بهرغم سالها مخالفت و دشمنی جمهوری اسلامی با برگزاری مراسم و آیینهای ملی، مانند شب یلدا، چهارشنبهسوری و نوروز، این آیینهای باستانی هنوز پابرجا است و برخی از آنها، بهویژه جشن چهارشنبه آخر سال، به فرصتی برای اعتراض بدل شده، موضوعی که خشم حاکمیت را دوچندان کرده است.
اما چهارشنبهسوری امسال برای دوستداران هویت ایرانی با اتفاقهای ناخوشایندی همراه بود. رسانهای شدن تصاویری از پرتاب نارنجک به آثار باستانی، آن هم نه فقط در یک شهر بلکه در چندین نقطه از ایران، توجه بسیاری را جلب کرد، و سوالهای زیادی را در این باره پیش کشید که آيا این اتفاقات پیشامد صرف بوده یا سازماندهی شده است.
از کتیبههای هخامنشی تا خانه فروغ فرخزاد
اولین تصویرهای منتشرشده از پرتاب نارنجک به بناهای تاریخی در چهارشنبهسوری تصویر کتیبههای هخامنشی همدان بود.
این کتیبهها که از معروفترین و شناختهشدهترین آثار تاریخی هگمتانهاند، نوشتارهایی از دوران داریوش و خشایارشا بر دل صخرههای الوند در غرب همداناند.
کتیبههای تاریخی گنجنامه بعد از غار علیصدر بیشترین بازدیدکننده را دارد. با این حال طرحی برای حفاظت از این کتیبهها در نظر گرفته نشده است. پیشتر نیز در مهرماه فیلم صعود مردی از کتیبههای تاریخی گنجنامه با انتقادهای زیادی در فضای مجازی همراه شد.
اما در همدان اتفاق دیگری نیز در شب چهارشنبه آخر سال رخ داد و ترقهها و نارنجکهایی به بنای موزه میدان مرکزی این شهر، که به ثبت ملی رسیده است و در آستانه ثبت جهانی است، اصابت کرد. تصاویر منتشرشده نشان میدهد که دیواره بیرونی این بنا تخریب شده و یکی از شیشههای آن نیز شکسته است. این در حالی است که این موزه حاوی اشیایی از سه هزار سال قبل است که به نگهداری در شرایط ویژه نیاز دارند.
پل خواجوی اصفهان از دیگر بناهایی بود که تصاویری از آثار اصابت نارنجک دستی به آن در فضای مجازی منتشر شد. این پل از بناهای دوره شاه عباس دوم صفوی است که در سال ۱۰۶۰ هجری قمری بنا شده و معماری و کاشیکاریاش از دیگر پلهای زایندهرود مشهورتر است.
پس از آن نیز تصاویری از نارنجک دستی پرتابشده به مسجد تاریخی مشیرالملک شیراز، که قدمت آن به دوره قاجار میرسد، منتشر شد.
عمارت بلدیه (ساختمان شهرداری) تهران هم بنای قدیمی دیگری بود که انتشار تصاویری از آن نشان داد از اصابت ترقه و نارنجک دستی در امان نمانده است. این بنا که در سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۲ در شمال میدان توپخانه ساخته شد، در سال ۱۳۴۵ تخریب شد و پس از مدتی به پایانه اتوبوسرانی بدل شد. هرچند این عمارت از سال ۱۳۹۴ تا کنون درحال مرمت است اما مرمت آن هنوز به سرانجام نرسیده است.
تصویر پرتاب نارنجکهای متعدد به در خانه فروغ فرخزاد در محله امیریه تهران هم یکی دیگر از تصاویری بود که پس از چهارشنبهسوری منتشر شد. این در حالی است که خانه پدری این شاعر پرآوازه ایرانی در سوم مهر ۱۳۹۷ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
آثار ترقه روی دیوار قلعه فلکالافلاک خرمآباد و نارنجک دستی روی مقبرهالشعرای تبریز هم از موارد دیگری بود که رسانهای شد و واکنشهای زیادی به همراه داشت. مقبرهالشعرای تبریز در ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ به ثبت ملی رسید. طبق برخی منابع، حدود ۳۲۰ تا ۴۰۰ نفر از مشاهیر با پیشینههای مختلف از جایجای ایران و از دورههای مختلف در این مکان آرام گرفتهاند. از شاعرانی که در این مکان به خاک سپرده شدهاند میتوان به شهریار، همام تبریزی، سلمان ساوجی، اسدی طوسی، خاقانی شروانی و دیگران اشاره کرد.
خرابکاری یا اقدامی هدفمند و عامدانه؟
انتشار تصاویر بناهای باستانی آسیبدیده و سیاهشده درپی اصابت ترقه و نارنجک، باعث شد عدهای با سوال درباره نقش ماموران امنیتی و سازمان میراث فرهنگی در حفاظت از این آثار گزینههای متعددی را مطرح کنند.
ازجمله این گزینهها این بود که حمله به آثار تاریخی فرهنگی تلاش تازه رژیم برای مقابله با آثار باستانی و ملیگرایی است. طرفداران این باور تاکید داشتند که چرا در سالهای پیش شاهد چنین حوادثی نبودیم و بناهای باستانی پس از خیزش سراسری علیه حکومت هدف قرار گرفتند؟ آنها همچنین تاکید دارند که همگی آثار بهجامانده از پرتاب نارنجک دستی یکسان به نظر میرسند و این امر احتمال دست داشتن تندروهای حکومتی را در این اتفاق بیشتر میکند.
سوال دیگری که مطرح شد این بود که چرا برای مراقبت از آثار باستانی نگهبانی وجود نداشته است؟ چرا برای شناسایی افراد خاطی فیلم دوربینهای آن اماکن بازبینی نمیشوند؟ چرا چنین پرتابهایی به هیچ مسجد یا امامزادهای صورت نگرفته است و تنها آثار ملی هدف قرار گرفتهاند؟
برخی از کاربران نیز تخریبهای همزمان در شهرهای مختلف را با مسموم شدن دختران مدارس مقایسه کردند که درست پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» رخ داد و مسببان آن هیچوقت شناسایی نشدند.
از سوی دیگر، برخی وبسایتهای دولتی مطالبی منتشر کردند و چنین اقدامهایی را ناشی از برگزاری مراسم چهارشنبهسوری دانستند و مدعی شدند که این آیین میتواند تبعاتی همچون از بین رفتن آثار باستانی داشته باشد. کارشناسانی که با این رسانهها گفتوگو کردند بر ضرورت مقابله با «وندالیسم» تاکید کردند. وندالیسم نوعی ناهنجاری اجتماعی است که به تخریب اموال عمومی یا آثار باستانی منجر میشود.
عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، نیز با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس دلیل این اقدام را ناآشنایی مردم با فرهنگ و تمدن دانست. او نوشت: «بارها گفتهایم که میراث ناملموس روح میراث ملموس است. هنوز تا تحول فکری در جامعه برای حفظ فرهنگ و تمدن تاریخیمان فاصله داریم.»
اما از سوی دیگر، برخی این فرضیه را مطرح کردند که حتی اگر جمهوری اسلامی آسیب رساندن به بناهای تاریخی را سازماندهی کرده باشد، انتشار تصاویر بناهای آسیبدیده ممکن است کار خود حکومت باشد. به گفته آنها انتشار این تصاویر با این هدف انجام گرفته است که آسیب رساندن به میراث ملی را عادی جلوه دهد و از اعتبار و احترام آنها در ذهن ایرانیها بکاهد.
به گفته این افراد، برنامه هدفمند جمهوری اسلامی برای از بین بردن هویت ملی و باستانی ایران بر کسی پوشیده نیست و عادیسازی آسیب رساندن به آثار باستانی میتواند رفتهرفته مقاومت افکار عمومی را دربرابر تغییر کاربری، به مزایده گذاشتن و واگذاری آنها به خودیها کاهش دهد.
این ایده وقتی تقویت میشود که به یاد آوریم پیش از این نیز برخی بناهای تاریخی ایران با شیوههایی دیگر آسیب دیدهاند. این آثار یک روز با هدف کسری بودجه دولت ابراهیم رئیسی و با ادعای مولدسازی داراییهای دولت به مزایده گذاشته میشوند و روز دیگر نیز به بهانه نگهداری و رسیدگی در اختیار خودیهای حکومت قرار میگیرند. این در حالی است که دخل و تصرف در آثار تاریخی و خرید و فروش آنها حتی براساس قوانین جمهوری اسلامی نیز ممنوع است.
برگرفته ای از سایت ایندیپندنت فارسی، ۱۷ مارس۲۰۲۴