بازه زمانی سالهای ۱۳۹۲تا ۱۳۹۹
بخش اول
نبض اعتراضات کارگری، تند میزند! هفت تپه، هپکو، آذرآب؛ نامهایی آشنا در جنبش اعتراضی سالیان اخیر ایران هستند. اما آیا اعتراضات کارگری تنها به همین مجتمعهای صنعتی محدود شده است؟ آنهایی که اخبار اعتراضات کارگری را دنبال میکنند، پاسخی صریح به این پرسش دارند. خیر! در گزارش پیش رو با در نظر گرفتن مولفههایی چون گستردگی اعتراضات ، زمینه و علت بروز آنها به شناسایی و ترسیم نقشه کانونهای بحران در حوزه کارگری پرداختهایم.
به گزارش تارنمای داوطلب؛ آمار و گزارشهای متعددی وجود دارد که نشان میدهد، تحرکات و اعتراضات کارگری در فاصله سالهای ۹۲ تاکنون ، در پی وخیم شدن بحران اقتصادی و گسترده شدن شکاف طبقاتی، عقب افتادگی دستمزد از معیشت و سرانجام عواقب خصوصی سازی فلهای و فساد ساختاری بیش از هر زمان دیگری در جریان بوده است. کانونهای بحران در حوزه کارگری حالا دیگر تنها به بنگاههای اقتصادی محدود نیست و به خصوص در طول سالهای اخیر بخشهای خدماتی و آموزشی نیز به آنها اضافه شدهاند.
بر این اساس و بنابر بررسی های اسنادی انجام شده توسط تارنمای داوطلب ؛ اعتراضات کارگری در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۹ ، در چهار بخش «معادن»، «صنایع»، «خدمات» و «آموزش» ساماندهی شده است. عمدهترین دلیل اعتراضات در بخشهای معدن و صنعت، به تبعات خصوصیسازی ها، تبعیض شغلی و تعویق در پرداخت مطالبات کارگران برمیگردد . در دو بخش دیگر یعنی خدمات و آموزش، علاوه بر عواقب تاثیرگذار برون سپاری بر روابط کارگر-کارفرما ؛ تبعیض در سطوح شغلی، کالایی سازی خدمات، عدم اجرای قوانین و مقررات ، سیاستگذاریهای نامطلوب و تضییع حقوق کارگران به عنوان دلایل اصلی اعتراضات برشمرده شده است.
پراکندگی نقاط بحران در استانها نشان میدهد؛ خوزستان، یزد، اراک، کرمان، اصفهان، قزوین، هرمزگان، بوشهر،بندرعباس، آذربابجان غربی و شرقی، زنجان، گیلان و لرستان از جمله استانهایی هستند که با ضریب بالاتری در بخش صنعت و معدن خبرساز شدهاند. همچنین کارگران در استانهای تهران، لرستان، خوزستان، کردستان، البرز، قزوین،کرمانشاه، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، گیلان ، اصفهان و فارس بیشترین اعتراضات را در بخش خدمات و آموزش سامان دادهاند.
«داوطلب» در یک سلسله گزارش به چند مورد از جریانسازترین اعتراضات کارگری در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۹ پرداخته است. اعتراضاتی که از نظر گستردگی، استمرار در پیگیری مطالبه صنفی، میزان پراکندگی و پوشش رسانهای بیشتر خبرساز شدهاند. از طرفی با در نظر گرفتن عمدهترین دلیل اعتراضات کارگری که به تبعات خصوصی سازی برمیگردد، مراکزی که در این گزارش اعتراضات آنها را مرور میکنیم به صورت بالقوه به عنوان کانونهای بحران کارگری در مناطق مختلف کشور شناخته شده و تکثیر میشوند. در حوزه صنعت گاهی بحران و رکود کار در صنعت مادر مانند صنایع فولاد، پالایشگاهها، تجهیزات و ماشینآلات؛ کلیه صنایع وابسته را تحت تاثیر قرار میدهد و وضعیت کارگران بنگاههای کوچکتر را نیز در غیاب تشکلهای کارگری بحرانیتر میکند.
وضعیت در سایر حوزههای کارگری هم چنین است. در بخش معدن، عواقب پیمانسپاریها و عدم نظارت بر فعالیت معادن واگذار شده به بخش خصوصی، بر زندگی و امنیت شغلی هزاران کارگر شاغل در این معادن که با سختی کار دست وپنجه نرم میکنند، تاثیر منفی گذاشته است.
این در حالی است که در بخش خدمات، رانندگان حمل و نقل جادهای، کارگران خطوط و ابنیه راهآهن، خدمات و فضای سبز شهری، کارگران ساختمانی و کارگزاران مخابرات روستایی تنها نمونهای از حوزههای مختلف خدماتی هستند که پیشرفت بحران در فضای کاری آنها بر سایر حوزههای پیرامونی آنها اثرگذار است.
از طرفی روند پیگیری مطالبات در برخی حوزهها همچون حوزه معلمان و پرستاران که در این گزارش با عنوان «کارگران بخش آموزش» و «کارگران بخش درمان» به آنها اشاره میکنیم، نشان میدهد؛ با وجود برگزاری دهها تجمع اعتراضی و استمرار در روند پیگیری مطالبات، بسیاری از آنها همچنان وصول نشده است و این حوزهها در حال حاضر یکی از اصلیترین کانونهای بحران در جامعه کارگری کشور به شمار میروند.
ترسیم نقشه کانون های بحران در جامعه کارگری ایران با چند هدف عمده و در چند شاخه دنبال میشود:
- شناخت بخشهایی که بیشترین اعتراضات کارگری در آنها برگزار شده
- آشنایی با علل برگزاری اعتراضات کارگری تاکنون
- شناخت روندهای برگزاری اعتراض کارگری تاکنون
- شناخت ظرفیتهای فعلی و پیش بینی بروز اعتراض کارگری در سایر بخشها
بررسیها نشان میدهد؛ فشار تحریمها از یک سو و تبعات رشد افسار گسیخته و بدون ضابطه خصوصیسازی در سالهای اخیر (که البته شروع آنها از سه دهه گذشته آغاز شده) از سوی دیگر، باعث شده همزمان با ایجاد کانالهای رانتی و گسترش فساد اقتصادی در بین مدیران بخشهای واگذار شده، جامعه کارگری با بحران جدی معیشت و تضییع حقوق اولیه در روابط کار مواجه شود. این بحران در سطوح و بخشهای مختلف کارگاهی، خدماتی و آموزشی قابل مشاهده است. حالا مدتهاست که دستمزد (ناکافی و ناعادلانه بودن و تاخیر در پرداخت)، اشتغال (قراردادهای موقت، بیکاری و عدم امنیت شغلی) و نبود تشکلهای مستقل و کارآمد کارگری به سه چالش مهم جامعه کارگری تبدیل شده است.
فعالان کارگری میگویند؛ این سه چالش، در هم تنیده و در ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند. کارگران به دلیل نیاز به کار به قراردادهای موقت در بازار کار تن میدهند. بنابراین اغلب کارگران که تحت قانون کار فعالیت میکنند، اشتغال موقت و غیرقابل اطمینان دارند. آنها بهدلیل ترس از اخراج (نبود امنیت شغلی) به کارهای گروهی و عضویت در تشکلهای کارگری قانونی تمایل نشان نمیدهند؛ زیرا در عین حال تشکلهای موجود را مستقل و کارآمد نمیدانند و معتقدند که انان کارگران را نمایندگی نمی کنند. به همین دلیل چه در تعیین حداقل دستمزد برای تامین معیشت و چه در دستیابی به سایر حقوق صنفی خود از قدرت چانهزنی و مطالبهگریِ برابر با حقوق کارفرمایان برخوردار نیستند.
بررسی نظرات فعالان و کنشگران جامعه کارگری نشان میدهد، طبقه کارگر در هر حوزهای ناگزیر است برای غلبه بر این سه چالش، همزمان در هر سه جبهه تلاش و مبارزه کند. کارگران شاغل و بازنشسته ناگزیرند به هر شکل ممکن در ایجاد و تقویت تشکلهای مستقل خود کوشا باشند و با استفاده از تمامی روزنهها، امکانات، فرصتهای ممکن و تجارب پیشین هیچ فرصتی را برای سازمانیابی و ایجاد محفل و تشکل (سندیکا و اتحادیه و..) از دست ندهند. تشکلهای مستقل باید هم در محلهای کار اعضا و هم در اتحاد و وحدت عمل با دیگر تشکلها، در مبارزه برای دستمزد مناسب و حمایت از اشتغال کارگران بیکار به روشهای مختلف و مناسب مبارزه کنند. آنها باید دولتها را برای ایجاد فرصتهای شغلی و جلوگیری از تعطیلی بنگاهها و اخراج و بیکاری کارگران تحتفشار قرار دهند. هر یک از این سه چالش به تنهایی و بدون توازن با دو مورد دیگر، نمیتواند راهحل مناسب و درازمدت داشته باشد.
بخش دوم
سختی کار در معدن بر هیچکس پوشیده نیست. اما درجه سختی برای کارگران معدن وقتی بالاتر میرود که در ازای ساعتها کار مداوم در تونلهای ناایمن و پرحادثه، نه قراداد کاری با آنها بسته میشود و نه پرداخت مطالبات حقوقی به موقع انجام میشود. در حالی که بخش معدن در سالهای اخیر، بیشتر در حوزه حوادث کار با کشته شدن صدها کارگر خبرساز بوده اما کارگران معادن و پیمانکاریهای فعال در آنها ، بارها با طرح مطالباتی چون لغو قراردادهای موقت، افزایش دستمزد، پرداخت بیمه، پاداش و مزایای سختی کار، اجرای طرح طبقه بندی و افزایش سطح ایمنی و بهداشت کار، به شرایط حاکم بر این بخش اعتراض کردهاند. پرشورترین این اعتراضات کارگری را میتوان در اعتراضات اخیر کارگران زغال سنگ کرمان دید که نشان دهنده افزایش اعتراضات کارگری در این بخش است.
جامعه کارگری شاغل در معادن ایران در حالی روزهای پر التهاب خود را سپری میکند که هدف گذاری وزارت صنعت، افزایش واگذاری ها در بخش معادن و صنایع معدنی به بخش خصوصی است. بر اساس برنامه تدوین شده در بخش معدن ، وزارت صنعت در حوزه بهره برداری و استخراج ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش را مدنظر قرار داده است. آن هم در شرایطی که خبری از جبران عقبماندگی دستمزد از سبد معیشت و تامین امنیت شغلی کارگران با قراردادهای قانونی نیست و شیوع کووید ۱۹ شرایط محیطهای کار را نامناسب و ناامن تر از همیشه کرده است.
ما در دومین بخش گزارش پیش رو به گستردگی ، زمینه و علت بروز اعتراضات کارگران معدن و ترسیم نقشه کانونهای بحران کارگری در بخش معدن پرداختهایم. اعتراضاتی که عمدتا در پی عواقب پیمانسپاریها و افزایش واگذاری معادن به بخش خصوصی بروز کرده و در غیاب تشکلهای کارگری مستقل، بر شدت اعتراضات کارگری در این بخش افزوده است.
تارنمای داوطلب – براساس جدول آماری كه وزارت صنعت، معدن و تجارت در سال ۹۷ منتشر کرد، شمار معادن فعال ایران را افزون بر سه هزار و ۳۰۰ معدن اعلام شده است. این در حالی بود که پیش از این تعداد رسمی اعلام شده از سوی همین منبع، به حدود ۶ هزار معدن فعال میرسید. بدون در نظر گرفتن اینکه چه عواملی منجر به رکود و تعطیلی کار در این معادن شده، از سه هزار معدن فعال در کشور، استان های كرمان ، خراسان رضوی و یزد به ترتیب با ۳۹۶، ۳۷۰ و ۲۸۸ معدن بالاترین تعداد معادن فعال را به خود اختصاص دادهاند. استان های كهگیلویه و بویر احمد، گیلان و بوشهر به ترتیب با هفت، هفت و هشت معدن، كمترین سهم معادن فعال را دارند و استان های ایلام و گلستان به همراه منطقه ویژه اقتصادی ماكو، هر یك ۱۱ معدن فعال دارند. معادن برتر در بخش سنگ تزئینی نیز در ۶ استان آذربایجان شرقی و غربی، كرمان، یزد، اصفهان، مركزی و لرستان قرار دارد. براساس برآورد های وزارت صنعت، سهم بخش معدن از تولید ناخالص داخلی در چارچوب ششمین برنامه توسعه کشور از ۱.۱ درصد کنونی به ۱.۵ درصد ارتقا می یابد و با احتساب سهم پنج درصدی صنایع معدنی، برآوردها بیشتر می شود.
برمبنای گزارشهای منتشر شده ؛ سیاست وزارت صنعت، معدن و تجارت کاهش ریسک و مخاطره سرمایه گذاری برای مردم (بخش خصوصی) در بخش معدن است و بر روی رونق بخشیدن به فعالیت معدنی تمرکز دارد. تداوم این سیاستها که در سالهای اخیر بیشتر از هر زمانی دیگری دنبال شده، با توجه به کارنامه دولت در واگذاری کارها به بخش به اصطلاح خصوصی و به گفته ناظران «خصولتی»، باعث ایجاد رانت و فساد اقتصادی و از سوی دیگر نگرانی و تهدید امنیت شغلی کارگران شاغل در بخش معدن شده است.
مرکز آمار ایران در سال ۹۵ تعداد شاغلان در چهار هزار و ۹۱۳ معدن در حال بهره برداری را بالغ بر ۹۳ هزار و ۴۸۶ نفر اعلام کرد که بالاترین جمعیت شاغل در دوره ۹۵- ۱۳۸۸ محسوب میشود. بخشی از این جمعیت در معادن زغال سنگ، سنگ آهن و سنگ های تزیینی و صنایع معدنی وابسته به این بخشها فعالیت میکنند که بیشترین بحرانهای کارگری را در سالهای اخیر تجربه کردهاند. طبق آخرین گزارشهای رسمی معادن سنگ تزئینی و زغال سنگ، حادثهسازترین معادن کشور هستند. در طول دهههای مختلف کشتهشدگان معدن آمار قابل توجهی را بهخود اختصاص میدهند، اما شاید بتوان گفت مهمترین و بزرگترین فاجعههای معدنی در ایران مربوط به دهه ۹۰ و سال۹۶ با مجموع ۷۸ کشته در بخش معدن است که انفجار معدن زمستان یورت آزادشهر استان گلستان در تاریخ ۱۵آبان ۹۶ فاجعهبارترین آنها بود و موجب کشته شدن کارگر شد. بنابر گزارشی که چندی قبل روزنامه همشهری منتشر کرد؛ در دهه۹۰ بیش از ۳هزار حادثه در معادن کشور رخ داده که موجب آسیبدیدگی حدود ۱۳هزار کارگر و کشته شدن بیش از ۴۳۰معدنچی شده است.
مهمترین اعتراضات کارگران معادن زغال سنگ
گروه معترضان: کارگران شاغل در معادن زغال سنگ در استانهای کرمان، خراسان جنوبی، یزد و در شهرهای زرند، راور،کوهبنان ،کرمان ، بافق، طبس، سرخس و…
گستردگی اعتراضات: کارگران در معادن مختلف کرمان از جمله شرکت معدنجو در زرند، معدن چشمه پودنه، معدن همکار، در خراسان جنوبی معدن نگین طبس، در خراسان رضوی آق دربند سرخس و در یزد چادرملو، سنگ آهن بافق و کوشک بافق اعتراضات گستردهای برگزار کردند . این اعتراضات در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۹ در مقاطع مختلفی تجمع اعتراضی صنفی برپا کردند. آخرین مورد این اعتراضات به اعتراض کارگران معادن زغال سنگ کرمان در بهار ۹۹ برمیگردد.
علت اعتراضات: عدم افزایش دستمزد، تعویق در پرداخت مطالبات (بیمه،مزایا،سختی کار)، عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، عدم رعایت بهداشت و ایمنی کار و جان باختن تعداد زیادی از کارگران در حین کار
مطالبات: لغو پیمانسپاریها، افزایش دستمزد، اجرای طرح طبقهبندی، بالابردن سطح ایمنی معادن
روشهای اعتراض: اعتصاب، تجمع و تحصن در برابر ادارات دولتی
وضعیت پیگیری مطالبات: با وجود اعتراضهای مکرر کارگران در سطوح مختلف شغلی، همچنان
بسیاری از کارگران معادن زغال سنگ با ناامنی شغلی، تعویق در پرداخت مطالبات وحوادث کار مواجه هستند. پاسخ به مطالبات آنها عموما مقطعی بوده و تاکنون منجر به تغییری در میزان برونسپاریها، قراردادهای کار و ایجاد امنیت شغلی نشده است.
شرکت زغال سنگ کرمان که از شرکتهای زیر مجموعه صندوق بازنشستگی فولاد است، چند سالی است که با برون سپاری کار معادن به پیمانکاران، آنان را در معرض تهدید امنیت شغلی قرار داده است. در سالهای گذشته بارها کارگران معادن مختلف کرمان، در اعتراض به دستمزدهای پایین، عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، سختی و شرایط نامناسب کار اعتراضاتی برگزار کرده بودند. چندی قبل اما، دامنه این اعتراضات گسترده تر شد. ماجرای بورسی شدن زغال سنگ کرمان به واسطه ورود شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی فولاد، دالاهو، صدای اعتراض کارگران را بلندتر کرد. کارگران معتقد بودند، با این کارشرکت دالاهو با اختیارات بیشتر میتواند در مورد لغو یا تمدید قراردادهای کارگران تصمیم بگیرد و تعداد زیادی از کارگران در معرض اخراج قرار میگیرند. تجربه کار با پیمانکاران در برخی از معادن این شرکت شرایط استثمارگونهای را برای کارگران ایجاد کرده است که علاوه بر نداشتن امنیت شغلی به لحاظ ایمنی نیز در شرایط نامناسبی قرار دارند. هر سال تعدادی از کارگران این معادن دچار آسیبهای بدنی و ضایعات نخاعی میشوند.
مجموع این اتفاقات باعث شد که معادن زغال سنگ تبدیل به یکی از کانونهای اصلی اعتراضات کارگری در ایران شوند. در خبرسازترین اعتراضات سالهای اخیر، کارگران شرکتهایی چون معدنجو، چشمه پودنه، همکار، کوهبنان و شماری دیگر از معادن این استان در دورههای زمانی مختلفی اقدام به برگزاری تجمعات صنفی کردند. در فاصله سالهای ۹۳ تا ۹۴ شدت اعتراضات بیشتر، اما دامنه آنها محدود به چند مجموعه خاص میشد. سرانجام افزایش تعداد حوادث کار در معادن، ناامنی شغلی و معیشتی در پی خصوصیسازی معادن و در نهایت بحرانهای اقتصادی ناشی از شیوع کووید ۱۹، منجر به شکلگیری بزرگترین اعتراض کارگری در معادن زغال سنگ در سال ۹۹ شد.
در آخرین مورد، اول اردیبهشت ۹۹ بود که کارگران معادن زغال سنگ کرمان به واگذاری شرکت به بخش خصوصی معترض شدند و دست از کار کشیدند و در ۴ شهر کرمان، کوهبنان، راور و زرند تجمع کردند. گروهی از آنها به اتفاق خانوادههایشان، شبها را در چادر سپری میکردند تا ۲۴ ساعته در تحصن حاضر باشند.
سه هزار کارگر این استان بهخصوصیسازی معترض بودند، چراکه نگران از دست رفتن امنیت شغلیشان شدند. آنها چند خواسته مشخص داشتند؛ اول تضمین امنیت شغلی با تبدیل قراردادها، دوم افزایش حقوقها براساس ضریب شغلی که با توافق کارگران تعیین میشود ، سوم عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و چهارم هم جلوگیری از فروش سهام شرکت در بورس. . بعلاوه اعتراض کارگران زغال سنگ کرمان به پرداخت نکردن دوبرابری حق بیمه در مشاغل سخت و زیانآور و بازنشستگی پس از ۲۰سال کار بجای ۱۵ سال است. مطالباتی که در کنار تضمین ایمنی و بهداشت کار، خواسته کارگران بسیاری از معادن زغال سنگ کشور است.
اعتراضات معادن سنگ آهن
اعتراضات کارگران معدن چادرملو یزد(پیمانکاری آسفالت طوس، پیمانکاری بهاوند باراد)
گروه معترضان: کارگران پیمانی
گستردگی اعتراضات: کارگران در فاصله سالهای ۹۳و ۹۴ تجمعات اعتراضی و صنفی گسترده ای برپا کردند و سپس در سال ۹۸ مجددا در پی عدم وصول برخی مطالبات به صحنه اعتراضات بازگشتند.
علت اعتراض: عمدهترین خواستههای کارگران معدن چادرملو در سالهای اخیر، «اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و لغو حکم اخراج دبیر انجمن صنفی کارگران چادرملو» بوده است.
روشهای اعتراض: اعتصاب و توقف تولید، تجمع در محل کارخانه، نامه به نمایندگان مجلس
وضعیت پیگیری مطالبات: کارگران چادرملو در فاصله سالهای ۹۳تا ۹۴ بیشترین اعتراضات کارگری را برگزار کردند و بعد از آن با تحقق برخی مطالبات از جمله اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، افزایش دستمزدها و ابقای انجمن صنفی کارگری خود، چندان خبرساز نبودند تا اینکه مجددا در زمستان ۹۸، تازه ترین دور اعتصاب و تجمع صنفی خود را در اعتراض به تعویق در پرداختها و عدم اجرای کامل طرح طبقه بندی و همچنین زمزمههایی مبنی بر تعطیلی معدن و روبه اتمام بودن ذخایر آن برپا کردند.
معدن سنگآهن چادرملو، بزرگترین تولیدکننده کنسانتره سنگآهن در ایران است و در ۱۸۰ کیلومتری شهر یزد قرار دارد. حدود پنج هزار کارگر در معدن چادرملو به طور مستقیم کار میکنند که در بخشهای سایت صنعتی، سنگشکن، خط کوه، بخشهای آزمایشگاهی و کارگاهی فعالیت میکنند و معیشت ۱۲ هزار نفر به این معدن وابسته است. دستمزد نامناسب با شرایط کار و عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل باعث شد که کارگران معدن چادرملو (پیمانکاری آسفالت طوس) یکی از بزرگترین اعتراضات کارگری را در سالهای ۹۲ و ۹۳شکل دهند. تجمعاتی که با حضور بیش از ۲۰۰۰ کارگر در اعتراض به دستمزد ناعادلانه و اخراج بهرام حسنی نژاد دبیر انجمن صنفی کارگری این شرکت پیمانکاری آغاز شد، به اعتصاب کارگری گسترده ای علیه عواقب «برون سپاری کار» به شرکتهای پیمانکاری کشیده شد.
با شکایت مدیرعامل مجتمع چادرملو دست کم ۳۰ نفر از کارگران مورد محاکمه قضایی قرار گرفتند. یک سال بعد، دبیر انجمن صنفی کارگری این مجتمع از تمامی ۷ اتهام وارد شده تبرئه شد و قرار منع تعقیب در خصوص او صادر شد. تجربه کارگران چادرملو در سازماندهی اعتراض بزرگ صنفی که الویت آن استقلال تنها نهاد صنفی کارگری این مجتمع و اجرایی شدن طرح طبقه بندی مشاغل بود، تجربه ای موفق در روند مبارزات صنفی کارگری است. بیش از ۶۰۰ تن از کارگران این مجتمع، یک سال بعد از این اعتراض صنفی پای طوماری را امضاء کردند که طی آن خواستار بازگشت به کار بهرام حسنی نژاد دبیر انجمن صنفی چادرملو شده بودند. آنها سرانجام توانستند طرح طبقه بندی مشاغل (ماده ۴۸ قانون کار) را در این مجتمع اجرایی کنند و امروز این کارگران نسبت به دیگر معادن دستمزد به نسبت بالاتری دارند. هرچند که بنابر گزارشهای منتشر شده شرکتهای پیمانکاری که اخیرا به این شرکت معدنی وارد شدهاند، بازهم از اجرای طرح طبقه بندی مشاغل سر باز میزنند. سال گذشته(۹۸) ، اعتصاب سه روزه ۳۰۰ نفر از کارگران معدن چادرملو و دادن مهلت یکماهه آنها به کارفرما خبرساز شد تا نشان دهد چادرملو هنوز کانون بحران کارگری است. کارگران اعلام کردند که خاتمه موقت اعتراضات معدن منوط به اجرای طرح طبقه بندی مشاغل بر اساس الزامات و بایدهای قانونی و نیز افزایش مزایای مزدی، همسانی مزایای مزدی با دیگر کارگران رسمی است. با حضور کارفرما در جمع کارگران معترض و وعده شفاهی به کارگران مبنی بر پیگیری مطالبات، کارگران به کار بازگشتند. قرار شد با حضور نماینده کارگران کمیته ای تشکیل شود که اشکالات طرح طبقه بندی مطرح و رفع شود.
اعتراضات کارگری در معدن سنگ آهن بافق
گروه معترضان: کارگران دارای قرارداد موقت و پیمانی
گستردگی اعتراضات: اعتراضات در بهار و تابستان ۹۳در محل کارخانه و معدن سنگ آهن بافق در جریان بود
علت اعتراض: عمدهترین خواستههای کارگران معدن سنگ آهن بافق، لغو خصوصیسازی، واگذاری سهام معدن به مردم بافق، اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور
روشهای اعتراض: اعتصاب و توقف تولید، تجمع در محل معدن و ادارات دولتی
وضعیت پیگیری مطالبات: کارگران سنگ آهن بافق، بزرگترین اعتراض کارگری خود را در سال ۹۳سامان دادند و طی آن خواستار ایجاد امنیت شغلی برای کارگران و لغو خصوصیسازی این معدن شدند.
عنوان اولین اعتراض صنفی طولانی پس از انقلاب را را میتوان به اعتراضات صنفی کارگران سنگ آهن بافق نسبت داد. اعتراضی که پای وزیر کار را هم به بافق باز کرد. حدود ۵ هزار کارگر معدن سنگ آهن بافق که نیمی از آنها قرارداد مستقیم و مابقی به صورت پیمانی در این معدن مشغول به کار بودند، در بهار و تابستان ۹۳در اعتراض به خصوصی سازی معدن اعتصاب و تحصن کردند.
گرچه پیشینه اعتراضات کارگری در معدن سنگ آهن بافق به سال ۷۹ و در اعتراض به خصوصیسازی آن برمیگردد اما در سال ۹۳، ۷۱ و نیم درصد سهام شرکت سنگ آهن مرکزی ایران به صندوق بازنشستگی فولاد واگذار شد و پس از آن واگذاری باقی سهام این شرکت به شرکت فولاد خوزستان نیز در دستور کار قرار گرفت. در پی این واگذاری ها بود که کارگران در روزهای ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت سال ۹۳دست به اعتصاب زدند و این اعتصاب مقدمه اعتصاب ۴۰ روزه پنج هزار کارگر معدن از ۲۷ اردیبهشت تا سوم تیر بود. کارگران خواستار توقف خصوصی سازی در این معدن بودند.
این اعتصاب با بازداشت و پرونده سازی برای تعدادی از کارگران همراه شد، پای وزیر وقت کار را به بافق باز کرد و در نهایت با لغو موقت خصوصی سازی معدن و وعده دولت مبنی بر تحقق مطالبات کارگران در تاریخ ۴ تیر پایان یافت و کارگران دو ماه به دولت مهلت دادند تا برای تعیین سرنوشت نهایی سهام این معدن فکری کند.
اما کمتر از یک ماه بعد، دور جدید اعتراضات آغاز شد. این بار کارگران معدن سنگ آهن بافق در اعتراض به صدور حکم بازداشت ۱۸ نفر از همکارنشان اعتصاب را آغاز کردند. ابتدا پلیس ۲ کارگر معدن سنگ آهن بافق را در پی شکایت کارفرما بازداشت کرد اما تلاشش برای بازداشت ۱۶ کارگر دیگر به نتیجه نرسید و ۱۶ کارگر دیگر پس از همراهی سایر کارگران برای توقف تولید به معدن پناه آوردند. ایلنا در همان زمان گزارش داد که در مذاکرات میان پلیس و نماینده کارگران، پایان اعتراض صنفی کارگران به لغو حکم بازداشت هر ۱۸ کارگر منوط شد و جانشین فرمانده نیروی انتظامی یزد تلویحا با خواسته کارگران موافقت کرد اما بر خلاف وعده داده شده، ماموران یگان ویژه ۵ کارگر از همان لیست ۱۸ نفره را بازداشت کردند.
پس از بازداشت این کارگران، خانوادههای آنان در مقابل دفتر کارفرما تحصن کردند و اعلام کردند تا آزاد نشدن آنها به تحصن خود ادامه میدهند. این تحصن با قول مدیرعامل سنگ آهن بافق مبنی بر پس گرفتن شکایت، سرانجام به مقابل فرمانداری بافق کشیده شد. سرانجام بعد از حدود دوهفته تحصن و اعتراض کارگران و خانوادههای آنان، کارگران بازداشتی آزاد شدند اما نه تنها سرنوشت نهایی سهام سنگ آهن بافق مشخص نشد، بلکه با شکایت دولت از ۹ کارگر فعال در اعتراضات برای آنان پروندههای قضایی تشکیل شد و آنها چندبار به دادگاه احضار شدند.
اعتراضات کارگران فصلی معدن طلای آقدره تکاب
گروه معترضان: کارگران فصلی معدن طلای آقدره
گستردگی اعتراضات: اعتراضات کارگران فصلی در دو مقطع سال ۹۳و سال ۹۶ جریان داشت
علت اعتراض: عمدهترین خواستههای کارگران معدن طلای آقدره بیکارسازی و فعالیت غیربومیها در معدن
مطالبات: اشتغال، فعالیت بومیها در معدن، رعایت ایمنی و بهداشت کار در معدن و روستای آقدره
روشهای اعتراض: تجمع در محل معدن
معدن طلای «آقدره» تکاب در آذربایجان غربی با تولید سالانه بیش از دو میلیون تن سنگ طلا، دومین معدن طلای کشور به شمار میرود. «آقدره» نام روستایی است که نامش با شلاقخوردن ۱۷ کارگر معترض معدن طلا روی زبانها افتاد. منطقهای محروم و کردنشین دارای حدود ۱۸۰ خانوار که از طریق کار در معادن طلای منطقه یا اشتغال به کارهایی همچون کشاورزی، دامداری و قالیبافی امرار معاش میکنند. کردهای مهاجر از ابتدا در این روستای نزدیک شهرستان تکاب آذربایجانغربی ساکن شدهاند.
اعتراضات ۳۵۰ نفر از کارگران فصلی معدن طلای آقدره در آذربایجان غربی در سال ۹۳، در واکنش به بیکاری و فعالیت غیربومی ها در معدن، منجر به پرونده سازی برای کارگران معترض شد و ۱۷ نفر از آنها به اتهام «ممانعت و بازداشتن مردم از انجام کسب و کار با ایجاد هیاهو و جنجال»، «توهین به نگهبان شرکت»، «تخریب لباس و توقیف غیر قانونی نگهبان» و «تخریت عمدی تابلوی شرکت» با شکایت کارفرما و مدعی العموم محکوم شده و شلاق خوردند. ماجرا از این قرار بود که اوائل دی سال ۹۳ شرکت پیمانکاری «پویا زرکان» ، ۳۵۰ کارگر فصلی این معدن را که ۱۰ سال سابقه کار داشتند، اخراج کرد. کارگران خواستار مذاکره و بازگشت به کار شدند اما مدیریت نپذیرفت. روز ۶ دی کارگران در محوطه معدن تحصن کردند. در شامگاه تحصن، سه تن از کارگران تحت فشار روحی اقدام به خودکشی کردند، اما نجات یافتند. دستگاه قضایی با شکایت کارفرما علیه ۱۷ کارگر معدن اعلام جرم کرد. در یکی از پروندهها هشت کارگر به ایجاد هیاهو و جنجال، توهین به نگهبان و ضرب و شتم او، ممانعت از کسب و کار و تخریب عمدی متهم شدند. متهمان ردیف اول تا پنجم به ۱۰۰ ضربه شلاق و ۳۷ ماه حبس تعزیری و متهمان ردیف ششم تا هشتم به ۵۰ ضربه شلاق و ۳۷ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. ۹ کارگر نیز در پرونده دوم به ممانعت از کسب و کار و ایجاد هیاهو متهم و به ۳۰ ضربه شلاق و حبس و ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شدند. اما با گذشت شاکی خصوصی حکم حبس آنها به اجرا در نیامد و به قید وثیقه آزاد شدند.خرداد ۹۵ حکم شلاق ۸ کارگر معدن و یکی از اهالی روستا اجرا شد و خبر آن واکنشهای گستردهای را برانگیخت.
اعتراضات در منطقه آقدره ، سه سال بعد از این اتفاق مجددا آغاز شد. اهالی و کارگران فصلی آقدره اولیاء، وسطی و سفلی در اعتراض به بیکارسازی کارگران و افزایش تعداد غیربومی ها در شرکت، این بار به همراه خانواده هایشان دست به اعتراض زدند و در مقابل درب این شرکت تجمع اعتراضی برپا کردند. این تجمع با برخورد نیروی انتظامی به خشونت کشیده شد و بازهم به پرونده سازی علیه معترضین انجامید. با حکم دادگاه، ۷ کارگر معترض به ۲۱ ماه حبس تعزیری و ۵ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدند. آخرین بار هم پس از شیوع کرونا، کارگران معدن آق دره اعتراض خود را به عدم تغییر شیفت ها و ساعات کاری، عدم تخصیص محلولهای ضدعفونی کننده برای مصارف حفاظت فردی، حضور شش روز در هفته در محل کار با وجود کرونا، ارتباط زیاد کارگران با یکدیگر و نگرانی از خطر شیوع کرونا رسانه ای کردند.
گفتنی است آذربایجان غربی، بزرگترین معدن طلای خاورمیانه به نام «زرشوران» را در اختیار دارد که در شهر تکاب و در نزدیکی معدن طلای آقدره قرار دارد. حجم بالای تخریب محیط زیست ، نابودی تقریبی زمینهای کشاورزی و دامداری در منطقه در نتیجه فعالیت این معادن باعث شده، اهالی و کارگران چاره ای جز تلاش برای به دست آوردن موقعیت شغلی در معادن این شهر نداشته باشند.
اعتراضات کارگران معادن ذغال سنگ البرز شرقی در شاهرود
گروه معترضان: عمدتا کارگران پیمانی
گستردگی اعتراضات: اعتراضات کارگران از سال ۹۳و پس از واگذاری به بخش خصوصی شدت گرفت . در فاصله سالهای ۹۳تا ۹۸ در این معادن حداقل ۱۵ تجمع اعتراضی برپا شده است.
علت اعتراض: تعویق در پرداخت مطالبات حقوق و مزایا و عیدی ، سوءمدیریت و عدم نظارت بر ایمنی و بهداشت کار .
مطالبات: پرداخت به موقع حقوق و مزایا، پاداش بازنشستگی، بیمه و سختیکار، افزایش خدمات رفاهی در معادن و رعایت بهداشت و ایمنی کار
روشهای اعتراض: تجمع در محل شرکت و ادارات دولتی
شرکت معدنی زغال سنگ البرز شرقی، فعالیت اکتشافی خود را از سال ۱۳۴۹ آغاز و از سال ۱۳۵۱ به موازات ادامه فعالیت اکتشافی بهطور رسمی شروع به بهرهبرداری کرد. حوزه فعالیت شرکت معادن ذغالسنگ البرز شرقی در شرق سلسله جبال البرز (از شمال شهرستان دامغان در استان سمنان تا جنوب شهرستان مینودشت واقع در استان گلستان) به طول ۲۲۰ کیلومتر گسترش دارد و در مجموع حدود ۵۵ معدن در استان سمنان را تحت پوشش خود قرار داده است. در حال حاضر بیش از نیمی از فعالیت این شرکت در اختیاز پیمانکاران است.
حدود هزار و ۳۰۰ کارگر در معادن ذغال سنگ شرکت البرز شرقی مشغول بهکار هستند که از زمان واگذاری زمینها این مجتمع با مشکلاتی مواجه شده و بارها دست به اعتراض زده اند. بنابر گزارشهای منتشر شده، مشکلات ریشهای کارگران معادن طزره شهرستان دامغان زمانی شروع شد که در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و سیاست خصوصیسازی، ۹۵ درصد از سهام معادن این شرکت در سال ۹۳ به ذوب آهن اصفهان واگذار و پنج درصد باقی مانده نیز طبق قانون، بجای سهام عدالت بصورت سهام ترجیحی به کارگران و کارکنان شرکت تعلق گرفت . در مرحله بعد از این واگذاری، زمین شرکت نیز به مزایده گذاشته شد که در نهایت شهرداری شاهرود برنده آن شد که اعتراضاتی را از سوی کارگران در پی داشت.
کارگران معادن ذغال سنگ البرز شرقی که فعالیت آنان جزء سخت و زیانآورترین مشاغل محسوب میشود در طول سالهای اخیر بارها برای رفع مشکلات خود مجبور به تجمع در مراکز دولتی شهرستانهای شاهرود و دامغان شدهاند ولی باوجود دیدار نمایندگان آنها با مسئولان شرکتی، فرمانداران، نمایندگان مجلس و حتی وزیر صنعت و معدن گرهای از مشکلات آنان باز نشده است.
اعتراضات کارگری در معدن مس سرچشمه
گروه معترضان: کارگران قراردادی، پیمانی و شرکتی
گستردگی اعتراضات: اعتراضات کارگران از سال ۹۳و پس از برونسپاری فعالیتها به پیمانکاران شدت گرفت و در طول سالهای گذشته ادامه داشته است.
علت اعتراض: تبعیض شغلی و تضضیع حقوق کارگران پیمانی و قراردادی
مطالبات: استخدام رسمی ، لغو قراردادهای موقت، لغو برونسپاریها
روشهای اعتراض: تجمع در محل شرکت ، ادارات دولتی استان، وزارت صنعت و مجلس شورای اسلامی
موضوع مهم اعتراض این کارگران قراردادی، پیمانی و شرکتی مس سرچشمه تبعیضهای شغلی میان آنها و دیگر کارگران قرارداد مستقیم این معدن است. کارگران در برابر کار برابر دستمزد برابر میخواهند و به سطح نازل دستمزدها و تهدید دائمی به اخراج اعتراض دارند.
خواست مهم آنها استخدام رسمی در معدن است. قراردادهای کار میان کارگران و کارفرمایان عمدتاً یک ماهه یا چند ماهه است و عموما نیز از طریق شرکت های پیمانکاری صورت گرفته است. طی این مدت علیرغم اعتراضات پرشمار کارگران برای حذف نقش پیمانکاران و بستن قرارداد مستقیم با خود کارخانه مس سرچشمه ، نه فقط این خواست و قطعی کردن امر استخدام کارگران محقق نشده ، بلکه تعداد قراردادهای منعقد شده با شرکت های پیمانی نیز طی این سال ها افزایش یافته است و در عوض از شمار کارگرانی استخدامی شرکت مس کاسته شده است.
این کارگران از سال ۹۳به این سو، بارها در اعتراض به این وضعیت در کرمان تجمع اعتراضی برپا کرده اند و گاهی هم اعتراض خود را به تهران و مقابل وزارت صنعت و مجلس شورای اسلامی آورده اند.
اعتراضات کارگران معدن سنگرود (رودبار)
گروه معترضان: کارگران قراردادی، پیمانی و شرکتی
گستردگی اعتراضات: اعتراضات کارگران در سال ۹۳و پس از جدی شدن موضوع انحلال معدن شدت گرفت
علت اعتراض: زمزمه انحلال معدن و بلاتکلیفی کارگران
مطالبات: تعیین تکلیف وضعیت کارگران و استمرار فعالیت معدن، پرداخت مطالبات معوقه
روشهای اعتراض: تجمع در محل معدن ، ادارات دولتی استان، سازمان توسعه معادن و مجلس شورای اسلامی
وضعیت پیگیری مطالبات: کارگران بارها در سال ۹۳برای تعیین تکلیف وضعیت خود و استمرار فعالیت معدن از رودبار در گیلان به پایتخت آمدند. اما در نهایت معدن سنگرود تعطیل شد.
زمستان ۹۲ بود که موضوع غیر اقتصادی بودن معدن زغال سنگ البرز غربی و اتمام ذخایر آن از سوی سازمان توسعه و ونوسازی معادن و صنایع معدنی ایران مطرح شد. البته مسئله تعطیلی این معدن ابتدا در سال ۸۵ مطرح شده بود که پس از مسافرت کارگران به تهران و برپایی تجمعاتی، این اقدام از برنامه دولت احمدینژاد کنار گذاشته شد.
کارگران چه در سال ۸۵ و چه بعدتر در سال ۹۲، مساله اتمام ذخایر را شایعهای بیش ندانستند .آنها ادعا میکردند که این معدن همچنان سرشار از ذخیره معدنی ذغال سنگ است و این تنها حقهای از سوی دولت برای واگذاری معدن به بخش خصوصی است. از طرفی آنها اعلام میکردند در صورت تعطیلی معدن زغال سنگ، بالغ بر ۴۲۵ کارگر بیکار خواهند شد که بسیاری از آنها در شرف بازنشستگی قرار دارند و در صورت تعطیلی معدن با بیکاری قرار میگیرند.
گزارشها نشان میداد؛ بالغ بر ۵۰ درصد این افراد که در آستانه بیکاری قرار میگیرند همان مردمی هستند که دو دهه قبل از آن در اثر وقوع زلزله رودبار خانه و زندگی خود را از دست دادهاند و از این بابت هم هنوز بلاتکلیف بودند. معدن زغال سنگ البرز غربی تنها منبع در آمدی اهالی بیش از ۵۰ روستا در دو منطقه «فاراب» و «خورگام» بود که در صورت متوقف شدن تولید آن، علاوه بر خانوادههای کارگری سایر اهالی منطقه نیز شرایط بد اقتصادی را متحمل میشدند.
با توافق بین نمایندگان کارگران و مدیرعامل و نیز رایزنی مقامات استانی و برخی نمایندگان خبر رسید که موضوع انحلال معدن که وزارت صنعت سخت در پی آن بود با مصوبه شورای تامین استان گیلان تا سال ۹۵ متوقف شده است. اما چند ماه بعد کارگران در اعتراض به تعویق در پرداخت مطالبات حقوقی و قطعی نشدن موضوع انحلال معدن تجمع صنفی برپا کردند. کارگران معترض اعلام کردند؛ دولت باید تکلیف نهایی کارگران البرز غربی را که دارای سوابق بالایی هستند پیش از انحلال مشخص کند. دور تازه اعتراضات معدن سنگرود در فاصله شهریور تا مهر ۹۳ابتدا در محل معدن و سپس به تهران کشیده شد. ۲۸۰ کارگری معدن سنگرود در تهران ابتدا در مقابل وزارت کار تجمع کردند و سپس تجمع اعتراضی خود را به مقابل ساختمان سازمان توسعه و نوسازی معادن بردند. در آخرین اقدام در همین بازه زمانی کارگران صدای اعتراض خود را در بهارستان به گوش نمایندگان مجلس رساندند. آنها سرانجام با به گفته خودشان « دریافت قول مساعد از وزیر صنعت برای بررسی این موضوع در جلسه هیئت دولت» به رودبار برگشتند.
روند پیگیری مطالبات کارگران ادامه داشت تا اینکه، حکم توقف استخراج معدن توسط سازمان توسعه معادن در صادر شد. سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران در جلسهای، ضمن بررسی وضعیت بازنشستگی کارگران معدن زغال سنگ سنگرود اعلام کرد؛ موضوع انحلال معدن سنگرود همچنان به قوت خود باقی است و مواضع سازمان خصوصی سازی، سازمان تهیه و تولید مواد معدنی و ایمیدرو همچنان همان است که بود. به دنبال این تصمیمها، در دی ماه ۹۳، بیش از ۱۰۰ نفر از کارگران بخشهای مختلف معدن زغال سنگ سنگرود در یکی از تونلهای این معدن دست به تحصن زدند. کارگران میگفتند به دلیل عملی نشدن وعدههای داده شده میخواهند خود را در معدن حبس کنند. معوقات حقوقی چندماهه و عدم اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور از یک سو و بیکاری و آوارگی کارگران از سوی دیگر آنها را آشفته کرده بود.
مقاومت های کارگران به نتیجه نرسید. معدن سنگرود منحل شد و پس از ماهها اعتراض از مجموع ۱۳۲ کارگری که قرار بود با تصمیم سازمان توسعه و نوسازی معادن پس از انحلال برای پر کردن سابقه بازنشستگی خود به سایر معادن زیر مجموعه شرکت تهیه و تولید انتقال پیدا کنند، ۳۲ نفر از کارگران معدن سنگرود به معدن «گلرود» واقع در استان مازندران منتقل شدند و ۵۱ نفر دیگر ، به یک کارگاه تولید زغال سنگ در ۳۵ کیلومتری معدن زغال سنگ پرورده طبس منتقل شدند. در سال ۹۳و بعد از تعطیلی معدن سنگرود که قطب صنعتی شهرستان رودبار در گیلان بود، موج مهاجرت خانوارهای کارگری شاغل در این معدن از استان به سایر استانهای معدنی آغاز شد و برخی هم بیکار ماندند.
مهمترین اعتراضات کارگری در بخش معدن در فاصله سالهای ۹۳تا ۹۹
استان | معترضان | علت اعتراض | تاریخ اعتراض |
---|---|---|---|
یزد | کارگران سنگ آهن بافق | اعتراض علیه خصوصیسازی و درخواست امنیت شغلی | اردیبهشت تا تیرماه، ۹۳ |
گیلان | کارگران معدن البرز غربی(سنگرود) | انحلال معدن، بیکاری و بلاتکلیفی کارگران | تابستان و پاییز، ۹۳ |
یزد | ۱۵۰ نفر از کارگران معدن کوشک بافق | تعویق سه ماهه در پرداخت مطالبات، کم بودن دستمزدها، عدم پرداخت سختی کار، عدم پرداخت مزایای جانبی در طول سالهای متمادی، عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، عدم وجود امنیت شغلی | آذرماه، ۹۳ |
یزد | کارگران پیمانکاری آسفالت طوس معدن چادرملو | عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، عدم افزایش دستمزدها، شایعه اتمام ذخایر معدن | آذرماه، ۹۳ |
یزد | کارگر اخراجی معدن سنگ آهن آنومالی شمالی | بیکارسازی در پی اتمام پروژه استخراج سنگ آهن | بهمن ماه، ۹۳ |
یزد | دوهزار کارگر معدن چادرملو | طبقه بندی مشاغل، بازگشت به کار دبیر انجمن صنفی | دی و بهمن ماه، ۹۳ |
کرمان | ۵۰۰نفر از معدنچیان اخراجی دو معدن ۲ و ۴ گل گهر سیرجان | پرداخت نشدن حقوق، بیکاری و بلاتکلیفی | مرداد ماه، ۹۴ |
مهر ۹۴ | کارگر پیمانی واحد معدنی زمستان یورت | پرداخت نشدن مطالبات مزدی | مهرماه، ۹۴ |
سمنان | کارگران شاغل در معادن ذغالسنگ منطقه طزره دامغان | اعتراض به ماهها عدم پرداخت حقوق | بهمن ماه، ۹۴ |
زنجان | کارگران اخراج شده معدن سرب و روی انگوران | اعتراض به معضل بیکاری و بکارگیری نیروهای غیربومی در این معدن | فروردین ماه، ۹۶ |
مازندران | کارگران معدن شرکت سامان | دستمزد معوقه و تعطیلی معدن توسط پیمانکاران | خرداد ماه، ۹۶ |
کرمان | کارگران معدن شماره ۲ گل گهر | تعویق در پرداخت مطالبات | تیر ماه، ۹۶ |
کرمان | كارگران معدن مس چاه فيروزه | اعتراض به اخراج كارگران معدن و نيز نداشتن وسايل ايمني در كار | تیر ماه، ۹۶ |
کرمان | کارگران معدن امین یار شهرستان فاریاب | تعویق در پرداخت مطالبات، نداشتن قرارداد | مرداد ماه، ۹۶ |
کرمان | کارگران مجتمع مس چهارگنبد سیرجان | فقر مالی، دستمزدهای پایین و پرداخت هر دو سه ماه یکبار مطالبات، کارگران دست به شیوه اعتراضی جدیدی زدند. آنها در مسیر کارخانه آگهی فروش کلیه خود را نصب کردند | شهریور ماه، ۹۶ |
کرمان | کارگران معدن شماره ۳ سیرجان | بلاتکلیفی شغلی در پی اتمام قرارداد پیمانکار | مهرماه، ۹۶ |
سمنان | کارگران معدن طرزه(البرز شرقی) | عدم دریافت به موقع دستمزد و مطالبات بیمهای | دی ماه، ۹۶ |
کرمان | کارگران معدن کرومیت اسفندقه کرمان | مشخص نبودن وضعیت سهام خود | اردیبهشت ماه، ۹۷ |
کرمان | کارگران معدن مس دره زار رفسنجان | پایین بودن دستمزد،تاخیر در پرداختها و نداشتن امنیت شغلی | خرداد ماه، ۹۷ |
کرمان | دو هزار کارگر شرکتهای ذغال سنگ سه معدن «همکار»، «حشونی» و «پابدانا» | تعویق مطالبات، عدم برخورداری از بیمه درمانی مناسب و عدم امنیت شغلی | خرداد ماه، ۹۷ |
کرمان | کارگران پیمانکاری معادن شهربابک(پیمانکاری مبین و اولنگ در معادن مس مجتمع میدوک) | انتقاد به شرایط نابرابر مزدی و تعویق در پرداخت مطالبات | آبان ماه، ۹۷ |
خراسان رضوی | کارگران معدن زغال سنگ «آق دربند» سرخس | ۱۰ ماه معوقات مزدی و بیمهای | شهریور ماه، ۹۸ |
یزد | کارگران شرکت بهاوند باراد معدن چادرملو | تعطیلی معدن چادرملو و بیکاری کارگران | دی و بهمن ماه، ۹۸ |
کرمان | کارگران معادن کوهبنان، راور، زرند و کرمان | «زمزمههای مبنی بر واگذاری سهام شرکت به یک شرکت به نام دالاهو»، «عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل»، «نداشتن امنیت شغلی» و «پایین بودن دستمزدها» | اردیبهشت ماه، ۹۹ |
کرمان | کارگران معدن کرومیت امینیار شهرستان فاریاب | کارگران در دور جدید اعتراضاتشان نسبت به پرداخت نکردن حقوق عقبافتاده و حق بیمههای خود، بار دیگر مقابل فرمانداری این شهرستان دست به تجمع اعتراضی زدند. | خرداد ماه، ۹۹ |
کرمان | کارگران شرکت کاوشگران در معدن ۵ گل گهر | اعتراض به تعطیلی شرکت، بیکار شدن و مشکلات شغلی | تیر ماه، ۹۹ |
مازندران | کارگران معدن زغال سنگ سوادکوه | سطح نازل حقوق، عدم اجرای دقیق طرح طبقه بندی مشاغل وشرایط نامناسب ایمنی وبهداشتی کار | شهریور ماه، ۹۹ |
پی نوشت: تجمعات کارگری ثبت شده در این گزارش ، در نتیجه جستجو در سایتهای داخلی و رسمی ایرانی به دست آمده و امکان اینکه شدت و کثرت تجمعات برگزار شده بیشتر یا کمتر بوده باشد، وجود دارد. اما تلاش شده تا آخرین مورد اعتراض در هر واحد معدنی به درستی ثبت شود.
برگرفتن از سایت رادیو زمانه
۴ مهر ۱۳۹۹ – September 25th, 2020