با اینکه رولان مارشال، پژوهشگر فرانسوی، در روز اول فروردین ٩٩ از زندان اوین آزاد شد، اما فریبا عادلخواه بعد از سیصد روز همچنان در زندان است. خانم بئاتریس ایبو، همکار دانشگاهی و عضو کمیتۀ حمایت از عادلخواه، با انتشار یادداشتی در روزنامۀ لیبراسیون، عادلخواه را قربانی خشونتی میداند که در بنیادهای نظام اسلامی ریشه کرده است.
روز دوشنبه ٣٠ مارس/١١ فروردین، بئاتریس ایبو یادداشتی را تحت عنوان “ایران و خشونت دولتی”، در سایت روزنامۀ لیبراسیون منتشر کرد. در این یادداشت که به مناسبت ٣٠٠ روز زندان فریبا عادلخواه منتشر شده آمده است: “فریبا عادلخواه که ناعادلانه و خودسرانه بازداشت شده، قربانی خشونت دولتی (نظام) است”.
نویسنده با اشاره به آزادی رولان مارشال به مناسبت نوروز، گوشزد میکند که این آزادی، در واقع مبادلهای بود با جلال روحالله نژاد که در زندانی در فرانسه نگاه داشته میشد و در خطر استرداد به آمریکا قرار داشت.
اما به نوشتۀ خانم ایبو، حتی آزادی رولان مارشال هم با خشونت همراه بود: زندانبانان وسائل شخصی مارشال، و حتی تلفن موبایل و کتابها و کامپیوترش را به او پس ندادند. آنها اعمال فشار بر زندانی را تا آخرین لحظات ادامه دادند و نگذاشتند که مارشال قبل از عزیمت به فرانسه با فریبا عادلخواه دیدار کند.
اما این خشونت دولتی به عقیدۀ نویسندۀ یادداشت، بیمعنا یا بیهوده نیست، بلکه ادامۀ منطقی ده ماهی است که طی آن حقوق اولیۀ عادلخواه و مارشال پایمال شد: آنان با اتهام واهی جاسوسی بازداشت شدند اما این اتهام بعداً پس گرفته شد؛ آنان طی هفتهها مخفیانه در حبس بودند بدون اینکه به خانوادهها یا مقامات فرانسوی اطلاعی داده شود و بالاخره تصمیم دادگاهی که در ماه دسامبر ٢٠١٩ حکم آزادی آنان با قرار وثیقه را صادر کرد، بود هیچگاه اجرا نشد.
علاوه بر این، با اینکه فریبا عادلخواه تابعیت فرانسوی دارد اما هیچیک از مفاد کنوانسیون وین در مورد وی رعایت نشد و از جمله نتوانست از ملاقات قانونی با نمایندگان کنسولی فرانسه برخوردار شود.
اما بئاتریس ایبو میافزاید که هولناکتر از همۀ این نوع خشونتها، شکنجههای روحی است که فریبا عادلخواه و رولان مارشال تحمل کردهاند: بازجوییهای طاقتفرسا یا محرومیت از خدمات درمانی در مورد عادلخواه و یا حبس انفرادی در مورد رولان مارشال از جمله این شکنجههای روحی است.
خشونت در بطن نظام
بئاتریس ایبو که تاکنون برای آزادی همکارانش بسیار تلاش کرده در ادامۀ یادداشت تأکید میکند که همۀ این خشونتها، “خشونت حکومت ایران است”. او مینویسد: نظام جمهوری اسلامی فقط از طریق نهادهای رسمیاش قابل فهم نیست و فراتر از آن باید روابط اجتماعی، روابط قدرت، رقابتهای خشن گروههای قدرت و حتی خشونت در میان قشرهایی از جامعه را عمیقاً درک کرد.
بئاتریس ایبو سپس در توضیح ماهیت سپاه پاسداران مینویسد: سپاه بخشی از مجموعه است و پدیدهای را تشکیل میدهد که فریبا عادلخواه به آن “قدرت وارونه” عنوان داده بود: سپاه فراتر از اختیارات قانونی و حتی خارج از قواعدی عمل میکند که جمهوری اسلامی خود آنها را برساخته است. بدین ترتیب سپاه حتی نهادهای جمهوری اسلامی را متزلزل میکند و یا به تعبیر عادلخواه “واژگون” (یا وارونه) میکند، اما در عین حال در مقام یک عنصر اساسی، و روز به روز در مرکزیت حکومت باقی میماند. به عقیدۀ نویسنده، قدرت سپاه از “بیرون” سرچشمه نمیگیرد، بلکه زاییدۀ شرایط کلی نظام و روابط روزمره است و در درون همه ساختارهای کوچک و رفتارهای بیاهمیت ریشه دارد. شاید به همین دلیل است که خشونتی که به چشم نمیآید، خشونتهای بی سروصدای روزمره، بسیار مخربتراز خشونتهای فیزیکی و علنی است.
نویسنده با ذکر مثالهایی میگوید: زندگی روزمره در زندانهای ایران، گذشته از شکنجۀ فیزیکی، جهنم واقعی است: دسترسی نداشتن به قلم و کاغذ، اجازه یافتن برای تلفن کردن و سپس قطع نابهنگام و بدون دلیل تماس، دادن امکانات یا ابزار روزمره به زندانیان فقط بر حسب اخلاق یا خلق و خوی (حسابشدۀ) زندانبان، محروم کردن زندانی مبتلا به آرتروز از میز و صندلی، اجازۀ مطالعه به زندانیّ که جز مطالعه هیچ نوع فعالیت اجتماعی ندارد و سپس یکباره او را محروم کردن…
عادلخواه و مارشال: زندانی به خاطر استقلال علمی و حرفهای
بئاتریس ایبو با اشاره به اعتصاب غذای فریبا عادلخواه و تحصنش در فضاهای عمومی زندان، مینویسد: زندانی “پررو”یی که دست به چنین کارهایی بزند، البته از کتاب یا دیگر امکانات محروم میشود. او میافزاید: شاید این نکات جزیی چندان هولناک به نظر نرسد اما همین جزییات، زندان را به عمیقترین نوع خشونت تبدیل میکند.
بئاتریس ایبو میافزاید که کسانی مثل عادلخواه یا رولان مارشال “زندانی علمی” محسوب میشوند. آنان فقط به این دلیل به زندان افتادهاند که وظیفۀ علمی خود را با دقت و با بیطرفی به انجام رسانده و اهل مماشات یا “امتیاز دادن” هم نبودهاند. همین رفتار سبب شده که عادلخواه و رولان مارشال با اکثر روشنفکران “دستگاهی” و طرفدار رژیم و یا برعکس، با روشنفکرانی که همیشه موضع مخالف دارند، متفاوت باشند.
بئاتریس ایبو در پایان تأکید میکند که عادلخواه و رولان مارشال روشنفکران “غیرمتعارف” و غیرمعمولاند و شاید بزرگترین جرم فریبا عادلخواه از نظر جمهوری اسلامی، حضور او در قم و در کلاسهای فقه اسلامی بوده باشد، جایی که قاعدتاً منحصر به مردان است.
منبع: سایت رادیو بین المللی فرانسه به زبان فارسی، ۳۱ مارس ۲۰۲۰