من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسائل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمان این برنامه «تورلان؛ زنترنس، مدل و طراح لباس» است و از تجربیات خود در زندگی، اشتغال و ایجاد فرصت شغلی مناسب و دلخواهش صحبت میکند.
در ایران و بسیاری از جوامع که قشر رنگینکمانی جزو گروههای به حاشیه رانده شده هستند، تبعیض و نابرابری را از بسیاری جهات تجربه میکنند. یکی از دغدغههای اعضای این جامعه امرار معاش و داشتن شغل مناسب است، آن هم در شرایطی که امکان دسترسی برابر به منابع و فرصتهای اجتماعی و شغلی برای آنها وجود ندارد. در اکثریت موارد شخص به دلیل گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی خود از خانواده طرد و حمایت آنها را از دست میدهد. بسیاری از افراد ناچار به ترک خانه و تشکیل یک زندگی مستقل به دور از خانواده و حتی شهر محل سکونت خود هستند، اما افراد زیادی نیز به دلیل نداشتن توانایی و استقلال مالی، فراهم نبودن امکانات شغلی مناسب با شرایط آنها، سالم نبودن محیطهای کاری برای فرد، وضعیت اقتصادی نابسامان و غیره، به ناچار تن به خشونتها و فشارهای خانه و خانواده داده و یا حتی تمایلات و گرایشهای خود را سرکوب و انکار میکنند. این وضعیت بر شرایط روحی و روانی و حتی جسمی، اعتماد به نفس و عزت نفس فرد تاثیر گذاشته و بر مشکلات وی میافزاید. در مقابل اگر شرایطی فراهم باشد تا افراد جامعه رنگینکمانی بتواند تواناییها و استعدادهای خود را بروز دهند و در فضایی مناسب از آن بهره اقتصادی ببرند و پایههای زندگی مستقل خود را بنا کنند، به شکلی باورنکردنی وضعیت را تغییر میدهند.
«تورلان» ۲۳ ساله به عنوان یک زن ترنس و از اعضای جامعه رنگینکمانی، با تجربیات زیسته تلخی که در بین این افراد مشترک است، توانسته است از علایق و استعدادهای خود به عنوان سکوی پرتابی برای رسیدن به موفقیت استفاده کند و علاوه بر تشکیل و تامین زندگی شخصی خود، فردی کارآفرین نیز باشد. او در حال راهاندازی برند خود است. این یکی از رویاهای همیشگی او بوده است. او روزهای کودکیاش را مانند بسیاری از افراد ترنس با خاطرات تلخی به یاد میآورد:
«حدودا هفت-هشت ساله بودم که احساس تفاوت را در خودم احساس میکردم، اما بازده زمانی طولانی را در حال انکار خودم بودم. چون فشارهای زیادی را تحمل میکردم و در جامعهای بزرگ میشدم که فکر میکردم، فردی بیمار هستم. به همین دلیل قادر به پذیرش خود نبودم. بزرگتر که شدم این احساس تفاوت بیشتر شد و به دنبال اینبودم که دلیلش را پیدا کنم.»
ترنس یا ترنسجندر یک واژه چتری است و به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
زن ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود. در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند.
مرد ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده است و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود. در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند؛ اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
«تورلان» میگوید، آن زمان کلاس تئاتر میرفتم، پذیرفتن اینکه یک ترنس هستم، آنقدر برایم سخت بود که نمایشنامهای به نام «من یک ترنس نیستم» نوشته بودم، این روشی برای انکار خودم بود، اما واقعیت را تغییر نمیداد. او در نهایت مجبور به پذیرش خود و آشکارسازی برای خانواده شد.
دیدگاه عموم بر این است که فردی از جامعه رنگینکمانی، در جامعه جنسیتزدهای مانند ایران، هیچ شانسی برای موفقیت ندارد و فردی منزوی و خانهنشینی است. متاسفانه افراد تصور میکنند که اعضای جامعه رنگینکمانی در سیاهی و تباهی زندگی کرده، مشکلات اخلاقی و جنسی دارند و معمولا به راههایی رو میآورند که خارج از هنجارهای مورد تایید جامعه است. زندگی «تورلان» اما واقعیت دیگری را نشان میدهد. او میگوید:
«ما افراد زیادی از جامعه رنگینکمانی داریم که بسیار موفق هستند، اما چون فضای مناسب برای برونآیی و آشکارسازی وجود ندارد، از گرایش جنسی و هویت جنسیتی خود حرفی نمیزنند و شاید هرگز کسی نداند که آنها جزوی از جامعه رنگینکمانی هستند. من در خانواده هنرمندی متولد شدم و این از خوششانسی من بود. پدربزرگ، مادر و برادرم اهل موسیقی و آواز هستند. گاهی فکر میکنم که این روحیه هنری در ذات من وجود داشت. همانطور که گفتم از کلاس تئاتر شروع کردم و انگیزهام برای دنبال کردن کارهای هنری بیشتر و بیشتر شد. مادرم خیاط است و من از بچگی از تکههای اضافه پارچهها برای خودم لباس درست میکردم و لذت میبردم. از کودکی طرح لباس را روی کاغذ نقاشی میکردم و آرزویم این بود که همیشه نقاشیهایم را به واقعیت تبدیل کنم.
سالها بعد، روزی به صورت اتفاقی در یک گالری فرصتی پیش آمد که دوتا از لباسهایی را که طراحی کرده بودم، به نمایش بگذارم. شرایط سختی بود، به این دلیل که من تنها فردی بودم که آنجا به عنوان پسر شناخته میشد و این از نظر دیگران خندهدار و مسخره بود. اما همان جسارتی که به خرج دارم، سکویی شد که به جایگاهی که امروز در آن هستم، پرتاب شوم. لباسهایم مورد توجه قرار گرفت. سفارشهای زیادی گرفتم و با پولی که به دست میآوردم، کمکم کارم را گسترش دادم.
آن روز بهانهای شد که امروز با برخی از بزرگترین خوانندههای ترکیه کار کردهام و برایشان لباس طراحی میکنم. به عنوان طراح و مدل با برندهای معروف و متنوعی مانند مرسدس بنز کار کردهام. در حال حاضر نیز در حال راهاندازی برند خودم و مجله مد و لباس هستم.
من هم در زندگی به عنوان یک زن ترنس موانع زیادی داشتم، اما اهدافم آنقدر برایم اهمیت داشت که همه سختیها را به جان خریدم و به آنها رسیدم. ظاهر و بیان جنسیتیام و طراحی لباس برای زنان در جامعه ایران فشارهای زیادی را به من تحمیل میکرد و روی اعتماد به نفسم بسیار تاثیر میگذاشت، اما ادامه دادم و پا پس نکشیدم. دلیل اصلیاش هم این بود که خودم و خواستههایم را به درستی میشناختم و فکر میکنم، شناخت درست و پذیرش خود یکی از مهمترین عوامل در پیشبرد اهداف است.»
برگرفته ای از سایت ایران وایر، ۱۲ مارس ۲۰۲۲