اقتصاد ایران در ‌انتظار انتخابات آمریکا؟! بحران در داخل، چشم به خارج!

اقتصاد ایران به دلیل بحران‌ها و بیم و هراس‌های ناشی از بیماری‌های مزمن و فقدان مدیریت کارآمد دولت مردان با مشکلات زیادی روبروست. این روزها هم جوّی کاذب از سوی جمهوری اسلامی و طرفدارانش با اسم رمز «سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا» بر تلاطم‌های اقتصادی کشور افزوده است.

اگرچه «دلار» به عنوان «رایج‌ترین ارز جهان»، مناسبات کلی سیاسی و اقتصادی در ایالات متحده را برای بسیاری از کشورهای دنیا پراهمیت می‌سازد اما سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری در این کشور، از سوی مقامات حکومت اسلامی و عوامل رسانه‌ای و تبلیغاتی آنها به شکلی کاذب برجسته شده است.

حکومت ایران به صورت زیرپوستی «انتخابات ریاست جمهوری آمریکا» را به کلیدواژه‌ای تبدیل کرده تا هرگونه کاستی مدیریتی و اثرات عملکرد نظام بر اقتصاد کشور را توجیه کند بدون اینکه فکری برای بعد از سوم نوامبر کرده باشد!

از سوی دیگر به نظر می‌رسد انتخابات در آمریکا به بهانه‌ای برای انفعال بیشتر دولت در حوزه‌های مختلف تبدیل شده و در عمل هراس و وهم را به فضای جامعه تزریق می‌کند.

حتی تناقض‌‌گویی‌های هدفمند برخی دولت مردان را نیز می‌توان در ادامه همین سیاست سازمان‌یافته حکومت اسلامی ارزیابی کرد. برای نمونه حسن روحانی به تازگی گفته که «مهم نیست در انتخابات ریاست ‌جمهوری آمریکا چه کسی پیروز می‌شود» و «هر فردی روی کار بیاید، ناچار است در برابر ملت ایران تسلیم شود!»

حسام‌الدین آشنا مشاور رسانه‌ای حسن روحانی و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری نیز هفته اول مهرماه در توئیتر نوشته بود که «‌دنیا نظاره‌گر فرآیند انتخاباتی در آمریکا است. آمریکا در کار خود فرومانده است؛ اقتصاد و سیاست داخلی محور رقابت‌ها و سیاست خارجی در حاشیه است. اجازه ندهیم غلبه گفتمان ایران‌هراسی موجب شود که میزان دشمنی با ایران، محور رقابت در حوزه سیاست خارجی شود.»

سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه نیز از دیگر مقاماتی است که با بی‌اهمیت خواندن انتخابات آمریکا، آن را در سرنوشت وضعیت اقتصادی مردم مهم جلوه داده و گفته است: «نتیجه انتخابات آمریکا اهمیت ندارد، اگر دولت آینده خواهان گفتگو در چارچوب برجام باشد، باید اشتباهات آمریکا را بپذیرد و خسارات را جبران کند.»

در مقابل اما رسانه‌های حکومتی به ویژه رسانه‌های حامی دولت تبلیغات وسیعی به نفع جو بایدن نامزد حزب دموکرات به راه انداخته و ابزارشان برای جلب افکار عمومی، موضوع اقتصاد است.

«دنیای اقتصاد» به عنوان یک روزنامه اقتصادی که غالبا به تلطیف سیاست‌های نادرست و آمارهای تکان‌دهنده‌ی حاصل از علمکرد دولت مشغول است، در گزارشی طولانی اثرات مثبت اقتصادی پیروزی بایدن را در بازارهای بورس و طلا و شاخص‌های تجارت و تورم آمریکا ردیف کرده است.

این جوّسازی سبب شده بسیاری از روزنامه‌نگاران و حتی مردم نیز با اشتیاق و حتی نگرانی موضوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را مانند یک موضوع «داخلی» دنبال کنند.

جوّ ایجاد شده از سوی رژیم اسلامی حتی موجب صف‌کشی بخشی از جامعه میان دوگانه بایدن-ترامپ شده است. در شرایطی که برخی تصور می‌کنند با پیروزی بایدن «برجام دو» امضا و احتمالا مشکلات مردم دست‌کم در حوزه معیشت حل می‌شود، برخی دیگر پیروزی ترامپ را شانس بزرگی برای زوال کامل جمهوری اسلامی می‌دانند.

اقتصاد ایران اما توان رویارویی با این هیجان کاذب را ندارد و رنجورتر و زخم‌خورده‌تر از آنست که بار سنگین سواداگری حکومت اسلامی در سیاست خارجی را تاب بیاورد.

بسیاری از مقامات نظام با سوء استفاده از انتخابات سوم نوامبر، این فرصت را یافته‌اند تا بار دیگر آمریکا را به عنوان عامل اصلی مشکلات اقتصادی مردم قلمداد کرده و بطور غیرمستقیم این تفکر را در میان عامه به ترویج کنند که گویا سرنوشت اقتصاد کشور به نتیجه انتخابات سوم نوامبر گره خورده است. در نتیجه بسیاری از فعالان اقتصادی نیز تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری‌های کوتاه‌مدت خود را به پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ایالات متحده موکول کرده‌اند.

بازار ارز و بورس به شدت تحت تأثیر فضای انتخاباتی آمریکا قرار دارد و نوسان و التهاب در آنها افزایش یافته است.

در شرایطی که قیمت دلار تا ۳۲ هزار تومان افزایش یافته بود، جوّ رسانه‌ای درباره احتمال پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری و در پی آن، احتمال ریزش شدید قیمت ارز در پی مذاکره و توافق میان جمهوری اسلامی و آمریکا، سبب شد تا بسیاری از مردم دلارهایی را که پیشتر خریده بودند بفروشند.

نکته قابل توجه اینکه، رسانه‌های دولتی خبر لحظه‌ای کاهش قیمت ارز طی دو روز در هفته گذشته را بازتاب می‌دادند اما این خبر به شکلی پوشش داده می‌شد که گویا اقدامات سنجیده‌ای از سوی بانک مرکزی یا تیم اقتصادی روحانی سبب کاهش دو سه هزار تومانی قیمت دلار شده است! در حالی که کاهش قیمت به دلیل تشکیل صف‌های طولانی در صرافی‌ها برای فروختن ارز از سوی مردم بوده است.

بازار بورس نیز به همین شکل متأثر از جوّ ساختگی توسط رسانه‌های داخلی درباره انتخابات ایالات متحده آمریکاست. کارشناسان بازار بورس همچنین معتقدند شرکت‌های حقوقی از جوّ روانی ایجادشده در بازار بورس نهایت بهره‌برداری را کرده و درواقع بیم و امید بازار بورس از یکسو سرمایه‌های معامله‌گران آماتور و غیرحرفه‌ای را بیش از پیش دود می‌کند و از سوی دیگر شرکت‌های زیرمجموعه دولت از این فضا سود برده و سهم مردم را در قیمت‌های پایین به صورت فله‌ای می‌خرند و در انتظار پایان اوهام انتخاباتیِ پس از سوم نوامبر خواهند نشست.

اینکه «ایران» موضوع اصلی یا یکی از اصلی‌ترین موضوعات دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات انتخابات ایالات متحده است، تصوری موهوم است که از سوی وابستگان و دلبستگان نظام، از مدافعان مخفی رژیم اسلامی تا اصلاح‌طلبان و نایاکی‌ها تبلیغ می‌شود.

واقعیت اما این است که هر یک از دو نامزد که بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند، در گام نخست به منافع ملی کشور و ملت خود خواهد پرداخت. از سوی دیگر سیاست‌های کلان اقتصادی و سیاسی ایالات متحده با تغییر رئیس جمهوری و چهار سال یک بار تغییر نمی‌کند. آنچه احتمال تفاوت دارد تاکتیک‌های کوتاه‌مدت دولت‌های جمهوری خواه یا دموکرات است.

تفاوت ترامپ و بایدن در نگاه به حکومت اسلامی در حد افزایش فشار یا مماشات با آن خواهد بود. برخلاف تصوری که رژیم اسلامی آن را برجسته کرده، با فرض پیروزی جو بایدن در انتخابات، قرار نیست مماشات «احتمالی» او، بحران‌های اقتصادی ایران را حل و فصل کند! با پیروزی بایدن، اگر سناریوی مورد علاقه حکومت اسلامی پیش برود، اثرات مماشات احتمالی دولت او با رژیم اسلامی قطعا در کوتاه‌مدت قابل مشاهده نخواهد بود.

از سوی دیگر دولت جدید ایالات متحده تازه در ژانویه ۲۰۲۱ آغاز به کار خواهد کرد و حتی در صورت رسیدن پیروز بایدن، با وجود پاندمی کرُونا و پیامدهای اقتصادی آن در ایالات متحده، بعید به نظر می‌رسد که بهبود اوضاع حکومت اسلامی در اولویت امور دولت وی قرار داشته باشد!

انجام مذاکرات احتمالی با هر دولتی در آمریکا، حتی اگر با دادن امتیازها از سوی رژیم اسلامی- از جمله در زمینه موشکی- همراه شود، تا امضای توافق و لغو تحریم‌ها، ماه‌ها زمان خواهد برد.

از سوی دیگر حتی در صورت تحقق خیالات حکومت اسلامی و امضای «برجام دو» همراه با لغو تحریم‌ها، قرار نیست در اقتصاد ایران معجزه‌ شود! در بهترین حالت، پول خام‌فروشی نفت بار دیگر به جیب نظام خواهد ریخت تا آن را نه برای زیرساخت‌های کشور و بهبود وضعیت معیشتی مردم بلکه مانند همیشه صرف حفظ خود و اهداف جاه‌طلبانه‌‌اش کند!

در شرایطی که ساختار کنونی اقتصاد ایران بستر رشد فساد و رانت است، جاری شدن پول نفت تنها جیب رانت خواران را پر پول‌تر و غده سرطانی مافیاهای نظام را بزرگتر خواهد کرد. بهبود وضعیت اقتصادی ایران در صورتی امکان پذیر است که در یک تغییر بنیادین، پول نفت در بخش‌های مولد سرمایه‌گذاری شود و با استقلال بانک مرکزی و قطع دست دولت و سپاه پاسداران از بسیاری از بخش‌های اقتصاد، سرمایه‌گذاری‌های رقابتی موجب رونق و درآمدزایی و رشد اقتصادی کشور شود. روندی که در حکومت اسلامی ناممکن به نظر می‌رسد. وگرنه مشخص است جوّسازی در اقتصاد ایران با توسل به انتخابات آمریکا، جز نمایش حیله و فریب با نقش‌آفرینی عوامل نظام در داخل و خارج کشور نیست.
روشنک آسترکی

برگرفته ای از سایت کیهان لندن ، ۳۰ اکتبر ۲۰۲۰