یش از پنجاه روز از بازداشت «فرزاد سامانی»، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی کرج، بدون مشخصشدن اتهامات او، میگذرد. در سی روز اول خانواده فرزاد سامانی حتی از مکان بازداشت او بیخبر بودند. این دانشجو از زمان دستگیری، تنها دو تماس کوتاه داشته و در دو هفته اخیر خانواده او در بیخبری مطلق نگه داشته شدهاند.
فرزاد سامانی به همراه«صهیب بادروج» دیگر دانشجوی دانشگاه خوارزمی کرج روز بیستم دی ماه در خوابگاه این دانشگاه توسط مأموران سازمان اطلاعات سپاه بازداشت و همان روز به بازداشتگاه «المهدی» ارومیه منتقل شدند.
بازداشت این دو دانشجو همزمان با بازداشت دهها شهروند کرد در شهرهای تهران، کرج، مهاباد، اشنویه و بسیاری دیگر از شهرهای کردنشین کشور انجام شد. شماری از این بازداشتیها در روزهای اخیر با قرار وثیقه از زندان آزاد شدند؛ اما از آزادی بسیاری دیگر از بازداشتیها هنوز خبری نیست.
به جز دو تماس تلفنی چند ثانیهای و یک ملاقات کوتاه در «بازداشتگاه المهدی» سپاه پاسداران در ارومیه، فرزاد سامانی دیگر امکان برقراری هیچ ارتباطی با خانواده خود در طی این دو ماه نداشته و تقریبا همین وضعیت برای صهیب بادروج، دانشجوی مریوانی دانشگاه خوارزمی در جریان بوده است.
خانواده فرزاد سامانی، تقریبا تا یکماه بعد از بازداشت او نه تنها از اتهامات، که حتی از محل نگهداری او هیچ خبری نداشتند. دستکم تا یک ماه بعد از دستگیری، بازجویی او آغاز نشد و در سلول انفرادی نگهداری شده است.
«فاروق سامانی»، برادر فرزاد سامانی در مورد روند بازداشت و یک ماه بیخبری مطلق از مکان نگهداری او به ایران وایر میگوید: «ما تقریبا تا یکماه از مکان نگهداری فرزاد در بیخبری کامل بودیم. تنها سه روز بعد از بازداشت، او در یک تماس یک دقیقهای به پدر و مادرم گفت من ارومیه هستم، بازداشت شدم و حالم خوب است و قطع کرد. پدر و مادر من تقریبا یک ماه در دادگاه انقلاب مهاباد و ارومیه و بازداشتگاههای این شهرها به دنبال اثری از فرزاد میگشتند. دادگاه انقلاب ارومیه و مهاباد بارها به ما گفت هیچ خبری نداریم و هیچ پروندهای هم برای او تشکیل نشده است.»
در همین مدت، پدر و مادر فرزاد به بازداشتگاه المهدی، مکان نگهداری او سر زدند؛ اما یک مامور این بازداشتگاه قسم خورده چنین فردی نمیشناسد: «در همین یک ماه، پدر و مادرم به بازداشتگاه المهدی اطلاعات سپاه در ارومیه سر زدند. حتی یکی از ماموران این بازداشتگاه دست گذاشت روی قرآن و قسم خورد که فرزاد این جا نیست. تا اینکه چند روز بعد یک کارمند دادگاه انقلاب ارومیه بالاخره به پدر و مادرم گفت اسم فرزاد در میان بازداشتیهای بازداشتگاه المهدی هست و با کلی نامهنگاری اجازه یک ملاقات دو دقیقهای با فرزاد در این بازداشتگاه را صادر کردند.»
در این ملاقات یک دقیقهای هم فرزاد جز اینکه هنوز تفهیم اتهام نشده و از بازجویی خبری نیست، اطلاعاتی به پدر و مادر خود نداده است: «فرزاد را یکماه بدون اطلاع از اتهام و تماس با خانواده، در شهری دور از محل زندگی خود یعنی مهاباد، و احتمالا در سلول انفرادی نگهداری کردند. بعد از این ملاقات یک دقیقهای در بازداشگاه المهدی ارومیه، بهجز یک تماس تلفنی یک دقیقهای که تنها گفت حالم خوب است، یعنی تقریبا از دو هفته پیش هم دیگر تماس و ملاقاتی انجام نشده و هنوز بعد از گذشت دو ماه از بازداشت، ما اطلاعی از دلیل دستگیری و اتهام او نداریم.»
دانشگاههای سراسر کشور در یک سال گذشته بهخاطر شیوع ویروس کرونا تعطیل شده و این تعطیلی نهتنها به کاهش فشار امنیتی بر دانشجویان منجر نشده که بهانهای را برای سرکوب خاموش فعالان دانشجویی به دست نهادهای امنیتی داده است. در همین مدت دهها دانشجو دستگیر و برای تعداد زیادی از آنها احکام حبس سنگین صادر شده است.
بازداشت بسیاری از فعالان دانشجویی در سالهای اخیر با همکاری حراست دانشگاهها، در خوابگاه، محوطه دانشگاه و یا بیرون از آن انجام شده است.
بازداشت فرزاد سامانی هم در حالی انجام شده که او در خوابگاه دانشگاه خوارزمی بوده و مأموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بدون هرگونه مقاومتی از سوی حراست دانشگاه به خوابگاه وارد شده و او را به همراه صهیب بادروج با خود بردهاند.
در همین شرایط، نگرانی خانواده بازداشتیهای کرد این است که در اثر بازداشت فلهای دهها نفر از این شهروندان در سراسر کشور، نهادهای امنیتی با مرتبط کردن پرونده آنها به هم، اتهامات سنگینی را به آنها وارد کنند: «نگرانی اصلی ما با توجه به تعداد زیاد بازداشتیها از شهرهای مختلف این است که با پروندهسازی جعلی همه این افراد را به نوعی به هم مرتبط کرده و سناریوی امنیتی برای آنها اجرا شود. در حالی که این شهروندان هر کدام در حوزههای مختلف محیط زیست، آسیبهای اجتماعی و مواردی شبیه این فعالیت میکردند و حداقل در مورد فرزاد ما مطمئن هستیم که با این بازداشتیها در شهرهای مختلف تهران و اشنویه و ارومیه و کرج هیچ ارتباطی نداشته است. فرزاد در این مدت جز درس خواندن و ارائه تزِ دکتری هیچ فعالیت خاصی نداشته است.»
از فاروق سامانی، برادر فرزاد سامانی در مورد فعالیت مدنی و سیاسی او در ماههای اخیر که احتمالاً زمینه بازداشت او را فراهم کرده هم پرسیدیم: «تنها فعالیت مدنی که او اخیراً داشت، به زمستان سال گذشته برمیگردد. تازه خبر شیوع ویروس کرونا منتشر شده بود و فرزاد به همراه چند نفر اهالی شهرستان مهاباد، با مجوز رسمی دولت، کمپینی را برای کمکرسانی به مبتلایان به کرونا ایجاد کردند. این کمپین باواسطه عضو شورای شهر مهاباد مجوز گرفته بود تا این که چند هفته بعد از شروع فعالیت، اداره اطلاعات مهاباد اعضای آن را احضار و با زدن برخی اتهامات، از ادامه کار کمپین جلوگیری کرد. تنها فعالیتی که فرزاد، برادر من در این مدت داشته همین بوده و تازه همان زمان لغو مجوز کمپین، یعنی زمستان سال گذشته، هیچ پرونده قضایی برای او تشکیل نشد. مشخص نیست که آیا به بهانه این فعالیت حالا برای او پروندهسازی کردهاند یا بهانه دیگری برای این کار پیدا کردند.»
در یک سال گذشته و هم زمان با شیوع ویروس کرونا، در شهرهای کردنشین ایران، کمپینهای زیادی با هدف کمک رسانی به مبتلایان کرونا تشکیل شده بود؛ اما بسیاری از آنها بعد از مدتی با دخالت نهادهای اطلاعاتی از فعالیت منع شدند.
برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۱ مارس ۲۰۲۱