند.
این شهروند درمورد تجربه برخورد خود با افراد متکدی میگوید: بارها پیش آمده کسی برای درخواست کمک بهم مراجعه کرده که سروضعش اصلاً به گداها نمیخورد. یک بار یک دختر خانمی با پوشش معمولی و سروصوت تمیز، خیلی محترمانه و با احساس شرمندگی ازم خواست برای مادر مریضش دو کیلو میوه بخرم! خب آدم باید تو این موقعیت چه کار کند؟! حتماً طرف واقعاً ندارد که برای دو کیلو میوه این گونه خودش را تحقیر میکند. اگر مثلاً درخواست پول میکرد شک میکردم که کلاهبرداری کند ولی طرف با میوه چه کار میتواند بکند جز اینکه بخوردش! من منکر این نیستم که بین آنها آدمهای کلاهبردار هم پیدا میشود ولی نمیشه حکم کلی داد و گفت همه درآمد بالایی از این کار دارند. ریشه تمام این مشکلات در فقر نهفته است. مردم هر روز فقیرتر و بیچیزتر میشوند.
عوامل تأثیرگذار بر رشد تکدیگری
اگرچه برخی از خبرگزاریهای حکومتی و مقامات مسئول دلیل گسترش تکدیگری را درآمد بالای آن عنوان میکنند اما مستنداتی در این باب ارائه نمیکنند؛ هر آنچه تاکنون از اقتصاد تکدیگری عنوان شده به اظهارت مسئولین ختم میشود. سال ۱۳۹۸ سرپرست امور مجلس سازمان بهزیستی در این خصوص گفته بود: «براساس آمارهای بهدست آمده از پژوهش و پروژههای تحقیقاتی در حوزه کودکان کار و خیابان، درآمد این کودکان به مبالغ کلانی میرسد و شهروندانی که با نیت خیر به این کودکان کمک میکنند، باید بدانند که این مبالغ از دست کودکان خارج میشود.» وی همچین با بیان اینکه کمک مستقیم به کودکان کار و متکدیان باعث افزایش تعداد آنها در فضاهای عمومی میشود، گفته: «در کلانشهر تهران روزانه حدود ۱,۵ میلیارد تومان پول به متکدیان از سوی مردم پرداخت میشود.» در همین زمینه، استاندار وقت تهران، انوشیروان محسنی بندپی همان سال به خبرگزاری فارس گفته: «میتوان واقعبینانه اعلام کرد که هر متکدی در تهران ۲ تا ۵ میلیون تومان درآمد دارد و ۸۰ درصد کودکان متکدی و کار نیز از اتباع خارجی هستند.»
همچنین سعید برزگر، معاون وقت سیاسی، امنیتی و اجتماعی فرمانداری استان تبریز دو سال پیش در خصوص درآمد روزانه متکدیان تبریزی، خاطرنشان کرده: «بر اساس بررسیهای انجام گرفته، متکدیان روزانه میانگین درآمدی بالغ بر ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان را کسب میکنند.» رئیس اداره بهزیستی کاشمر (خراسان رضوی) نیز سال گذشته اظهار داشته بر اساس آنچه «افراد متکدی» اعلام نمودهاند: «درآمد یک روز از گدایی بالغ بر ۶۰۰ هزار تومان است، در صورتی که بیشتر از این است.»
اما پژوهشهای انجام شده عوامل موثر بر گسترش تکدیگری را نه درآمد بالای آن بلکه تورم و افزایش قیمت کالا و خدمات میدانند. خبرگزاری ایرنا بهمنماه ۱۴۰۱ نظرسنجی تلفنی با حجم نمونه ۵۸۱ نفر از شهروندان بالای ۱۸ سال در مناطق ۲۲ گانه تهران در این زمینه انجام داده است. براساس این نظرسنجی، «۸۵,۳ درصد» از پاسخگویان معتقدند که «تورم و افزایش قیمت کالا و خدمات» (به میزان خیلی زیاد، زیاد و تا حدی) در گسترش تکدیگری نقش دارد. این در حالی است که فقط ۱۲,۹ درصد به میزان «خیلی کم» و «کم» این پدیده را ناشی از مشکلات اقتصادی دانستهاند. ۱,۸ درصد افراد نیز در این باره نظری نداشتهاند. در جزئیات این افکار سنجی آمده: «پنج دلیل عمده شکلگیری پدیده تکدیگری از نظر پاسخگویان عبارت است از کسب درآمد بدون دردسر و زحمت (۱۷,۹۱ درصد)، نداشتن شغل و درآمد (۱۶,۵ درصد)، نداشتن سرپرست یا خودسرپرست بودن (۱۵,۴ درصد)، سودجویی از کودکان و معلولان (۱۲,۶ درصد) و اعتیاد به مواد مخدر (۱۰,۲ درصد).»
یک کارشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با «زمانه» گسترش پدیده تکدیگری را به فقر اقتصادی ربط میدهد و تصریح میکند:
بدون شک مشکلات اقتصادی از عوامل اصلی گسترش این پدیده به شمار میآیند. همیشه یک رابطه معناداری بین گسترش فقر و افزایش درخواست برای کمک مادی وجود دارد. این قضیه وقتی ابعاد عمیق اقتصادیش عیان میشود که شکلهای متعدد تکدیگری را در ایران بررسی کنیم. امروزه تکدیگری تنها به درخواست مستقیم پول محدود نمیشود. درخواست برای خرید مواد خوراکی، شیرخشک، پوشاک و غیره یا بوجود آمدن شغلهای که اساساً درآمد خاصی ندارد و بیشتر وابسته به لطف و کرم خدمات گیرنده هستند، این پدیده را عمیقتر به فقر ربط میدهد. درمورد همه افراد سالمی که سرچهارراهها شیشه ماشین پاک میکنند، یا خانمهای که در بساطشان چهار قلم کالای غیرضروری برای فروش دارند، نمیشود گفت درآمد بالایی دارند. فقر اقتصادی قبح کمک خواستن را هم میشکند، وقتی طرف دستش از همه جا کوتاه است، ناچار میشود کارهای انجام دهد که نزد عموم مردم “شغل”- به معنای معمول آن- محسوب نمیشوند، چون به اندازه پولی که دریافت میکنند، خدمات ارائه نمیدهند. از طرف دیگر، بخصوص در چند سال اخیر به هرمیزان افزایش تورم و کاهش قدرت خرید عمومی را داشتهایم به تعداد افراد نیازمند افزوده شده، برخی از این افراد به تکدیگری روی آوردهاند. البته و بدون شک در این میان افراد سودجو نیز وجود دارند، ولی نمیشود همه متکدیان را یک کاسه کرد و با منع مردم از کمک کردن به آنها یا جمعآوری کردنشان این پدیده را کاهش داد. باید از ریشه حل شود، یعنی فرصتهای مختلف شغلی را ایجاد کرد، تورم را کاهش داد و قیمتها را کنترل کرد؛ اینها مواردی هستند که متاسفانه تاکنون مسئولین در انجامش ناتوان بودهاند.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، «تورم اجاره مسکن» در ایران در سال ۱۴۰۱ برابر با ۵۰ درصد بوده و بالاترین سطح را در بازه ۳۲ سال اخیر (از سال ۱۳۶۹ تاکنون) داشته است.
به گزارش خبرگزاری اکو اقتصاد، این رقم در سال ۱۳۹۹ برابر با ۳۱,۸ درصد بوده و پس از طی یک روند صعودی برآورد میشود که در دو سال گذشته حدوداً ۱۸,۲ واحد درصد بیشتر شده باشد. همچنین طبق گزارش مجلس، «نرخ فقر» در ایران طی یک دهه از ۱۹ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۵,۶ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر زندگی کردهاند. در همین زمینه، به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، «شاخص اجاره مسکن» طی ۵ ماه اول سال جاری، بهطور میانگین ۳۸ درصد نسبت به ۵ ماه اول سال گذشته افزایش پیدا کرده است. برخی از کارشناسان اقتصادی در ایران بر این باروند که «حداقل ۵۰ درصد جمعیت کشور طبق شاخصها زیر خط فقر مطلق» هستند. به نظر میرسد افزایش روزافزون قیمتها بخصوص در ۱۴۰۱ و نیز شش ماهه اول سال جاری به تعداد افراد زیرخط فقر افزوده باشد. شواهد حاکی از آن است که همزمان با کاهش قدرت خرید مردم و بیشتر شدن نرخ بیکاری و تورم، تعداد متکدیان و روشهای مختلف تکدیگری نیز بیشتر شده است.
برگرفته ای از سایت رادیو زمانه، ۲۱ اکتبر ۲۰۲۳