در روزهای گذشته زیستبوم ایران زیر فشار بارندگیهای تند بهاری بود. این بارشها مایهی رویدادهای بسیار ناگواری در استانهای گوناگون کشورمان شد که زیانهای جانی و مالی بسیاری به همراه داشت. از چیزهایی که در این میان آشکار شد، ناتوانی در پیشبینی رخدادهای ناآرام آبوهوایی و نیز دستکاری زمین بدون آگاهی به پیامدهای آن بود. اما زنجیرهای بودن آشفتگیها و سراسیمگی از انبوه خبرهای سیل از شمال تا جنوب کشور، دستمایهی يافتن منطقی عوامل و فراگیر شدن دوبارهی «نگرهء زدوبند» (Conspiracy theory) برای دستکاری خرابکارانه در آب و هوا (Weather modification) شده است. در شبکههای اجتماعی، و زیر خبرگاه هم، چو انداخته اند که این کار «هارپ» است. برخی نیز میگویند بارور سازی ابرها (Cloud seeding) مایهی این رخدادها بوده است. برخی نیز با باور به انجام پذیر بودن دستکاری آبوهوایی، در حال پرداختن به انگیزههای سیاسی در ورای آن هستند. در این میان نیز گریبان بزهکارانی را نیز گرفته و دربارهی آنها داوریها نمودهاند. سپاه پاسداران، روسیه، اسراییل، ترکیه، آمریکا و شرکتهای پخش خوراک در دنیا از جملهی دستاندرکاران این زدوبند شناخته شدهاند!
اما آیا به راستی زدوبندی درکار است؟ اگر پاسخ آری است، این زدوبند از سوی چه کسی و چگونه است؟ اگر زدوبندی نیست، چگونه این همه رویداد ناگوار پیاپی و هماهنگ روی میدهد؟
زدوبند چیست؟
به «زدوبند یا توطئه» در انگلیسی Conspiracy گفته میشود و از ریشهی لاتینی Conspirare میآید که به چم هم نفسی و همراهی است. اما در یک خط میتوان زدوبند را اینگونه گفت: همکاری و همداستانی پوشیده و پنهانی برای انجام کارهای ناروا و خطرناک یا قانون شکنی که دستاوردش مایهی مرگ، زخم و آسیب و زیان بشود.
در این راستا نمونههای فراوانی، چه در گسترهی جهان و چه در ایران، در دست است. چند نمونه از زدوبندهای بزرگ شناخته شده را که از سوی بنیانگذاران و نیز دستاندرکاران حکومت اسلامی انجام شده است را در زیر برای یادآوری میآورم:
– زدوبند آتش زدن سینما رکس در آبادان
– زدوبند برای ترکاندن آرامگاه امام هشتم شیعیان در مشهد از سوی وزارت اطلاعات
– زدوبند برای ترور نیروهای ناهمسو با حکومت اسلامی در بیرون از ایران
– زدوبند برای از بین بردن کارایی نیروهای سیاسی آلترناتیو از جمله نیروهای سکولار
– زدوبند برای بدست گرفتن کنترل شرکتهای بزرگ و سود ده کشور با ابزار مصادره
– زدوبند برای گرفتن رانت خرید شرکتهای بزرگ دولتی پر سود
– زدوبند برای ثروت اندوزی شخصی از راه فروش منابع ملی
– زدوبند برای پایین نگه داشتن آگاهی و انباشتن آگاهیهای گمراه کننده و اشتباه (Misinformation)
– زدوبند برای به راه اندازی جنگهای مذهبی و ناامن نمودن دیگر کشورها
– زدوبند برای نابودی کشورهای دیگر
– زدوبند برای گسترش مصرف مواد مخدر
نگرهی زدوبند (Conspiracy theory)
نگرهای است که چگونگی یک رویداد، یا چینشی از موقعیتهایی که دستاورد یک برنامهریزی رازآمیز از سوی زدوبند کنندگان، را مینمایاند که وجود ندارد. به زبان دیگر نگرهی زدوبند، عبارت است از ترس از زدوبندی که نیست؛ زدوبندی که دیدهها و گواهیهایی برای پذیرفتن آن به روش خردمندانه، دانش بنیاد و اثبات پذیر، در کار نیست.
همانگونه که گفته شد، چه زدوبند و چه نگرهی زدوبند به خاطر سرشت پنهانیشان با پیامدهایشان یافته و کشف میشوند. اما پیامدهایی که برای نمونه از پشت سر هم انجام شدن یا پیش آمدن رویدادها پدید میآیند نمیتوانند دستمایهی علیت و استدلال بر بنیاد آن شوند. باید آگاه بود که مغز آدمی، توانایی یافتن رابطههایی میان همهی چیزهایی که میبیند یا میشنود پیدا کند، از نمونههای برجستهی آن یافتن خطهایی میان ستارگان در پهنه آسمان است که پیکرهای آسمانی از آن ريشه هستند. همچنین میدانیم که ناشناختهها همیشه برای آدمی ترسناک بودهاند. فیلم «بیگانه» از «ریدلی اسکات» نشان دهندهی این ترس است.
براین بنیاد نگرهی زدوبند یک دروغ زهرآگین است و کسانی که آن را باور میکنند زندگی سختی همراه با دودلی و نگرانی دارند که همراه با ترس همیشگی از هر رویدادی است. باور به موهومات و قدرتهای ناشناخته به این شیوه از نگرش دامن میزند.
چند نگرهی زدوبند نامدار و شناخته شده از این قرارند:
– بیماری تازه را شرکت های داروسازی برای فروش داروهایشان پدید می آورند.
– ویروسهای رایانهای از سوی شرکتهای امنیت شبکه و داده، برای فروش آنتی ویروس ساخته میشوند.
– هارپ و توانایی شلیک پرتوهای خطرناک و بازتابش از اتمسفر به آماج
– مهار آب و هوای جهان و ساخت زمین لرزه
– رد سفید پسدم از موتورهای جت هواپیماها برای اسپری مواد سمی است.
– کوکاکولا برای نابودی اسلام برنامه ریزی میکند
– نظم نوین جهانی برای برنامه ریزی غارت و نابودی انسانها است
– ….
نگرهی زدوبند در آب و هوا
تا به امروز حتا برای مهار آب و هوای یک منطقهی کوچک جغرافیایی روشی پیدا نشده است. تنها کاری که میتوان به شیوهای کرانمند انجام داد، باروری ابرها (Cloud seeding) است که مقالههای بسیاری از چگونگی انجام آن میتوان یافت.
در اندازه جهانی نیز از خشکسالی تا بارش سیلآسا، گرم شدن و سرد شدن بیهنگام، بارش تگرگ در تابستان، یا نمونههای همانند آنها، همگی برخواسته از روندهای زیستبوم است و انجام آن، چه به خاطر تکنولوژی و چه به خاطر نیاز به انرژی بسیار فراوانی که دارند، بیرون از توان انسانی است. بنابراین از هیچ روش دانش بنیادی نمیتوان نشان داد که رویدادهای آب و هوایی، ناشی از پدیدهی مهار آب و هوا (Weather modification) هستند.
یادآوری رویکرد سران و مدیران حکومت اسلامی نیز به آب و هوا و زیست بوم نیز نشان از نادانی ژرف آنها است. برای نمونه حسن روحانی دربارهی اینکه چرا در جایی باران می بارد و در جایی نمی بارد، گفته بود که ابرها به زیر خودشان نگاه میکنند و اگر سبز بود می بارند و در جای خشک نمی بارند! یا مدیر پدافند غیرعامل گفته بود که ترکیه و اسراییل ابرهای ما را میدزدند. همچنین خبرگزاری اسلام نیوز و فارس نیوز، با یادآوری اینکه دشمنان بیگانه خطرناک هستند، به توانایی مهار آب و هوا از سوی قدرتهای جهانی پرداخته بود.
زدوبند کجا است؟
اما رویدادهای دردآوری مانند سیلها و آبگرفتگیها، که در روزهای نوروز امسال مردم ایران را اندوهگین نمود، پیش از یک رویداد طبیعی، پیامد مدیریت های فاسد و رانتی حکومت اسلامی است. زدوبند در فروش زمینها، خشک کردن نهرها و رشوههای کلان برای ساخت سد است. اندازهی زدوبندها آن اندازه فراوان است که مایهی شگفتی است که قصه پردازان چگونه، با این همه سند و مدرک روشن، روی به ساخت و دامن زدن به داستانهای بیمارگونه دربارهی هارپ و جن میپردازند.
با این همه آیا گمان نمیکنید جای حکومتی سکولار دموکرات در ایران خالی است؟ حکومتی که دست کم سران آن اندکی با دانش روز آشنا باشند خودشان اسیر نگرهی زدوبند نباشند؟ گمان نمیکنید که نیاز به یک ساختار دادگستری توانمند و مستقل داریم تا از قوانین مدرن سکولار دموکراسی در راستای حقوق ملت ایران پاسداری کند؟
۱۱ فروردين ۱۳۹۸ – ۳۱ مارس ۲۰۱۹
ميلاد آقائی
پیوند به خبرهای پیوسته با این مقاله